سوزاندن یک حیثیت: گزارش و تحلیلی بر سوزاندن منبع طبی نوین هاریسون توسط شیخ عباس تبریزیان
حسن علیآبادی[1]
مقدمه
یکی از خبرهایی زمستان امسال، در بسیاری از رسانههای ملی و بینالمللی مخابره گردید، مربوط به شیخ عباس تبریزیان مدعی درمانگری و طبابت بر مبنای منابع اسلامی بود.
تبریزیان در ویدئویی با ادعای اتمام دوره طب نوین، یک منبع پزشکی مشهور به کتاب طب هاریسون را در برابر عدهای از طرفداران خود به آتش کشیده و این کار نمادین را نشانهای از اتمام دوره درمان با داورهای شیمیایی معرفی میکند. این رفتار وی با واکنشهای متعددی روبرو شد. برخی از جمله رئیس نظام پزشکی این رفتار را جهل مقدس دانست. مسئولین حوزه و برخی اساتید حوزوی نیز ضمن محکوم کردن این حرکت ناپسند آن را منتسب به حوزههای علمیه دینی ندانستند. برخی نیز با تحلیل این اتفاق سوزندان کتاب توسط یک روحانی را هزینه سازی برای دین و نظام اسلامی دانستهاند.
تبریزیان در ویدئویی دیگر در واکنش به این موج، فیلم را مربوط به سالهای قبل دانسته و تأکید کرد که این عمل را در واکنش به خساراتی که پزشکی مدرن بر حیات بشری ایجاد نموده انجام داده است. از نظر وی مصرف داروهای شیمیایی در برخی موارد حرام است و در برخی موارد نیز نادرست. وی بهصراحت عنوان میکند:
«با وجود داروهای اسلامی مصرف داروهای شیمیایی حرام است؛ زیرا اینها عوارض و ضررهای زیادی دارند و از معادن درست میشوند و معادن از خاک و خوردن خاک در دین و شرع ما حرام است، علاوه بر آن سرطانزا نیز هستند.» (تبریزیان، کانال تلگرامی: t.me/s/daftareayatollahtabrizian?before=56)
این یادداشت تأکید دارد که این رفتار در حوزهها سابقه ندارد و تنها راه مواجهه با مباحث هر دانشی نقادی علمی محور اصلی است. چنانکه در گذشته تاریخی تنها کسانی که توانایی رد عالمانه نداشتهاند دست به چنین رفتار ناپسندی زدهاند و در سیره و منش اهلبیت (ع) نیز شیوه مواجهه علمی در دستور کار بوده و چنین برخوردهایی با آثار علمی مقبول حوزه و حوزویان نیست.
رخداد
اوایل بهمنماه امسال ویدئویی در فضای مجازی منتشر شد که بهشدت در رسانههای داخلی و خارجی و با گرایشهای مختلف سیاسی ضریب گرفت. در این ویدئو شیخ عباس تبریزیان یکی از منابع اصلی طب مدرن را در حضور طرفدارانش به آتش کشید. تبریزیان که از سوی برخی از مریدان و طرفدارانش با لقب آیتالله نیز مورد خطاب قرار میگیرد، اصالتاً تبریزی اما متولد نجف است و در حوزه علمیه این شهر تحصیل کرده و درس خارج و فقه را هم تدریس میکند. او چند سالی است که خود را پدر طب اسلامی نامیده و میگوید علم پزشکی امروز دروغ و فریب است. وی معتقد است دستیابی به علم طب همانند فقه است و درمان بیماریها را باید از قرآن و احادیث استخراج کرد.
پس از گسترش فعالیتهای وی و البته تنشهای مختلف، وزارت بهداشت در سال 96 فعالیتهای او را غیرقانونی اعلام و خواستار توقف فعالیتهای او و شاگردانش شد و در این زمینه حتی حکمی نیز در خصوص وی از سوی دادسرای ویژه نیز در سال 98 منتشر گردید. درعینحال، بنا بر گزارشهایی فعالیتهای او در زمینه آموزش و تولید دارو ادامه و سایتها و شبکههای اجتماعی او همچنان فعال هستند. تبریزیان کتابی را با نام دراسة فی طب الرسول المصطفی (ص) و ارشادات الرسول المصطفی (ص) در 4 جلد و به زبان عربی منتشر کرده است.
وی به همراه عدهای از شاگردان خود دست به تولید داروهای ترکیبی گیاهی زد. این داروها بر اساس مبانی طبی مدنظر وی آمادهسازی میشود. همچنین شاگردان وی در فرصتهای مختلف به تبیین نظرات و راهکارهای طبی وی میپردازند. تبریزیان در مشهد و قم مکانی را برای دیدار با بیماران داشته که پس از هجرت به نجف این دفاتر محدود شد.
این پشتوانه کاری و علمی و البته برخی چالشهای طب مدرن در مسئله سلامت و درمان این فرصت را به وی و همفکرانش داد که در عرصه طبابت خود را مدعی درمان بیماریهای خاص نیز بداند. اگرچه توصیه آنان در برخی موارد اثر معکوس داشته است چنانکه فرزند آیتالله هاشمی شاهرودی یکی از دلایل فوت نابهنگام ایشان را عمل به توصیه آنان دانسته است. (همشهری آنلاین: www.hamshahrionline.ir/news/474099)
به نظر میرسد این شرایط باعث شد که تبریزیان در یک حرکت عجیب دست به سوزاندن یک اثر علمی در عرصه پزشکی بزند. اگرچه وی در ویدئوهای منتشره دیگر توضیح داده است که دلیل این کار واکنشی به خسارتهای پزشکی نوین و سوءاستفادههای مالی و درمانی این روش مرسوم حال حاضر دنیای درمانگری است.
تبریزیان در حالی دست به سوزاندن کتاب اصول طب داخلی هاریسون زد که یکی از کتابهای درسی شناختهشده در زمینه طب داخلی است. چاپ اول این کتاب در سال ۱۹۵۰ منتشر شد و ویرایش هجدهم آن در سال ۲۰۱۱ منتشر گردید. اگرچه این کتاب موضوعات فراوانی را از عصبشناسی گرفته تا بیماریهای عفونی شامل میشود؛ اما بهطور ویژه بیشتر مباحث طب داخلی آن موردتوجه قرار میگیرد.
بازتابها
واکنش ابتدایی تمامی مجموعههای علمی اعم از حوزوی و دانشگاهی مخالفت شدید با این رفتار بود. در همان ابتدا مدیریت حوزههای علمیه کشور در اقدامی پیشگیرانه در بیانیهای ضمن ناروا دانستن این رفتار ناپسند طی اطلاعیهای اعلام داشت:
«حوزههای علمیه و بزرگان آن با تأکید بر جایگاه علم و اندیشه و نقد عالمانه، حرکت ناپسند و جاهلانه اخیر در تعرّض به یکی از متون مهم علم پزشکی را که در فضای مجازی انتشار یافته است ناروا میدانند و حوزههای علمیه و بزرگان آن و شورای عالی و مدیریت حوزههای علمیه آن را محکوم میکنند، آشکار است که اینگونه تفکرات و اقدامات در حوزه علمیه جایگاهی نداشته و انتسابی به حوزه و روحانیت ندارد.» (خبرگزاری حوزه: www.hawzahnews.com/news/882908)
آیتالله سبحانی در بیانیه دیگر ضمن ارزشمندی آثار تجربی راه برخورد با این آثار را روش علمی دانست و گفت:
«کتابهای علوم طبیعی و پزشکی که به نیت کشف علل و معالیل پدیدهها نگاشته میشود از احترام کامل برخوردار است و هر نوع تعرض به آنها برخلاف روح اسلام و دعوت اسلام به علم و دانش است. انتقاد از محتوا شیوه پسندیدهای است اما تعرض نامعقول شیوه جاهلانهای است که اتفاقاً در گذشته نیز بسیاری از کتابخانهها بر اساس انگیزههای غلط طمعه حریق شده است.» (خبرگزاری شبستان)
رسول جعفریان در کانال تلگرامی خود ضمن شرمآور خواندن این رفتار تبریزیان نوشت:
«اقدام شرمآور یک روحانی مروّج طب سنتی به اسم طب دینی، با آتش زدن یک کتاب علمی با نام طب هاریسون ـ بر اساس فیلمی که انتشار یافته ـ کار زشتی است که هیچ دانشدوستی، در هیچ سطحی، آن را نمیپذیرد. متأسفانه این شخص، سالهاست با استفاده از باورهای عامیانه در میان مردم، تلاش در ترویج بافتههای خود به اسم طب دینی دارد و برای تقدیس آنها، از روایاتی که بارها محدثان آنها را نقد کردهاند، استفاده میکند. این رفتار وی، در حوزه قم، مورد تأیید هیچکس، جز شماری از هواداران سادهلوح او که مانند آنها همه جای دنیا هستند، نیست.» (همشهری آنلاین: www.hamshahrionline.ir/news/480179)
مجامع علمی دانشگاهی نیز این حرکت تبریزیان را محکوم و سکوت در مقابل آن را نادرست دانستند از جمله علیرضا رئیسی معاونت بهداشت وزارت بهداشت در واکنش به این موضوع گفت:
«از داستان کتاب سوزان اسکندر و یونانیان و اقوام جاهل و مغول تا جشنهای واقعی و مستند کتاب سوزان «نازیها» و عید کتابسوزی «کسروی» در یکم دیماه هرسال حکایتهای بسیار شنیده و خواندهایم اما اکنون و مقارن با عید کتاب سوزان پیروان کسروی در مراسمی آئینی با فیلم و تصویر فردی به نام «تبریزیان» که پیروانش او را آیتالله میخوانند و با عنوان طب اسلامی تجارتخانهای برپا کرده است به خود جرئت داده و کتاب «اصول طب هاریسون» از کتب مرجع پزشکی را به آتش میکشد.» (همان)
وی با ابراز تأسف از سکوت مراجع علمی افزود: «آنچه مایه تأسف است فقط خالی بودن دست این گروه جاهل و پرمدعا از نقد علمی نیست؛ بلکه سکوت و عدم برخورد قاطع مراجع علمی، فرهنگی، دینی و قضایی در برابر چنین رفتارهای نابهنجار به نام اسلام و ایران است.»
ظفرقندی رئیسکل سازمان نظام پزشکی نیز در واکنش به این حرکت تبریزیان بیان کرد: «در این ایام شاهد صحنه نمایش آتش زدن یکی از کتب مرجع پزشکی توسط فردی با کسوت و لباس روحانیت بودیم. اگرچه در تاریخ ملل، جهل مقدس هماره قربانیان بیشماری را به کام مرگ و نابودی کشیده است ولی در دنیای امروز وجود چنین نگرش و رفتاری نشانهای از غلبه شعار بر شعور و موجب عواقب و خساراتی جبرانناپذیر برای مردم و بیماران خواهد شد.» (همان)
وی با اشاره به انعکاس چنین صحنهای در داخل و خارج از کشور و در بین مردم و جوانان و عالمان، این عمل نادرست را مقارن تصور جهل مقدس و خانمانسوز داعشیان و کتابسوزی جاهلانی دانست که در دنیای توهم و خرافات خویش غرق شدهاند.
انجمن علمی طب سنتی ایران یکی از مراکز معتبر در زمینه درمان سنتی است. این مرکز نیز این عمل تبریزیان را باعث نگرانی دو نهاد علمی حوزه و دانشگاه دانست و در ادامه افزود:
«اقدام مشمئزکننده کتاب سوزی به بهانه تقابل با سوزاندن کتاب قانون ابنسینا در غرب، در حالی مطرح میشود که ایشان اعتقادی به طب سنتی ایرانی ندارد و بهکرات و در اظهارنظرهای رسمی و صریح خود ابنسینا را فردی بیدین که درمان بیماریها با حرام را تجویز میکند، معرفی کرده و طب سینایی را همان طب غربی میداند! لذا انجام اینگونه اقدامات سخیف و ریاکارانه، شائبه «نفوذ»، در لباس دین و استفاده ابزاری برای تخریب دین را به ذهن متبادر میسازد.» (ایسنا: www.isna.ir/news/98110503258)
حجتالاسلاموالمسلمین میر مجید سید قریشی مسئول نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز در پیامی، ضمن ابراز بیزاری روحانیت و حوزههای علمیه از عمل شنیع فردی معلومالحال در به آتش کشیدن کتاب پزشکی، خواهان برخورد قاطع قضایی با تبریزیان شد.
تحلیل
برخورد دانش سنتی و مدرن در عرصههای مختلف دانش امری مسبوق به سابقه در هر جامعه و در بستر هر فرهنگی است. این برخورد امری طبیعی است که زمینهای جبری و لابدی هم از جهت تغییر نسلی و هم از جهت رشد اجتماعی انسانها دارد. در جامعه ایران نیز این منازعه امری طبیعی بوده و هست. بهویژه زمانی که یک دانش علاوه بر کارکرد علمی، وابستگی هویتی و اعتقادی نیز بیابد که در این صورت بیشتر مورد منازعه و برخورد واقع خواهد شد. در سابقه تاریخی ایرانیان این مسئله بهوضوح قابل شناخت و بررسی است.
پس از رشد فزاینده مباحث علمی در 50 سال اخیر در حوزه طب و سلامت و البته پدید آمدن بیمارهای نو و غیرقابل درمان، گرایش به روش طب سنتی و گیاهی ایجاد شد که پس از حدود 50 سال بهنوعی بازگشت به روش طب سنتی فرض شد که به آن طب مکمل گفته شد.
در خلأ مشکلات متعددی که طبابت مدرن با همه توانمندیهای خود در عرصههای مختلف دچار شد طب سنتی در نزدیک به دو دهه اخیر سر برآورد و جانی دوباره گرفت. مدعیان طب سنتی با عناوین مختلفی از جمله درمان بدون عوارض داروهای شیمیایی به ساخت یک ذهنیت تقابلی در این زمینه پرداختند. برخی از آنان نیز مدعی مستندات روشن از توفیق در ارائه راهکار درمانی نیز شدند. برخی نیز با ارائه شواهدی معتقد به دخالت لابی صهیونیسم در مسئله درمانی کشورها شدند. تبریزیان و همفکران او با اعتقادی خاص در مسئله فراگیری علم از اهلبیت علیهمالسلام هر دانشی را باطل و رجوع به آن را مصداق رجوع به غیر اهلبیت دانستند.
مجموع این موارد اندیشه تقابل را از بعد علمی به واکنش احساسی بدل کرد که سوزاندن یک منبع پزشکی جلوهای از آن در ذهن مدافعان اندیشه طب سنتی یا اسلامی بوده است.
طی سالهای گذشته و با احساسی شدن مسئله از سوی حامیان طب سنتی، تقابلات حوزویان نیز نتوانسته از فعالیتهای این جریان بکاهد و حتی در جریان چالش کرونا در زمستان 98 یکی از جریاناتی که با اظهارات خود تنشهایی ایجاد نمود جریانات موسوم به طب سنتی و اسلامی بودند.
با توجه به ادعاهای متنی و روایی عباس تبریزیان در کتاب منتشره خود که مبانی طبابت را نیز از آن میداند انتظار این است که بخشی از حوزه در این مسئله با روش علمی برخورد نمایند تا زمینه بسط و یا رد کامل این نگرش فراهم آید.
[1]. دانشآموخته حوزه علمیه قم و کارشناسی ارشد دانشگاه ادیان