پیامدهای عدم حضور مدیر حوزه علمیه قم در نشست مؤسسه فهیم با تکیه بر چهار جریان فکری هویتگرا، انقلابی، منتقد و مخالف
حسن اجرائی
مقدمه
حوزههای علمیه با سنتی هزارساله، اصیلترین سرمایه فرهنگی مسلمانان و بهویژه شیعیان هستند و همین امر لزوم پاسداری از یکپارچگی و انسجام آن را روشن میسازد. پیدایش هویتهای حاشیهای و مبتنی بر رد و طرد دیگری، میتواند بهتدریج هویت واحد حوزههای علمیه را با چالش مواجه کند و از سویی تحمل و پذیرش تنوع و تکثر در حوزهها، بهرغم آنکه ممکن است در نگاه اول در تضاد با هویت واحد حوزههای علمیه به نظر برسد؛ اما درنهایت منجر به پویایی و تقویت جریان اصیل اجتهادی خواهد شد و این رویکردهای سلبی و طردی و تکفیری است که حتی در کوتاهمدت میتواند حوزه را دچار ازهمپاشیدگی مفهومی کند و آن را به کشوری شبیه سازد که دو یا چند بخش آن هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و هیچ راهی برای همکاری با هم و حتی فهم متقابل و گفتگو نمییابند.
معالاسف، رویکردهای طردی همواره مسبوق به سابقه بوده و بر همین اساس، چهرههای دلسوز و دغدغهمند، بهویژه مدیر حوزههای علمیه، نقش جدیتری در تصحیح چنین رویکردهایی دارند و طبیعی است که همگان به تناسب موقعیت و توانایی خود، دراینباره مسئولاند. حواشی و اتفاقات مرتبط با سیصدمین نشست مؤسسه فهیم، یکبار دیگر اهمیت چنین دغدغههایی را بازتاب داد و روشن ساخت که احتمالاً شکافها در میان حوزویان به حدی است که بهرغم انگیزه اولیه مدیر حوزه علمیه قم برای حضور در نشست مذکور، اما در فاصله اندکی تا برگزاری نشست، حضور ایشان در جلسه منتفی شد. نگاهی تفصیلی به تأثیر رخداد مذکور بر چهار جریان عمده، به همراه مقایسهای مختصر و درعینحال همهجانبه میان نشست مذکور و جلسهای دیگر که در مؤسسه فهیم برگزار شد و امیرحسین ترکاشوند و حسین سوزنچی در آن به مناظره پرداختند، میتواند تا حدود زیادی روشن کند که کدام رویکرد در بلندمدت به سود انسجام و یکپارچگی حوزههای علمیه است و از سوی دیگر، این امکان را فراهم میکند که توان جریان انقلابی حوزه علمیه قم در گفتگو با دیگر جریانها را به ظهور برساند. گفتگو و مباحثه میان گروههای مختلف در حوزه، میتواند شکافها را بهتدریج کمرنگ سازد و گرچه ممکن است ناخشنودی کوتاهمدت برخی گروهها را به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت از واگرایی نیروهای دلسوز و دغدغهمند جلوگیری میکند و مانع همبستگی و همگرایی نیروهایی میشود که افزایش شکافها و دشمنیها و درنتیجه، از میان رفتن هویت واحد حوزه علمیه قم را آرمان خود میدانند.
رخداد
چنانکه در بسیاری از سایتهای خبری انعکاس یافت، قرار بود نشست سیصدم مؤسسه فهیم در قم، بهعنوان یک نشست ویژه، ۲۹ فروردین ۱۳۹۸، با نظریهپردازی آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزه علمیه قم، با موضوع «فقه، آفاق و چالشهای پیش رو» برگزار شود. برنامه دیگر این نشست، میزگردی با حضور محمد سروش محلاتی و داود فیرحی، درباره «ظرفیتها و چالشهای اندیشه دینی در حوزه نظریهپردازی» اعلام شده بود.
سلمان رئوفی، یکی از طلاب حوزه علمیه قم، در کانالی با عنوان «بحوث»، ۲۶ فروردین به این خبر واکنش نشان داد و حضور مدیر حوزه علمیه قم در نشست مؤسسه فهیم را «مهر تأیید بر نظرات غیراسلامی ترویج شده در آن» دانست. بااینحال، اولین واکنش جدی به نشست مذکور را باید یادداشت کوتاهی دانست که در کانال بنیاد تاریخپژوهی، وابسته به سید حمید روحانی، انتشار یافت و در آن مؤسسه فهیم، «جریان انحرافی» تلقی شد که انحرافشان از علی شریعتی گستردهتر و خطرشان از سازمان مجاهدین خلق بیشتر است و مدیر حوزههای علمیه، «باید مراقب باشند تا ناخواسته با گفتار یا کردار خود موجب تأیید این جریانات خطرناک و وابسته نشوند.»
در همین زمان در کانالهایی در نرمافزار ایتا، ازجمله کانال «حوزه تراز انقلاب اسلامی» (اما و اگرهای مؤسسه فهیم، ۱۳۹۸) و کانال «آنتیتز انقلاب» (تلاش سکولارها و لیبرالها در دوگانه سازی و دوقطبی سازی نجف_قم (۱)، ۱۳۹۸)، سخن از موج ناراحتیها و اعتراضات جریان انقلابی به دلیل حضور احتمالی مدیر حوزههای علمیه در نشست مؤسسه فهیم به میان آمد و مطالبی علیه آقای کاظم قاضیزاده، مدیر مؤسسه فهیم، انتشار یافت. ادعای حمایت قاضیزاده از سران فتنه و ارتباط با سکولارهای حوزوی و ارتباط با تشیع لندنی با انتشار تصویری از دیدار وی با سید صادق شیرازی و همچنین تلاش برای ورود به مجلس خبرگان، از این جمله است. کانالها و صفحات مذکور، مطالبی را نیز علیه چهرههایی ازجمله آقایان سروش محلاتی و فیرحی منتشر کرده و آنها را سکولارهای حوزه خواندند.
بااینحال و برخلاف برنامه رسمی اعلام شده توسط مؤسسه فهیم، نشانههایی مبنی بر بروز سوءتفاهمهایی در روند برگزاری سیصدمین نشست مؤسسه مذکور نیز رخ داده است؛ از آن جمله کانال «فکرت»، یکی از دلایل نارضایتی و تحیر جریان انقلابی را این موضوع دانسته است که سروش محلاتی و فیرحی، ناقدان نشست معرفی شدهاند و مدیر حوزههای علمیه همچنین شرایطی را پذیرفته است؛ درحالیکه بنا بر برنامه منعکسشده در سایت مؤسسه فهیم و همچنین رسانههای مختلف، سخنان مدیر حوزههای علمیه، مستقل از مناظره سروش محلاتی و فیرحی بوده است.
سرانجام سیصدمین نشست مؤسسه فهیم، بدون حضور علیرضا اعرافی، مدیر حوزه علمیه قم و تنها با حضور داود فیرحی و محمد سروش محلاتی برگزار شد.
بازخوردها
اولین واکنشها به عدم حضور مدیر حوزههای علمیه در نشست فهیم، در همان نشست ۲۹ فروردین ۱۳۸۹ رخ داد و کاظم قاضیزاده، مدیر مؤسسه فهیم، پیش از آغاز مناظره سروش محلاتی و فیرحی، علاوه بر نکاتی درباره نظریهپردازی در حوزههای علمیه، توضیحاتی درباره عدم حضور آیتالله علیرضا اعرافی ارائه کرد. بر این اساس، قاضیزاده در تماس با اعرافی، پیشنهاد میکند که در شرایطی که حوزه متهم به کمکاری میشود، جلسه ۳۰۰ مؤسسه فهیم، با حضور و نظریهپردازی مدیر حوزه برگزار شود. مدیر حوزه هم ضمن موافقت، سه موضوع پیشنهاد میکند. قاضیزاده در این نشست تصریح کرد که حضور مدیر حوزه علمیه، موجب میشد چتر مدیریت حوزه، بر همه جریانات قوی فکری حوزوی گسترده شود.
بنا بر اظهارات قاضیزاده، چند ساعت پیش از برگزاری نشست مؤسسه فهیم، مدیر حوزه علمیه قم با ارسال پیام کوتاهی، از حضور در نشست عذرخواهی کردند. متن پیام وی چنین بوده است:
با سلام و تحیت، امروز عذر موجهی پیش آمد و در سفر کوتاه و ضروری خارج از قم هستم و صمیمانه بهخاطر عدم توفیق حضور از جنابعالی و همه دوستان و حاضران پوزش میخواهم و توفیق روزافزون شما را خواستارم و امیدوارم در فرصتی دیگر پیرامون موضوع به بحث بپردازم. والعذر عند کرام الناس مقبول، ممنون و معتذر.
در اولین واکنشها، کانالی تلگرامی سرائر با نویسندگی سید یاسر تقوی از طلاب حوزه علمیه قم، عنوان «در دوران پیش از گفتگو به سر میبریم» را برای یادداشت خود برگزید و گفت:
علیرضا اعرافی که روزگاری (سال ۸۱) در کنار محمد سروش محلاتی و سایر اساتید و نخبگان حوزه، طی نامهای خطاب به رهبر معظم انقلاب جهت حمایت و هدایت کرسیهای آزاداندیشی و نظریهپردازی استمداد طلبیده بود، امروز پس از ۱۷ سال نتوانست در این نشست علمی در کنار محمد سروش محلاتی بنشیند؛ چراکه او باید به بخشی از دوستان انقلابی توضیح دهد که پذیرش رسمیت و حرمت نهادن دگراندیشان، از اوّلیات اخلاقی نهاد اجتهادی حوزه است. روحیه نفی رسمیت مخالفان، حاکی از آن است که ما در دوران پیش از گفتگو به سر میبریم و تا شکل گرفتن یک گفتگوی ساده علمی راه زیادی در پیش داریم!
تقوی همچنین اتفاق رخداده را به معنای تنزل یافتن سطح تصمیمسازی در حوزه، از مراجع و اساتید، به سلیقههای محفلی دانست که درنتیجه، مدیر حوزههای علمیه، دیگر مدیر تمام حوزه نخواهد بود. در واکنشی دیگر، خبرگزاری ایرنا خبری با عنوان «خروج اضطراری مدیر حوزه علمیه از قم، همزمان با دعوت به یک نشست علمی» منتشر کرد و با ادبیاتی کنایهآمیز، لغو حضور اعرافی در نشست مؤسسه فهیم را ناشی از فشارهای گسترده پیدا و پنهان قلمداد کرد. کاظم قاضیزاده نیز در گفتگو با خبرگزاری ایرنا، تصریح کرد که:
جلسه مذکور، مناظره یا بحث دوطرفه نبوده و ما معتقد بودیم باید شأن مدیر محترم حوزه رعایت شود… برخی علاقهمند نیستند آیتالله اعرافی رئیس حوزه علمیه قم باشند و میخواهند فقط رئیس بخشی از حوزه باشند.
خبر مذکور با همان عنوان کنایهآمیز در سایتهایی ازجمله عصر ایران و آفتاب و جماران انتشار یافت. علاوه بر واکنشهای ذکرشده، کانال فکرت در ایتا نیز در یادداشتی با عنوان «ظرافت مفقوده/ لغو نشست فهیم از طرف مدیریت حوزه اشتباهی بهمراتب سهمگینتر از پذیرش اولیه آن است»، با تأکید بر محاسن پذیرش حضور در نشست مذکور از سوی آیتالله اعرافی، به انتقاد از لغو آن پرداخت و گفت:
جناب اعرافی اگر… مؤسسه فهیم را مجموعهای مناسب برای این امر در نظر گرفتهاند، پس عدم حضورشان، آنهم به دلیل فشار عدهای، بسیار غلط و بیانگر تأثیرپذیری ایشان و تصمیمات مدیریتیشان از جریانات و فشارهای سیاسی است، اما اگر این لغو حضور، ناشی از باور به ضررمند بودن حضور و بحث با اساتید فوقالذکر در مؤسسه مورد اشاره است، پس چرا از ابتدا چنین تصمیمی گرفته و چنین جریانی را شکل دادهاند؟
بازخوردها و واکنشهای ذکرشده، تنها بخشی از محتوایی بود که در کانالهای مرتبط با حوزههای علمیه، تولید و منتشر شده است. نمونههای ذکر شده بهروشنی سویههای مختلف نقدهای وارد شده به مدیر حوزههای علمیه را بازتاب میدهند.
تحلیل
نوشته حاضر به دنبال پاسخ این پرسش است که موافقت اولیه و سپس مخالفت مدیر حوزههای علمیه با حضور و نظریهپردازی در مؤسسه فهیم، چه تأثیری بر چهار گروه فکری میگذارد. این چهار گروه عبارتاند از: نیروهای هویتگرا که از ابتدا مخالف چنین حضوری بودهاند، نیروهای انقلابی که اعرافی را میتوان نماینده آنها دانست، نیروهای نواندیش و منتقد که مؤسسه فهیم نماد آنهاست و درنهایت، نیروهای مخالف که افزایش شکافها در حوزه را میتوان موفقیتی برای آنها دانست. برای یافتن پاسخی دقیقتر، نتایج عدم حضور مدیر حوزههای علمیه در مؤسسه فهیم را میتوان با حضور و مناظره حسین سوزنچی با امیرحسین ترکاشوند در همان مؤسسه، مقایسه کرد.
حسین سوزنچی، از اساتید دانشگاه باقرالعلوم، ۲۳ اسفند ۱۳۹۶، در نشست دویست و هشتاد و هشتم مؤسسه فهیم، با امیرحسین ترکاشوند به مناظره پرداخت و نقدهای جدیای بر کتاب منتشر نشده «حجاب شرعی در عصر پیامبر» وارد کرد. بهرغم لحن تند و گاه زننده سوزنچی در جریان مناظره مذکور، اما میتوان با اتکا به نقدهای ارزنده و جدی وی به کتاب ترکاشوند، سوزنچی را پیروز مناظره دانست؛ چراکه توانست سستی بسیاری از استدلالها و عدم روشمندی و استحکام کتاب مذکور را چه در مقام گردآوری و چه در مقام داوری نشان دهد. مناظره سوزنچی با ترکاشوند میتوانست الگوی مناسبی برای مواجهه مداراگرایانه و گفتگومحور جریان انقلابی با جریان نواندیش و منتقد شود و ضمن افزایش همگرایی برای این دو نیروی درون حوزه، به بازنمایی مثبت جریان انقلابی و نشان دادن تواناییهای علمی و نظری آنها کمک کند.
در ادامه تأثیر عدم حضور مدیر حوزه علمیه قم در مؤسسه فهیم، بر هر یک از چهار نیروی مذکور بیان خواهد شد:
جریان هویتگرا
هویتگرایان حوزوی که در چنین فضایی به دنبال تعمیق شکافها و وضوح بیشتر فاصلهها میان گروههای مختلف درون حوزه و مخصوصاً فاصله انداختن میان جریان انقلابی و جریان نواندیش و منتقد هستند، در رخداد مذکور توانستند علاوه بر نقشآفرینی بسیار هوشمندانه، پیروزی به دست بیاورند و تلاشها برای ایجاد همگرایی در میان گروههای مختلف را خنثی کنند. این گروه بر اساس نگاه خود معتقدند هرگونه گفتگوی علمی، دیدار صمیمانه و حتی ملاقات تصادفی میان چهرههای مطرح جریان انقلابی میتواند به افزایش گستره نفوذ نیروهای پیش رو بینجامد و حضور و فعالیت آنها را رسمیت ببخشد.
اگر مدیر حوزههای علمیه، از ابتدا با حضور در مؤسسه فهیم مخالفت میکرد، میدانی برای حضور و نقشآفرینی گروه هویتگرا فراهم نمیساخت. با آغاز نقشآفرینی و تلاشهای گروه مذکور برای ممانعت از حضور اعرافی، دو احتمال ممکن بود به وقوع بپیوندد؛ اول حضور اعرافی و دوم عدم حضور وی. در صورت اول، یعنی حضور، گروه هویتگرا با مخالفت عملی رسمیترین چهره حوزههای علمیه مواجه میشد و این پیام به نیروهای گروه مذکور میرسید که رویکرد رسمی حوزههای علمیه، جلوگیری از ایجاد شکاف و تعمیق آن است و چنین مخالفتهایی نمیتواند در این تصمیم خللی ایجاد کند. گرچه چنین تصمیمی ممکن بود به فعالیتهای تندتر و عصبی گروه هویتگرا بینجامد، اما با توجه به جایگاه مستحکم مدیر حوزههای علمیه، چنین تحرکاتی عملاً به انزوای بیشتر گروه مذکور میانجامید.
احتمال دوم، یعنی عدم حضور، چنانکه رخ داد، گروه مذکور را بهطور طبیعی همپیمان با و نزدیک به مدیر حوزههای علمیه نشان داد، آن را مؤثرتر ساخت و فضا را برای تأثیرگذاری بیشتر آنها در رخدادهای آتی فراهم کرد. قید «بهطور طبیعی» در عبارت پیشین از آن روست که ممکن است آیتالله علیرضا اعرافی، بههیچوجه با رویکردهای گروه مذکور همسخن و همراه نباشد و حتی با استدلالهای آنها درباره عدم حضور هم موافق نباشد، اما از آنجا که عدم حضور وی بدون توضیحی روشن درباره دلایلِ مربوط این اقدام بوده است، مهمترین برنده رخداد مذکور، گروه هویتگراست که خواستها و انتظارات خود را طابق النعل بالنعل، تحقق یافته دید و این جریان آن را یک عملیات موفق انقلابی قلمداد کرد.
از همین منظر میتوان به مقایسه رخداد فعلی با مناظره سوزنچی و ترکاشوند پرداخت. آن مناظره، راهی را گشود تا چهرههای پرنفوذتر و برجستهتر حوزه، ازجمله مدیر آن، با فراغ بال بتوانند در چنین جلساتی شرکت کنند. بهویژه در شرایطی که سیصدمین نشست مؤسسه فهیم، برای نظریهپردازی علیرضا اعرافی برنامهریزی شده بود، نه مناظره وی با کسانی ازجمله سروش محلاتی و فیرحی. فرصتی که میتوانست علاوه بر فراهم کردن راهی برای گفتگوهای بعدی، کمترین هزینه را برای مدیر حوزههای علمیه به همراه داشته باشد. گرچه مناظره سوزنچی و ترکاشوند نشان داد که حتی حضور در مناظره هم لزوماً به معنای پرداخت هزینه نیست و میتواند به ارتقای جریان انقلابی بینجامد و به بازنمایی جریان انقلابی حوزه بهعنوان نیرویی اصیل، نظریهپرداز و رشدیافته کمک کند.
از همه آنچه گفته شد، روشن میشود که برخلاف مناظره سوزنچی و ترکاشوند که توانست راه مناظره و گفتگو و همنشینی گروههای مختلف حوزه علمیه قم را باز کند و از هزینه چنین روندهایی بکاهد و جریان هویتگرا را اندکی به عقب براند، اما اصلیترین پیامد موافقت اولیه و مخالفت ثانویه مدیر حوزههای علمیه، قدرت گرفتن بیشازپیش جریان هویتگرای حوزه بود که علاوه بر یافتن زمینی برای بازی قدرتمندانه، به پیروزی هم دست یافت. گرچه باید دوباره تأکید کرد که ممکن است مدیر حوزههای علمیه، از چنین رخدادی خشنود نباشد، اما آنچه گفته شد بهطور طبیعی رخ داده است. جریان هویتگرا، از این پس با جرأت و جسارت بیشتری میتواند به طرد و ردّ منتقدان و نواندیشان بپردازد و نیروهای بیشتری را خارج از مرزها معرفی کند.
جریان انقلابی
برخلاف آنچه ممکن است در بدو امر به نظر برسد، جریان انقلابی در حوزههای علمیه، بیشترین هزینه را از رخداد مذکور پرداخته و خواهد پرداخت. اگر مدیر حوزههای علمیه از ابتدا با حضور در چنین نشستی مخالفت میکرد، یا ضمن حضور در مؤسسه فهیم، انتقاداتی به رویکرد مؤسسه و حتی مدیر آن وارد میساخت، جریان انقلابی میتوانست خود را پیروز چنین رخدادی بداند که یا از ابتدا وارد چنین بازیای نشده و یا بازی دیگران را با قاطعیت برده است؛ اما در شرایط فعلی، جریان انقلابی هم از سوی جریان هویتگرا و هم از سوی جریان منتقد و نواندیش، میتواند مورد طعن قرار گیرد؛ چنانکه در برخی از مطالبی که در بخش رخداد مورد توجه قرار گرفت، چنین واکنشهایی دیده میشود.
از این گذشته، اگر مدیر حوزههای علمیه از ابتدا با حضور در نشست مذکور مخالفت میورزید، دیگر چهرههای جریان انقلابی میتوانستند راهِ آغاز شده با مناظره سوزنچی و ترکاشوند را پی گیرند و در جهت کاهش شکافها در حوزه، افزایش همگرایی، تعمیق سنت گفتگو و مباحثه و سرانجام کمک به بازنمایی مثبت از جریان انقلابی تلاش کنند، اما موافقت اولیه و مخالفت ثانویه، انگیزهها برای ادامه راه مذکور را نیز دچار مشکل میکند؛ چراکه وقتی رسمیترین چهره حوزههای علمیه صلاح نمیداند در نشست مؤسسه فهیم شرکت کند، ممکن است چهرههای کمتر برجسته جریان انقلابی، حضور در چنین محافلی را همراه با هزینههایی برای خود تلقی کنند و گفتگوها میان جریانهای مختلف حوزه، حتی در مقیاس آنچه در جریان مناظره سوزنچی و ترکاشوند رخ داد هم تکرار نشود.
اهمیت و حساسیت ادامه راه گفتگو آنجا بیشتر نمایان میشود که تأثیر افزایش تحرکات جریان هویتگرا بر جریان انقلابی مورد مطالعه قرار گیرد. بر این اساس، عدم حضور مدیر حوزههای علمیه در مؤسسه فهیم، به احساس پیروزیِ هویتگرایان میانجامد، احساس پیروزی به افزایش تحرکات و تلاش بیشترشان برای تأثیرگذاری بیشتر منجر میشود و اولین گروههایی که ممکن است تحت تأثیر چنین تحرکاتی، دست از تلاش برای گفتگو و مباحثه گفتمانی بردارند، چهرههای جریان انقلابی هستند؛ بنابراین، احساس پیروزی جریان هویتگرا، فقط احساس پیروزی جریان هویتگرا نیست، بلکه به همان میزان یا به تصاعد، موجب کاستن از رویکردهای مثبت جریانهای دیگر، ازجمله جریان انقلابی میشود.
نتیجه آنکه چنین چرخه ناسالمی، علاوه بر آنکه به سود حوزههای علمیه در بلندمدت نیست، جریان انقلابی را نیز ضعیف میسازد و آن را به جریان هویتگرا نزدیک میکند و بهتدریج نیروهای همگرا و درعینحال متفاوت حوزه را به جزایری پراکنده تبدیل میکند که هیچ زبان مشترکی برای گفتگو ندارند و بر این اساس هیچ درکی از دغدغهها، ارزشها و اهداف گروههای دیگر نمییابند و بهجای گفتگو و مباحثه، به روشهای طرد و رد و تکفیر میرسند. ممکن است چنین پیشبینیای بدبینانه، پیشگویانه و غیرروشمند به نظر برسد، اما سیر وقایع بهگونهای است که نتیجهای جز آنچه گفته شد، به دور از واقعبینی است و عدم توجه به پیامدهای اقدامات، مخصوصاً با توجه به جایگاه و مرتبه بازیگران و تصمیمگیران، میتواند منجر به تعمیق شکافها در حوزه شود و علاوه بر تخریب انسجام کلی حوزه، انسجام و همبستگی جریان انقلابی را نیز به خطر بیندازد؛ چراکه نیروهای انقلابی در مواجهه با نیروهای دیگر، باید به این پرسش پاسخ دهند که دلیل عدم حضور مدیر حوزههای علمیه، بهرغم موافقت اولیه چه بوده است. روشن است که تقریباً همه گروهها میتوانند پاسخی پیروزمندانه به چنین پرسشی بدهند، اما احتمالاً نیروهای انقلابی گرچه ممکن است پاسخهایی برای این سؤال فراهم کنند، اما دستکم در اولین مواجهه، دچار سرخوردگی خواهند شد.
جریان منتقد
مؤسسه فهیم که میتوان آن را نماینده و نماد نیروهای نواندیش و منتقد در حوزه علمیه قم دانست، در این رخداد، نه پیروزی درخشانی به دست آورده و نه شکست سهمگینی را تحمل کرده است؛ چراکه از سویی تلاش خود را برای دعوت رسمیترین چهره حوزههای علمیه در ایران به کار بسته و موافقت اولیه را نیز دریافت کرده است و از سوی دیگر، پس از عدم حضور مدیر حوزههای علمیه، تلاش کرده است بدون برخورد طعنهآمیز، همچنان به دنبال نزدیک شدن به جریانهای دیگر و ازجمله جریان انقلابی در حوزه علمیه قم باشد.
بااینحال، رخداد مذکور بهطور طبیعی بر هویت جریان منتقد و نواندیش حوزه تأثیر میگذارد و با پررنگتر شدن مرزها میان گروهها، جریان منتقد را از جریان انقلابی دور میکند و تلاش برای پر کردن شکافها را سختتر میسازد؛ چراکه در فرض حضور مدیر حوزههای علمیه در مؤسسه فهیم، بسیاری از شکافها ترمیم میشد و واگراییها به همگرایی کشیده میشد، اما بهویژه با موافقت اولیه و مخالفت ثانویه، جریان منتقد و نیروهای آن، خود را در موقعیتی برتر فرض کرده و عدم حضور مدیر حوزههای علمیه را به معنای پیروزی گفتمانی خود فرض میکنند. تصوری که صرفنظر از درستی یا نادرستی، پیامدهای ناگواری به همراه دارد و احساس نیاز به همگرایی، گفتگو و همنشینی را کمرنگ میکند یا آن را از بین میبرد.
حضور مدیر حوزههای علمیه در مؤسسه فهیم میتوانست این پیام را برای نیروهای منتقد و نواندیش داشته باشد که تصور تفوق گفتمانی منتقدان، نادرست است و جریان انقلابی، چه در نظریهپردازی و چه در مناظره، چنانکه حسین سوزنچی نشان داد، میتواند قدرتمند و عالمانه وارد شود. در نگاهی گفتمانی، آنچه در مناظره سوزنچی و ترکاشوند رخ داد، تفوق نسبی جریان انقلابی و سنتی بر جریان نواندیش و منتقد بود. حال آنکه اگر در شرایطی مشابه رخداد اخیر، سوزنچی بهرغم موافقت اولیه، در آخرین ساعات منتهی به برگزاری نشست مؤسسه فهیم از حضور در آن امتناع میورزید و عذر میخواست، تصور طبیعی ترکاشوند و موافقان وی، شکست گفتمانی سوزنچی بود؛ تصوری که احتمالاً حتی برای همدلان با سوزنچی هم پیش میآمد.
بر اساس آنچه گفته شد، جریان منتقد و نواندیش حوزه علمیه قم، ممکن است پس از این رخداد، یا با انگیزهای ضعیفتر به دنبال گفتگو با جریانهای دیگر باشد و یا در وضعیتی بدبینانه، ممکن است دست از تلاش برای گفتگو و مباحثه بردارد و بدینصورت، شکافها در حوزه بیشتر شود. همه جریانهای دلسوز حوزوی بهطور طبیعی باید به دنبال گفتگو و ایجاد فضایی برای همدلی و همگرایی باشند، اما حال که تنها یک گروه چنین کوششهایی را عملی میکند و فضایی برای بازتاب یافتن آن در حوزه عمومی فراهم کرده است، نمیتوان با فرصتسوزی بر سر راه آن مانعسازی کرد یا حتی به آن کمک نکرد. بدیهی است که جریان انقلابی حوزه، میتواند با حفظ ادبیات و مرزهای گفتمانی در چنین نشستهایی شرکت کند و با جامعه هدفی سخن بگوید که بهطور طبیعی مخاطب جریان انقلابی نیستند.
جریان مخالف
پیروز اصلی چنین رخدادهایی، جریانهایی هستند که خواست و انتظار اصلیشان، بروز شکافهای بیشتر، اختلافات و درگیریهای بیشتر و درنتیجه پراکندگی و چندپارگی حوزه و از بین رفتن عنوان واحد حوزه علمیه قم برای همه گروههای آن است. چنین نیروهایی به دنبال بیمعنا کردن عنوان حوزه علمیه قم هستند تا عنوان مذکور بهجای آنکه نشاندهنده و نماد همه گروههای متنوع و متکثر حوزوی باشد، تنها به بخشی از حوزه اشاره کند. حد نهایی خواست و توقع جریان مخالف این است که حتی نیروهای منتقد هم خود را بیرون از چنین حوزهای تلقی کنند و بهجای منتقدانی در پی اصلاح و نوسازی، به مخالفان حوزه علمیه تبدیل شوند.
حوزههای علمیه دستکم در صدسال اخیر، مخالفان و دشمنانی داشته است که در پی انکار سنت اصیل آن و یا ایجاد مانع در برابر تأثیرگذاری عمومی آن بودهاند. در سالهای اخیر هم جریانهایی به دنبال تضعیف محوریت مراجع تقلید و حوزههای علمیه بودهاند و هستند. شکافهای درون حوزه هر چه عمق بیشتری پیدا کند و مخالفتها و ردّ و طردها هر چه خشونتبارتر شود، مفهوم یکپارچه و منسجم حوزههای علمیه، بیشتر دچار خدشه میشود.
از این منظر، آنچه رخ داده است، ناگوارترین رخداد ممکن از منظر رشد و احساس پیروزی جریان مخالف بوده است؛ چراکه عدم حضور مدیر حوزه پس از اعلام آمادگی، بهروشنی میتواند پرچمی برای نشان دادن شکاف و حتی نشانگری برای تعمیق عامدانه شکافها از نگاه جریان مخالف قلمداد شود و بر تحرکات آنها بیفزاید.
مناظره سوزنچی و ترکاشوند تا حد زیادی به جریان مخالف نشان داد که جریان انقلابی علاوه بر تمایل به گفتگوی علمی با دیگر گروهها، میتواند از گفتمان خود دفاع کند و ابایی از مباحثه، همنشینی و گفتگو ندارد و بهرغم تمام تنوعها و تفاوتها، اما شکافها و فاصلهها آنچنان نیست که گروههای مذکور نتوانند خود را زیر چتر واحد حوزههای علمیه ببینند. با همین نگاه، عدم حضور مدیر حوزه علمیه قم بدین معناست که جریان انقلابی، تمایلی ندارد خود را زیر چتر واحدی با جریان نواندیش ببیند و در معنایی صریحتر، جریان نواندیش را خارج از مرزهای ارزشی حوزههای علمیه قلمداد میکند. این معنا همان چیزی است که بیش از هر گروهی خوشایند گروههایی است که خواست اصلیشان ضعف و بیمعنایی حوزههای علمیه است.
جمعبندی و نتیجهگیری
آنچه ذکر شد، مروری بود بر پیامدهای عدم حضور آیتالله علیرضا اعرافی، مدیر حوزههای علمیه ایران در سیصدمین نشست مؤسسه فهیم، بهرغم موافقت اولیه وی برای حضور و نظریهپردازی درباره «فقه، آفاق و چالشهای پیش رو». تحلیل تأثیر رخداد مذکور بر چهار گروه مختلف، یعنی نیروهای هویتگرای حوزه، نیروهای انقلابی، نیروهای منتقد و نواندیش و سرانجام نیروهای مخالف، نشان داد که به ترتیب بیشترین سود را از رخداد مذکور، جریان مخالف حوزه، هویتگرایان و سرانجام جریان منتقد برده است؛ چراکه هرکدام بهتناسب موقعیت و خواست خود، به اهداف خود نزدیک شده، یا دست بالا را در مباحثات گفتمانی کسب کردهاند.
بنا بر آنچه در ظاهر رخدادها به نظر میرسد، جریان مخالف حوزه، ازاینپس میتواند خشنود باشد که جریان انقلابی و جریان نواندیش حوزه، توانایی همنشینی و گفتگو ندارند و مرزها و هویتهای متناقض و متضاد، مفهوم یکپارچه حوزههای علمیه را به جزایری جدا از هم تبدیل خواهد کرد که حتی توان فهم متقابل زبان یکدیگر را هم نخواهند داشت و بهتدریج، مفهوم حوزه علمیه قم، تنها به گروههایی محدود تقلیل خواهد یافت و درنتیجه، حوزه علمیه با سابقهای هزارساله، جایگاه و تأثیرگذاری خود را در فرایندهای دینی و اجتماعی از دست خواهد داد. جریان هویتگرای حوزه توانسته است خواست خود را بر عزم اولیه رسمیترین چهره حوزه علمیه قم تحمیل کند و جایگاه خود را برای نقشآفرینیهای بعدی ارتقا بخشد. تحرک جریان مذکور، در چشماندازی وسیعتر توانسته است مجموعه تلاشها برای گفتگو میان گروههای متکثر حوزه را با شکست مواجه کند، چراکه عدم حضور مدیر حوزه پس از موافقت اولیه، میتواند نیروهای جریان انقلابی را برای ادامه گفتگو با جریان نواندیش دچار تردید کرده و برای آنها هزینهسازی کند. جریان منتقد و نواندیش، گرچه به پیروزی چندانی دست نیافته، اما دست بالا را در رویارویی گفتمانی به دست آورده و این تصور مبهم ممکن است در ذهنیت همه گروهها تقویت شده باشد که شاید دلیل عدم حضور مدیر حوزه علمیه، ضعف گفتمانی در برابر جریان نواندیش بوده است. تصوری که در جریان مناظره سوزنچی و ترکاشوند، نادرست و یا دستکم غیردقیق و غیرقابلتعمیم نشان داد. سرانجام جریان انقلابی حوزه را میتوان متحمل بیشترین شکست از رخداد مذکور دانست؛ چراکه با توجه به موافقت اولیه مدیر حوزههای علمیه، نمیتواند دلایلی محکم علیه حضور در چنین نشستی ارائه کند و از سوی دیگر با توجه به عدم حضور اعرافی، باید پاسخی در برابر پرسشهای جریانهای دیگر بیابد که آیا چنین عذرخواهیای به معنای ضعف گفتمانی نیست؟
از مجموع آنچه گفته شد، میتوان به این نتیجه مهم و حیاتی دست یافت که بزرگان حوزه در اتخاذ تصمیمهای خرد و کلان خویش، علاوه بر همه ملاکها و دغدغههایی که مدنظر دارند، باید به تأثیر تصمیمهای خود بر جریانهای مختلف در حوزههای علمیه هم توجه کنند و رویکردی را اتخاذ کنند که منجر به همگرایی نیروها، تقویت فرایند گفتگو و همنشینی و درنتیجه یکپارچگی و انسجام حوزههای علمیه شود. ازآنرو که هیچ حرکتی آخرین حرکت نیست و همیشه میتوان با اتخاذ تصمیمهای هوشمندانه، راهی به فردای آرمانی گشود، میتوان با قدمهای سنجیده، تأثیرات منفی رخداد مذکور را جبران کرد و چهبسا راه مستحکمتری گشود.
منابع
1. اما و اگرهای مؤسسه فهیم. (۱۳۹۸، فروردین ۲۹). بازیابی شده از کانال حوزه تراز انقلاب اسلامی: https://eitaa.com/hawzah_enghelabi/841
2. تقوی، س. ی (۱۳۹۸، فروردین ۲۹). در دوران پیش از گفتگو به سر میبریم! بازیابی شده از کانال سید یاسر تقوی: https://eitaa.com/sedyaser/72
3. تلاش سکولارها و لیبرالها در دوگانهسازی و دوقطبیسازی نجف_قم (۱). (۱۳۹۸، فروردین ۲۷). بازیابی شده از کانال آنتیتز انقلاب! از قم چه خبر؟ https://eitaa.com/antitez_enqelab/1546
4. جزئیات خروج اضطراری مدیر حوزه علمیه از قم. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۱). بازیابی شده از سایت جماران: https://www.jamaran.ir/fa/tiny/news-1169146
5. خروج اضطراری مدیر حوزه علمیه از قم. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۱). بازیابی شده از پایگاه خبری آفتاب: http://aftabnews.ir/fa/news/585686/
6. خروج اضطراری مدیر حوزه علمیه از قم، همزمان با دعوت به یک نشست علمی. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۱). بازیابی شده از خبرگزاری ایرنا: http://www.irna.ir/fa/News/83286548
7. خروج اضطراری مدیر حوزه علمیه از قم، همزمان با دعوت به یک نشست علمی. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۱). بازیابی شده از سایت عصر ایران: https://www.asriran.com/fa/news/663928/
8. داودی، ع. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۲). ظرافت مفقوده/ لغو نشست فهیم از طرف مدیریت حوزه اشتباهی بهمراتب سهمگینتر از پذیرش اولیه آن است. بازیابی شده از کانال فکرت: https://eitaa.com/fekratt/3
9. رها کردن جزماندیشی مقدمه نظریهپردازی است. (۱۳۹۸، فروردین ۲۹). بازیابی شده از خبرگزاری ایکنا: http://iqna.ir/fa/news/3804899/
10. رئوفی، س. (۱۳۹۸، فروردین ۲۶). ظاهراً قبول کردهاید در نشستی در مؤسسه فهیم شرکت کنید. بازیابی شده از کانال بحوث: https://eitaa.com/salmanraoofi/5756
11. صالحی، م. (۱۳۹۶، اسفند ۲۶). گزارش مناظره بین امیرحسین ترکاشوند و حسین سوزنچی. بازیابی شده از سایت مباحثات: http://mobahesat.ir/15961
12. صحبتهای استاد کاظم قاضیزاده پیش از ۳۰۰ مین جلسه مؤسسه پژوهشی فرهنگی فهیم. (۱۳۹۸، اردیبهشت ۵). بازیابی شده از سایت مؤسسه فرهنگی فهیم: http://fahimco.com/Post/Details/41269
13. عدم تأیید جریانهای انحرافی؛ سیره همیشگی امام خمینی. (۱۳۹۸، فروردین ۲۹). بازیابی شده از بنیاد تاریخپژوهی و دانشنامه انقلاب اسلامی: https://eitaa.com/bonyadtarikh/318
14. نشست فقه، آفاق و چالشهای پیش رو برگزار میشود. (۱۳۹۸، فروردین ۲۸). بازیابی شده از خبرگزاری مهر: https://www.mehrnews.com/news/4593268/