مروری بر مواضع و سخنان چالش‌برانگیز خطیبان جمعه

نشریات

مروری بر مواضع و سخنان چالش‌برانگیز خطیبان جمعه[1]

مهدی پایدار

مقدمه

نمازجمعه تنها آیین عبادی واجب اسلام است که شرط آن تحقق «جمع» است. نماز جماعت با دو نفر هم برگزار می‌شود، اما از جمله شرایط لازم برای امکان برگزاری نمازجمعه این است که دست‌کم پنج نفر برای اقامه آن اجتماع کنند. جایز نیست در فاصله‌ای کمتر از یک فرسخ، دو نمازجمعه برپا شود. خواندن دو خطبه پیش از اقامه نماز، واجب است و این دو خطبه جایگزین دو رکعت نماز است و از این رو است که نمازجمعه دو رکعت است. این سه حکم نشانگر آن است که در نمازجمعه، جمع شدن مردم یک منطقه برای شنیدن و گفتگو در باب امور دینی و دنیوی موضوعیت دارد. از این رو باید نمازجمعه را خلاف آنچه شهرت یافته، آیینی عبادی-مردمی دانست و عبادی-سیاسی خواندن آن، تمام وجوهی را که شرعاً و عرفا از آن مورد انتظار است پوشش نمی‌دهد.

مهمترین و کلی‌ترین نتیجۀ سخن بالا این است که امام‌جمعه باید با امام‌جماعت معمولی تفاوت‌هایی داشته باشد و از ویژگی‌ها و توانایی‌هایی خاص و فراتر از سخنرانان مذهبی معمولی برخوردار باشد و محتوای خطبه‌هایش متفاوت از محتوای منبرهای معمولی باشد. در ادامه ابتدا چند سخن را از برخی امامان جمعه که در چند ماه اخیر بیان شده و در رسانه‌ها نیز بازتاب یافته است می‌آوریم و سپس آنها را بررسی و ارزیابی می‌کنیم.

امامان جمعه ما چه می‌گویند؟

می‌توان مجموع سخنان ائمه جمعه را به سه دسته کلی تقسیم کرد:

اول: سخنان دینی محض، مانند سفارش به تقوای الهی، بیان برخی معارف دینی و احیاناً احکام شرعی.

دوم: تطبیق برخی دیدگاه‌هایِ دینیِ انضمامی بر بعضی مصادیق فرهنگی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و مانند اینها.

سوم: بیان نکته‌ها و دیدگاه‌هایی در باب فرهنگ، جامعه، مردم، اقتصاد، سیاست، برخی اشخاص و مانند آنها.

برخی از این سخنان را که به‌عنوان نمونه گرد آوردیم،[2] عیناً نقل می‌کنیم:

الف. تطبیق برخی دیدگاه‌های دینی بر مصادیق

* زن، خانواده، عفاف و حجاب

۱. امام‌جمعه موقت تهران به سه گناه ربا، ایجاد ناامنی و تزلزل در خانواده اشاره کرد و گفت که «این گناهان متأسفانه در جامعه امروزی ما رواج پیدا کرده است که می‌توان در بحث تزلزل در خانواده به رواج بی‌عفتی و هرزگی که مصداق اتم و اکمل آن بدحجابی، بی‌حجابی و مقوله سگ گردانی و دوری از فرزندآوری است اشاره کرد» (۱۱ دی ۱۴۰۰).

۲. امام‌جمعه رفسنجان: «اگر مسئله بدحجابی یا بی‌حجابی را در جامعه ترویج می‌کنند یا یک خانم را از سر بی‌دینی و نفهمی تشویق می‌کنند که دوچرخه‌سواری کند، با اینکه دوچرخه‌سواری بانوان در انظار عموم حرام است، دنبال خدشه‌دار کردن غیرت دینی مردم هستند.» وی ادامه داد: «اگر افسار سگ را به دست دختر و پسر ما در کوچه و خیابان دادند برای خدشه‌دارکردن غیرت دینی است و اگر به مسائل مذهبی، نماز و روزه ما حمله کردند، دیدند که غیرت دینی جامعه را از بحران‌ها نجات می‌دهد که باید خیلی بهوش باشیم و از سر این قضایا به‌سادگی نگذریم» (۲۴ دی ۱۴۰۰).

* نسبت دادن مشکلات جامعه به خدا در اثر گناه مردم

۳. امام‌جمعه موقت تهران: «اگر مردم در وظایف شرعی و مسئولیت‌های سیاسی و اجتماعی خدا را در نظر می‌گرفتند، مبتلا به مشکلات معیشتی و کم‌آبی نمی‌شدند» (۲۲ آبان ۱۴۰۰).

۴. امام‌جمعه مشهد: «وقتی نزولات آسمانی کم است، مشکل با تجمع درست نمی‌شود، در مقابل خدا تجمع فایده ندارد، بلکه تجمع باید در نماز باران انجام شود» (۵ آذر ۱۴۰۰).

۵. امام‌جمعه اصفهان: «آب نیست و به نظر می‌رسد حل این مشکل به دست خدا است» (۱۲ آذر ۱۴۰۰).

ب. بیان دیدگاه‌هایی در باب فرهنگ، جامعه، اقتصاد، سیاست و…

* زن، خانواده، عفاف و حجاب

۶. امام‌جمعه موقت اصفهان: «دشمنان با حربه رعایت تساوی حقوق، زنان را به روابط نامشروع سوق می‌دهند؛ گاه به‌بهانه اینکه بانوان نیاز به ورزش دارند، نقشه می‌کشند و گاهی به بهانه تمیزی و بهداشت، آنها را به‌سمت آرایش سوق می‌دهند و باعث فروپاشی خانواده‌ها می‌شوند» (۱۸ دی ۱۴۰۰).

۷. امام‌جمعه مشهد: «اینکه یک عده دختر و پسر دور هم جمع شوند و به‌بهانه تماشای مسابقه والیبال هیجان کاذب نشان بدهند و دست و سوت بزنند، این ابتذال است»[3] (۲۱ خرداد ۱۳۹۶).

۸. امام‌جمعه مشهد: «مسئولان فوتبال بیایند در ورزشگاه‌ها مکان‌هایی را مخصوص بانوان فراهم کنند که صیانت داشته باشند. زنان را باید صیانت کرد؛ چه مانعی دارد از ورزشگاه فوتبال را ببینند؟» (۱ بهمن ۱۴۰۰).

۹. امام‌جمعه مشهد: «جایگاه بانوان و محفظه در نظر گرفته شده برای آنان در ورزشگاه باید به‌گونه‌ای باشد که هیجانات آنها به جایی منعکس نشود» (۷ بهمن ۱۴۰۰).

* اظهارنظرهای غیرواقعی و پیش‌بینی‌های غیرکارشناسانه

۱۰. امام‌جمعه مشهد: «برخی می‌گویند یک روزی آمریکا مملکت ما را گرفته بود و دلار هم هفت تومان بود؛ آمریکا را بیرون کردیم و امروز دلار به ۲۰ و چند هزار تومان رسیده است. آن روز که دلار هفت تومان بود، یک کارگر با یک‌سوم مزد روزانه خود، برای ناهار چیزی بیشتر از نان‌، پنیر و انگور نمی‌توانست بخورد، در حالی که امروز یک کارگر با یک‌سوم مزد روزانه خود برای ناهار حداقل یک چلوکباب می‌تواند بخورد. اگر شما اهل شکم و معیشت هستید و قیمت دلار را ملاک ارزیابی وضعیت نظام قرار می‌دهید و اقتدار جهانی و توانمندی‌های نظامی جمهوری اسلامی به‌طوری که دنیای استکبار از موشک آن می‌ترسد را ملاک ارزیابی قرار نمی‌دهید، حداقل شکم آن روز را با شکم امروز مردم مقایسه کنید» (۱۷ دی ۱۴۰۰).

۱۱. امام‌جمعه موقت تهران: «امام فرمود اگر می‌خواهیم در چیزی پیروزی داشته باشیم، باید امور به مردم سپرده شود. اقتصاد باید به مردم سپرده شود» (۱۵ بهمن ۱۴۰۰).

۱۲. امام‌جمعه اراک: «شرایط کشور در زمینه اقتصادی رو به آرامش و امیدوار کننده است» (۳ آبان ۱۴۰۰).

۱۳: امام‌جمعه موقت تهران: «مردم اگر چند صباح دیگر تحمل کنند، دولت مشکلات را حل می‌کند» (۱۹ آذر ۱۴۰۰).

۱۴. امام‌جمعه موقت تهران: «ان‌شاءالله به همین زودی پیروزی در اقتصاد را هم خواهیم داشت» (۱۵ بهمن ۱۴۰۰).

* تفاوت دغدغه‌ها و اولویت‌بندیهای امامان جمعه و مردم

۱۵. امام‌جمعه موقت تهران: «از بزرگترین خسارت‌های کرونای منحوس، ممنوعیت و نداشتن نمازجمعه در کشور به‌ویژه در تهران بود» (۳۰ مهر ۱۴۰۰).

۱۶. امام‌جمعه قم: «راه‌حل بسیاری از مشکل‌ها و مفاسد این است که اینترنت ملی و زیرساخت فناوری درونی را افزایش دهیم. این از نان شب واجب‌تر است» (۱۷ دی ۱۴۰۰).

* انقلاب، نظام و جایگاه مردم

۱۷. امام‌جمعه موقت تهران، درباره سانحه هواپیمای اوکراینی: «یاد و خاطره این دانشجویان عزیز را که از دانشگاه‌های مهم تهران، امیرکبیر و دیگر دانشگاه‌ها [بودند] گرامی می‌داریم. خانواده‌های این عزیزان بسیار نجیب، اصیل و بدهکار شهدا و انقلاب، دشمن را مأیوس کردند» (۱۷ دی ۱۴۰۰).

البته شاهد سخنان فراوانی از سنخ دیگر از سوی ائمه جمعه هستیم که متفاوت با جو غالب در نمازجمعه‌های ما است، اما چنانکه از عنوان این نوشتار پیدا است، در اینجا در پی بررسی مواضع و سخنان چالش‌برانگیز خطیبان جمعه هستیم؛ از این‌رو در این مجال به سخنان درست و قابل‌دفاع آنان که حجمی چند برابرِ سخنان چالش‌برانگیز دارند نمی‌پردازیم.

بررسی و ارزیابی

در ادامه به‌بررسی اجمالی برخی از این سخنان می‌پردازیم. در قسمت اول دو دسته از سه دسته پیش‌گفته، یعنی سخنان دینی و تطبیق‌شان بر مصادیق را بررسی می‌کنیم و در قسمت دوم دسته سوم، یعنی دیدگاه‌های ناظر به مسائل اجتماعی، فرهنگی سیاسی و اقتصادی را مورد بررسی قرار می‌دهیم.

الف. بررسی سخنان دینی خطیبان جمعه و چگونگی تطبیق آنها بر مصادیق

به نظر می‌رسد در بیان مسائل دینی و در تطبیق آنها بر مصادیق، نگاهی فقهی و قشری بر اندیشۀ دینی رایج حاکم شده است. این در حالی است که معارف دین از سه بخش عقاید، اخلاق و فقه تشکیل شده است. به این سه بخش در حدیث مشهور پیامبر اکرم (ص): «إِنَّمَا الْعِلْمُ‏ ثَلَاثَةٌ: آيَةٌ مُحْكَمَةٌ، أَوْ فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ، أَوْ سُنَّةٌ قَائِمَةٌ، وَمَا خَلَاهُنَّ فَهُوَ فَضْل‏»[4] اشاره شده است. اهمیت این سه بخش نیز به همین ترتیب است؛ چنانکه نخستین آموزه پیامبر اکرم(ص) دعوت به توحید بود و «قُولُوا لَا إِلَهَ‏ إِلَّا اللَّهُ‏ تُفْلِحُوا»،[5] بدل شد به شعار اسلام که مرز بین اسلام و کفر افراد را مشخص می‌کند. از سویی در اهمیت فراوان اخلاق در مکتب اسلام نیز تردیدی نیست؛ چنانکه پیامبر اکرم(ص) فرموده است: «إِنَّمَا بُعِثْتُ‏ لِأُتَمِّمَ‏ مَكَارِمَ الْأَخْلَاق».[6] سخن خداوند متعال نیز مؤید سخن ایشان است؛ آنجا که در قرآن کریم رسول گرامی‌اش را چنین می‌ستاید: «إِنَّكَ لَعَلى‏ خُلُقٍ‏ عَظيم.‏»[7] اینها همه نشانگر آن است که روح دین در مقام نظر، آموزه‌های عقیدتی و در مقام عمل، التزام عملی به اخلاق نیکو است و شریعت تذکر به این امور است و شأن محافظت از آنها را در فرد و جامعه به عهده دارد و به هیچ روی مقصود بالذات نیست. بنابراین فقه بیرونی‌ترین لایه دین است و در مقایسه با دو لایه پیشین از اهمیت کمتری برخوردار است. این به‌معنای بی‌ارزش بودن فقه نیست، بلکه سخن در این است که هر مقدار به فقه اهمیت دهیم، باید پیش از آن و بسیار بیش از آن به آموزه‌های عقیدتی اهمیت دهیم و بر اخلاق‌مداری حساس باشیم و تأکید ورزیم.

اما آنچه اغلب در فرهنگ دینی ما مشاهده می‌شود، عکس این روند است. اگر باورهای درست و اخلاق نیکو در مرکز نباشد و مغز دین‌فهمی و دینداری ما را تشکیل ندهد، شریعت به چه کار می‌آید؟ این وارونه کردن ظرف دین، و آسیبی پرمخاطره و مهلک است. مجموع سخنان خطیبان جمعه نشان می‌دهد که برخی از آنها از درافتادن در این آسیب در امان نمانده‌اند.

حال اگر بخواهیم با متر و معیاری که به‌دست آورده‌ایم به‌سراغ سخنان چالش‌برانگیز خطیبان جمعه برویم و آنها را با این صافی غربال کنیم، چه اتفاقی می‌افتد؟

یک بار دیگر به سخنان شماره یک و دو دقت کنید: بی‌حجابی، سگ‌گردانی و دوری از فرزندآوری از مصداق‌های اتم و اکمل هرزگی است. هر چند اصل حجاب از ضروریات دین است، اما به نظر می‌رسد بی‌حجابی لزوماً مصداق بی‎عفتی نیست. اینکه سگ به همراه داشتن و یا برای فرزندداری اقدام نکردن، مصداق اکمل هرزگی است، چه استدلال و توجیهی دارد، و از کجای اسلام یا اخلاق درمی‌آید و کدام مکتب دینی یا اخلاقی این سخن را می‌پذیرد؟

برای خطیبی دیگر نیز بی‌حجابی، دوچرخه‌سواری زن، افسار سگی را به دست گرفتن و حمله به امور مذهبی‌ای مانند نماز و روزه، برابر است با خدشه‌دار شدن غیرت دینی. پرسشی که طبیعتاً در ذهن مردم شکل می‌گیرد و فراوان نیز اینجا و آنجا شنیده می‌شود، این است که چرا غیرت دینی این خطیب محترم مثلاً با رباخوری آشکار و فجیع بانک‌ها که پشتوانه قانونی نیز دارد و مردم جز تن دادن به آن چاره‌ای ندارند و از طرفی برخی مراجع هم علیه آن فتوا داده‌اند، تحریک نمی‌شود؟

فراوان شنیده می‌شود که خطیبان ما خشکسالی را نتیجه بدحجابی زنان می‌دانند؛ در حالی که از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که «إِذَا جَارَ السُّلْطَانُ مُنِعَ الْقَطْرُ مِنَ‏ السَّمَاء.»[8] امام صادق(ع) نیز می‌فرماید: «إِذَا جَارَ الْحُكَّامُ فِي الْقَضَاءِ أُمْسِكَ الْقَطْرُ مِنَ‏ السَّمَاء».[9] در روایتی دیگر امام سجاد(ع) شماری از گناهان را که موجب برخی بلاهای دنیوی می‌شود، برمی‌شمرند. از جمله در مورد اینکه چه گناهانی موجب باران نیامدن می‌شوند، می‌فرماید: «الذُّنُوبُ الَّتِي تَحْبِسُ غَيْثَ السَّمَاءِ جَوْرُ الْحُكَّامِ‏ فِي الْقَضَاءِ وَ شَهَادَةُ الزُّورِ وَ كِتْمَانُ الشَّهَادَةِ وَ مَنْعُ الزَّكَاةِ وَ الْقَرْضِ وَ الْمَاعُونِ وَ قَسَاوَةُ الْقُلُوبِ عَلَى أَهْلِ الْفَقْرِ وَ الْفَاقَةِ وَ ظُلْمُ الْيَتِيمِ وَ الْأَرْمَلَةِ وَ انْتِهَارُ السَّائِلِ وَ رَدُّهُ بِاللَّيْلِ».[10] جالب اینکه در این روایت که به‌خلاف دو روایت پیشین، چندین گناه عامل باران نیامدن دانسته شده است، اولاً باز اولین عامل «ظلم حاکمان در قضاوت» است و ثانیاً در ادامه هیچ اشاره‌ای به بدحجابی یا بی‌حجابی نشده است. باری، آنچه بر اساس جستجوی نگارنده در هیچ روایتی نیامده را بارها و بارها از منبرها و تریبون‌های رسمی شنیده‌ایم و آنچه که در چندین روایت آمده را دست‌کم نگارنده تاکنون از هیچ تریبون رسمی از جمله نمازجمعه نشنیده است. معلوم است که متأسفانه چنین نمازجمعه‌ای هم مخاطب خودی، یعنی توده مردم که اغلب مقصر اصلی هر معضل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی‌ و فرهنگی‌ شمرده می‌شوند را از دست می‌دهد و هم به‌علت وارونه‌گوییِ دین خدا، به تیر غیب الهی دچار می‌شود و از رونق و تأثیر می‌افتد!

ب. بررسی دیدگاه‌ها و سخنان در باب فرهنگ، جامعه، مردم، اقتصاد، سیاست و اشخاص

طبق سخن شماره ۶، سخن از رعایت تساوی حقوق زنان حربه‌ای است برای سوق دادن زنان به‌سوی روابط نامشروع، نیاز زنان به ورزش بهانه‌ای است برای کشیدن نقشه‌های (شوم) برای زنان و تمیزی و بهداشت نیز بهانه‌ای است برای کشاندن زنان به‌سوی آرایش، یعنی چیزی که موجب فروپاشی خانواده‌ها می‌شود. چنین نگاهی به مسائل و معضلات اجتماعی سطحی است و از ساده‌سازی ناهنجاری‌ها ناشی می‌شود. گویی هیچ معضل روانشناختی، اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی یا اقتصادی در بین نیست و این تنها آرایش است که خانواده‌ها را از هم می‌پاشد. آیا شایسته است که نهایت درک خطیب جمعه جمهوری اسلامی از حقوق زنان، ورزش زنان و بهداشت زنان در این حد باشد؟ آیا بهتر نیست که امامان جمعه با کارشناسان گفتگو کنند یا آمارها، تحلیل‌ها و نتایج پژوهش‌های آنها را بخوانند و بیاموزند و بعد سخن بگویند؟

بر موضع‌گیری‌ها و نظر دادن‌های برخی امامان جمعه «یک بام و دو هوا»ـی عجیبی حاکم است. به سخن‌های شماره ۷، ۸ و ۹ و البته تاریخ آنها دقت کنید؛ پرسش این است که چگونه است که با تغییر دولت‌ها، ارزش‌ها و حساسیت‌ها هم عوض می‌شود؟

سخن گفتن در باب بسیاری از مسائل جامعه، آگاهی کارشناسانه و تخصصی می‌طلبد. خطیبان جمعه در مواردی در باب اوضاع اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و… جامعه اظهارنظرهایی می‌کنند که:

الف. نسبت به اوضاع واقعی کف جامعه غیرواقعی‌اند.

ب. در آنها هنوز پس از بیش از چهل سال، وضع امروز را با شرایط پیش از انقلاب مقایسه می‌کنند؛ مانند آنچه در سخن شماره ۱۰ آمده است.

ج. آشکارا خلاف چیزی است که مردم مشاهده می‌کنند: سخن شماره ۱۲.

د. دربردارنده راه‌حلی کلی، مبهم و غیرکارشناسانه و ناکارآمد برای حل معضل است: سخن شماره ۱۱.

سخن پایانی و چند پیشنهاد

با توجه به آنچه گذشت، چند پیشنهاد را مطرح می‌کنیم:

۱. نهاد نمازجمعه و شخص امام‌جمعه، باید همانند حوزه علمیه و مراجع از استقلال از حکومت و جناح‌های سیاسی برخوردار باشد تا بتواند ناظری کارآمد، قوی و تأثیرگذار باشد.

۲. چون خطیبان جمعه همه حوزوی‌اند، نمازجمعه در نظر توده مردم ویترین تمام‌نمای حوزه شمرده می‌شود و دیدگاه‌ها، سخنان و تحلیل‌های آنها به پای حوزه و روحانیت نوشته می‌شود. این در حالی است که عملاً حوزه و بزرگان آن نقشی در برگزیدن خطیبان جمعه و نظارت بر آنها ندارند. لازم است نشستی میان شورای سیاستگذاری و حوزه علمیه برگزار شود و در این مورد گفتگوهای لازم انجام شود و تفاهمنامه‌ای عملی تنظیم و امضا شود که بر اساس آن خطیبان جمعه را حوزه پیشنهاد دهد و یا دست‌کم نهایی شدن انتخاب شورای سیاستگذاری منوط به تأیید حوزه باشد.[11]

۳. برخی از معیارهای حوزه برای معرفی یا تأیید افراد برای تصدی سمت امام‌جمعه باید اینها باشد: امام‌جمعه باید فردی مستقل از وابستگی‌های فرقه‌ای و جناحی باشد، فاضل و دانشوری جامع‌الاطراف باشد و دانشش محدود در حوزه فقه نباشد، اهل تقوای الهی، نرم‌خو، معتدل و متخلق باشد، در میان مردم به خوشنامی معروف باشد، قدرت و مهارت روابط عمومی بالایی داشته باشد و مردمگرا باشد.

۴. لازم است جایگاه امام‌جمعه و نسبتش با حکومت، مسئولان و مردم به‌درستی و روشنی تعریف شود.

۵. بر سخنان، مواضع و دیدگاه‌های امام‌جمعه نظارت شود و در صورت مشاهده هر امر نادرستی به وی تذکر داده شود، مورد بازخواست قرار گیرد، به پاسخگویی مکلف شود و در صورت لزوم با فردی مناسب جایگزین شود.

۶. امامان جمعه مکلف شوند که یا در حوزه‌های تخصصی ورود نکنند و یا با مطالعه و نیز مشورت با کارشناسان در این حوزه‌ها اظهارنظر نمایند.

۷. مسیری برای طرح شکایت‌های مردمی و رسانه‌ای از ائمه جمعه در محدوده مسئولیت‌هایی که بر عهده دارند و سخنانی که بر زبان می‌آورند در نظر گرفته شود.

۸. جایگاه ویژه‌ای که در مصلاها برای مسئولان در نظر گرفته شده است، حذف شود.

۹. یک تیم رسانه‌ای قوی برای بازنشر سخنان درست مردمی، انتقادی و عدالت‌خواهانه امامان جمعه در فضای مجازی تشکیل شود. این تیم می‌تواند با جهت‌گیری نقادانه، نقش نظارت بر سخنان خطیبان را نیز ایفا کند.

 

پی نوشت:

[1] مهدی پایدار، دانش‌آموخته حوزه علمیه قم.

لازم به ذکر است انتشار مطالب بیان‌شده در این یادداشت و سایر یادداشت‌ها، به معنای پذیرش تمامی محتوای آن نیست. غرض پیرامون شنیده‌شدن صداهای مختلفی است که می‌توانند در عرصه راهبردی، توصیه‌هایی برای اصلاح وضعیت موجود داشته باشند. پیداست که شرط اول برای رسیدن به بهترین راهکارها و عبور از وضع موجود به سمت مطلوب، امکان گفتگو و شنیده شدن تحلیل‌های مختلف است. همین سیاست موجب شده است که پیرامون بستری برای نشر برخی ازاین‌دست تحلیل‌ها باشد. فرهیختگان حوزوی و دانشگاهی هر نقد مکتوب و متقنی که در خصوص یادداشت‌های منتشرشده داشته باشند، در راستای همین سیاست و در شماره‌های آتی منتشر خواهد شد.

[2]. این سخنان از سایت خبری ـ تحلیلی عصر ایران نقل می‌شوند مگر در موردی که آدرسی دیگر ذکر شود. در مواردی احتمال دارد تاریخ‌های ذکر شده، تاریخ انتشار مطلب در سایت باشد نه تاریخ صدور سخن.

[3]. پایگاه اینترنتی شهدای ایران.

[4]. محمدبن یعقوب کلینی، الکافی، ج1، ص 32.

[5]. علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج1، ص 187 و 188.

[6]. حسن بن فضل طبرسى، مكارم الأخلاق، ص 8.

[7]. قلم (68): 4.

[8]. محمد بن محمد شعیری، جامع‌الأخبار، ص 180.

[9]. محمد بن على ابن بابويه، من لا يحضره الفقيه، ج1، ص 524.

[10]. همان، معاني الأخبار ، ص 271.

[11]. عمل به این پیشنهاد در صورتی کارآمد است که حوزه نیز واقعا مستقل عمل کند؛ در غیر این‌صورت عمل به این پیشنهاد دوری باطل و عملی بی‌حاصل خواهد بود.

[12]. این کتاب به خواجه عبدالله انصاری منسوب است.

منابع:

قرآن کریم.

۱. ابن‌بابويه، محمد بن على، معاني الأخبار، چاپ اول، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۰۳ق.

۲. ابن‌بابویه، محمد بن علی، من لا يحضره الفقيه، چاپ دوم، قم، دفتر انتشارات اسلامى وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ۱۴۱۳ق.

۳. احمدى ميانجى، على، مكاتيب الرسول صلّى الله عليه و آله و سلّم، چاپ اول، قم، دارالحدیث، ۱۴۱۹ق.

۴. انصاری، خواجه عبدالله، طبقات الصوفیه،[12] تصحیح عبدالحی قندهاری، به‌کوشش حسین آهی، چاپ اول، تهران، انتشارات فروغی، ۱۳۶۲.

۵. حلى، رضى‌الدين على بن يوسف بن المطهر، العدد القويّة لدفع المخاوف اليومية، تحقیق و تصحیح مهدى رجائى و محمود مرعشى، چاپ اول‏، قم‏، كتابخانه آية الله مرعشى نجفى، ۱۴۰۸ق.

۶. شريف الرضى، محمد بن حسين، نهج البلاغة (للصبحي صالح)، چاپ اول، قم، هجرت، ۱۴۱۴ق.

شعيری، محمد بن محمد، جامع الأخبار، چاپ اول، نجف، مطبعة حيدرية، بى‌تا.

۸. طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق، چاپ چهارم، قم، شريف رضى، ۱۳۷۰.

۹. كلينى، محمد بن يعقوب بن اسحاق، الكافي، چاپ چهارم، تهران، دار الكتب الإسلامية، ۱۴۰۷ق.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست