طراحی زیرساخت‌های تحول، راهبرد تحولی حوزه علمیه

نشریات

طراحی زیرساخت‌های تحول، راهبرد تحولی حوزه علمیه

محمد وکیلی[1]

 

مقدمه

سه سال قبل و درحالی‌که مطالبات و توقعات تحولی و اصلاحیِ طلاب و تشکل‌های حوزوی، در حال رسیدن به اوج خود بود و روزبه‌روز این مطالبه متراکم‌تر و جدی‌تر می‌شد و از طرفی دیگر، نگرانی از انزوایی که مقام معظم رهبری هشدارش را داده بودند،[2] بیشتر شده بود، آیت‌الله اعرافی که پرونده‌ای درخشان در ساماندهی، تثبیت و توسعه جامعه المصطفی (ص) را در پرونده خود داشت به مدیریت حوزه‌های علمیه انتخاب شد.

چنین انتخابی، بارقه‌های امید را در دل طیف‌های مختلف حوزویان روشن نمود که آثار و نشانه‌های این امیدواری به‌ویژه در میان طلاب جوان و نخبگان دغدغه‌مند حوزوی به‌وضوح قابل مشاهده بود؛ و چه‌بسا عده زیادی این انتخاب را آخرین راه چاره مسئولان حوزه برای گریز از انزوا تفسیر کردند.

اکنون بعد از گذشت سه سال از این انتخاب، زمزمه‌هایی از ارزیابی عملکرد سه‌ساله ایشان آغاز شده است. ارزیابی‌هایی که در یک‌سوی آن یأس از اصلاح و تحول حوزه به دست آیت‌الله اعرافی قرار دارد و در سوی دیگر، عده‌ای با امیدواری منتظر آشکار شدن نشانه‌های تدبیر ایشان هستند.

طیف اول برای اثبات این ناامیدی، به استمرار ضعف‌های سابق و عدم تغییر چشم‌گیر برنامه‌های حوزه در این سه سال استناد می‌کنند؛ اما برای ارزیابی منصفانه‌تر، بهتر آن است که عملکرد ایشان بر اساس طرح‌ها و برنامه‌های زیربنایی و بنیادینی که طی این سه سال صورت گرفته و بعضی از آن‌ها در مناسبت‌های مختلف رسانه‌ای شده است، موردتوجه قرار گیرد.

بی‌شک تحقق تحول در حوزه علمیه، اگر تب‌وتاب جوانی را کنار بگذاریم و با نگاهی راهبردی به این مسئله بنگریم نیازمند زیرساخت‌ها و بسترسازی‌هایی بوده که بدون آن‌ها، اجرای برنامه‌های تحولی هرچند ممکن است در کوتاه‌مدت عده‌ای را راضی کند، اما نه‌تنها منجر به تحول نخواهد شد؛ بلکه در درازمدت می‌تواند خسارت جبران‌ناپذیری به بار آورد؛ همچنان‌که تعدادی از تصمیمات سال‌های قبل، هم‌اکنون تبدیل به گره کوری شده است که گشودنش به‌غایت مشکل می‌نماید.

 

اهم طرح‌ها و برنامه‌ها

طی سه سال گذشته، مهم‌ترین برنامه آیت‌الله اعرافی طراحی و نهایی‌سازی اسناد و نظام‌نامه‌هایی بوده است که بدون آن‌ها هرگونه برنامه‌ریزی راهبردی و اجرای برنامه یا ناممکن می‌گردد و یا به کلاف سردرگمِ بی‌برنامگی مرکز مدیریت می‌افزاید.[3]

ازجمله این اقدامات زیرساختی که تحول بنیادین را ممکن می‌سازد می‌توان به تدوین و نهایی‌سازی برنامه پنج‌ساله حوزه‌های علمیه و برش‌های آن در عرصه‌های مختلف -که برای اولین بار صورت گرفته است-، طرح آمایش سرزمینی حوزه‌های علمیه، تکمیل نظام‌های جامع -که سال‌ها نیمه‌کاره رها شده بود-، سند چشم‌انداز حوزه‌های علمیه و ده‌ها سند راهبردی بالادستی دیگر اشاره کرد که تدوین آن‌ها بخش زیادی از انرژی مرکز مدیریت را در دو سال اول مدیریت آقای اعرافی گرفته بود و طبق وعده ایشان از سال ۹۸ به اجرا درخواهد آمد.

در کنار چنین اسناد زیربنایی که امکان طراحی برنامه‌های تحولی را فراهم می‌آورد، طرح‌های مهمی همچون کارویژه‌های روحانیت، طرح درخت‌واره رشته‌های حوزوی در بیش از ۲۶۰ رشته علوم انسانی، تأسیس مرکز آموزش‌های کاربری، طرح اصلاح نظام اساتید حوزه، تأسیس کانون‌های علمی تربیتی مدارس، اصلاح نظام جذب و پذیرش حوزه‌های علمیه و حرکت به‌سمت کیفی‌گزینی، احیای طرح‌های مدرسه‌محور، طراحی اصلاح سیستم پایان‌نامه‌های حوزوی، حمایت از تأسیس کرسی‌های درس خارج فقه معاصر و توسعه دروس خارج شهرستان‌ها و ده‌ها طرح و برنامه‌های دیگر اشاره کرد که به گفته مدیر محترم حوزه‌های علمیه تعداد آن‌ها به بیش از سیصد طرح می‌رسد.[4]

انجام چنین برنامه‌ریزی و طراحی بنیادین در حالی صورت گرفته است که نهادهای حوزوی به‌ویژه مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه، طی این دو سال در بدترین شرایط بودجه‌ایِ خود قرار داشته است، شرایطی که آیت‌الله اعرافی، از آن تعبیر به «برهوت بودجه‌ای» کرده است.

بی‌شک با توجه به آماده شدن چنین اسناد و طرح‌های مهمی در این بازه زمانی، درصورتی‌که پشتوانه کافی (اعم از بودجه، همراهی و همدلی علما، فضلا و مجموعه نهادهای حوزوی) برای اجرای چنین طرح‌هایی صورت گیرد، امید آن می‌رود که تحول بنیادین مورد انتظار تحقق یابد و جایگاه، نقش و عملکرد مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه به‌سمت ساماندهی و ارتقا حرکت نماید.

 

مهم‌ترین موانع اجرای برنامه‌ها

1- منابع مالی

 با توجه به اینکه به گفته مسئولان حوزه، بودجه نهادهای حوزوی ازجمله مرکز مدیریت در بخش‌هایی نصف و در بخش‌های دیگر به صفر رسیده است، چه‌بسا نداشتن پشتوانه مالی مناسب برای بسیاری از این طرح‌ها، اجرای آن‌ها را با مشکل مواجه کند، لذا به نظر می‌رسد یکی از اولویت‌های کاری مرکز، رفع محدودیت‌های مالی اجرای طرح‌ها، با استفاده از منابع جایگزین همچون موقوفات و منابع پایدار است.[5]

2- همراهی و همکاری

تهیه و آماده‌سازی این حجم از برنامه با این گستردگی و پراکندگی و طراحی این تغییرات در قالب یک برنامه نظام‌مند که از آن به «نظام تحول حوزه» نام برده می‌شود، هرچند کاری در خور تقدیر و شایسته قدردانی است؛ اما اجرایی کردن این حجم از برنامه‌ها بدون همراهی و هم‌دلی سایر نهادهای همکار با مرکز مدیریت همچون جامعه مدرسین، شورای عالی حوزه‌های علمیه، مرکز خدمات حوزه‌های علمیه، مدیریت حوزه علمیه خواهران، دفتر تبلیغات حوزه علمیه و سازمان تبلیغات اسلامی، شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، سازمان اوقاف و امور خیریه و ده‌ها سازمان و نهاد مرتبط دیگر امکان‌پذیر نخواهد بود. به همین دلیل نیز یکی از مهم‌ترین برنامه‌های مرکز مدیریت در این شرایط، گفتگو، تعامل و همکاری با سایر نهادها جهت عملیاتی نمودن این طرح‌هاست؛ چراکه در شرایط غیرگفتگو چه‌بسا تلقی‌ها و تصوراتی شکل می‌گیرد که این نهادها را به‌جای نهادهای همکار، به نهادهای رقیب یا مانع تبدیل کرده و در عمل طرح‌ها و برنامه‌ها زمین‌گیر می‌شوند. تشکیل شوراها و کارگروه‌های مشترک با این نهادها در کنار دیدار، گفتگوها و ارتباط مستمر مدیر محترم حوزه‌های علمیه با این نهادها که گاهی اخبار آن در خبرگزاری‌ها منتشر می‌شود را باید در این راستا تحلیل کرد.[6]

 

پیشنهادها و راهکارها

1- رفع فضای دلسردی و یأس عمومی

علی‌رغم امید و شوری که در میان لایه‌های مختلف طلاب با مدیریت آقای اعرافی ایجاد شد، متأسفانه احساس دلسردی و یأس نسبت به تحول مراکز حوزوی در حال افزایش است که لازم است عوامل و زمینه‌های شکل‌گیری این دلسردی و یأس شناسایی شده و در رفع آن‌ها تلاش شود؛ عواملی همچون ناامیدی و بدبینی نسبت به تشکیلات سازمانی در برآورده کردن توقعات و انتظارات طلاب؛ بی‌هویتی ایجادشده میان طلاب و توقع اینکه نهادهای حوزوی به طلاب در خروج آن‌ها از این بی‌هویتی کمک کنند؛ عدم اطلاع طلاب از طرح‌ها و برنامه‌های اصلاحی و…؛ چراکه در چنین فضای یأس‌آلودی چه‌بسا همراهی و همکاری لازم از طرف لایه‌های مختلف طلاب جهت تحقق تحول اتفاق نیفتد.

2- استفاده از ظرفیت رسانه‌های غیررسمی

امروزه با گسترش شبکه‌های مختلف و متعدد رسانه‌ای به‌ویژه در بستر فضای مجازی، انحصار خبررسانی و انعکاس تحلیل‌ها از دست خبرگزاری‌های رسمی خارج شده است، به همین جهت نیز خبرگزاری‌ها و رسانه‌های رسمی در تأثیرگذاری بر افکار و همراه کردن لایه‌های مختلف، فاقد قدرت و توانایی لازم هستند، از همین‌رو، توجه به ظرفیت رسانه‌های غیررسمی جهت جلب مشارکت و همکاری و همیاری بدنه طلاب به یک ضرورت اجتناب‌ناپذیر تبدیل گشته است که در این راستا شایسته است تا اقدامات مختلفی همچون ارائه گزارش حضوری و مکتوب مستمر به مدیران خبرگزاری‌ها و رسانه‌های غیررسمی صورت گیرد.

3- توجه به جریان‌های مختلف حوزوی

نهاد حوزه، نهادی شبکه‌ای و متشکل از طیف‌ها و جریان‌های مختلفی فکری و اندیشه‌ای است که هرکدامشان دارای ظرفیت و امکانات مختص به‌خود هستند؛ به همین جهت، می‌طلبد که از حداکثر ظرفیت و توانایی‌های گروه‌های مختلف حوزوی استفاده شود.

4- توجه به انتقادات

توجه جدی به تحلیل‌ها و انتقادات برآمده از آن و لزوم پایش و پالایش مستمر آن‌ها، بی‌تفاوت نبودن نسبت به آن‌ها و برنامه‌ریزی جهت رفع این انتقادات؛ چراکه کم‌ترین نتیجه عدم واکنش صحیح به این انتقادات، عدم همراهی منتقدان در برنامه‌های تحولی خواهد بود.

5- اجتناب از تصدی‌گری بیش‌ازحد

بایسته است که بخشی از برنامه‌هایی که نهاد حوزه (در مقابل سازمان حوزه) توانایی انجامش را دارد، برون‌سپاری شود؛ برنامه‌هایی همچون کرسی‌های اخلاق، کرسی‌های آزاداندیشی و…؛ چراکه تصدی‌گری بیش‌ازحد علاوه بر اینکه سازمان را دچار سنگینی و خستگی مفرط می‌کند، امکان کنشگری فعال را از کنشگران آن نهاد سلب خواهد کرد.

6- تعامل معاونت‌ها و بخش‌های مختلف ستادی با رسانه‌ها و تشکل‌های حوزوی

به‌وضوح، عدم اطلاع صحیح و کافی رسانه‌ها، تشکل‌های حوزوی و مراکز پیرامونی حوزه از طرح‌ها و برنامه‌های کلان حوزه مشهود است و برای این عدم اطلاع و آگاهی لازم است مجموعه اقداماتی صورت پذیرد.

7- قرار دادن طرح‌ها و برنامه‌ها در معرض نقد رسانه‌های حوزی

این پیشنهاد قطعاً می‌تواند نقش بسزایی در اصلاح و تکمیل طرح‌ها و نیز انتقال برنامه‌ها به سطح جامعه طلاب داشته باشد.

8- طراحی مکانیسم بازخوردگیری

در وضعیت موجود، زمینه بازخوردگیری طرح‌ها و برنامه‌ها وجود ندارد و چه‌بسا برنامه‌هایی که در با دقت و حساسیت بالایی طراحی شده‌اند در عرصه و میدان عمل، به دلایل مختلفی نمی‌توانند آن اهداف دیده‌شده در طرح را محقق سازند.

9- برگزاری جلسات هم‌اندیشی با نخبگان

در جهت همراه‌سازی طیف‌های مختلف حوزوی از طلاب جوان گرفته تا نخبگان، اندیشمندان، علما و زعمای حوزه، ضروری است جلسات هم‌اندیشی و گفتگوهای انتقادی به‌صورت جدی از طرف مدیریت حوزه و به‌صورت منظم، مستمر و با پشتیبانی کامل نیروهای فکری مرکز مدیریت صورت گیرد.

در پایان، بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اخیر طلاب با ایشان که در ارزیابی طراحی‌ها، برنامه‌ها و عملکرد آقای اعرافی بیان داشتند می‌تواند راهنمای مهمی در این ارزیابی باشد که فرمودند:

…جناب آقای اعرافی اشاره کردند به برنامه‌ای که تهیه شده و بناست اجرا کنند. برنامه‌ای با این اصول که ایشان ذکر کردند، بسیار جالب است؛ و بسیاری از این خواسته‌هایی که گفته شد را پوشش می‌دهد؛ و چون آقای اعرافی (با تأکید) این را بیان می‌کنند، بنده کاملاً امیدوار هستم که تحقق پیدا کند؛ چون ایشان بحمدالله ظرفیت بسیار مغتنمی هستند و امیدواری زیادی دارم که این کارها انجام بگیرد…[7]

به همین جهت، امید است که با تکمیل و عملیاتی‌سازی طرح‌ها و برنامه‌های بنیادینی که در این دوره طراحی شده شاهد تحول جایگاه و عملکرد مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه باشیم.

[1]. دانش‌آموخته حوزه علمیه قم.

[2]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=3412

[3]. http://hawzahnews.com/detail/News/465710

[4]. http://hawzahnews.com/detail/News/470529

[5]. http://hawzahnews.com/detail/Photo/479547

[6]. http://hawzahnews.com/detail/News/492054

[7]. http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=42475

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست