مهاجرت طلاب و علماء به نجف به‌مثابه تهدید یا فرصت

نشریات

مهاجرت طلاب و علماء به نجف به‌مثابه تهدید یا فرصت

سید اصغر نعیمی[1]

 

مقدمه

اخیراً موضوع مهاجرت طلاب و علماء به حوزه علمیه نجف یکی از دغدغه‌های برخی از دلسوزان حوزه علمیه قم شده است. در خصوص این موضوع نگرش‌ها و دیدگاه‌های مختلفی مطرح شده است. برخی معتقدند در بلندمدت این روند موجب خروج طلاب و اساتید نخبه از حوزه علمیه قم شده و در آینده این حوزه با چالش‌هایی روبه‌رو خواهد شد. برخی دیگر معتقدند این موضوع ظرفیتی برای تبادلات علمی و فرهنگی بین دو حوزه و ارتقاء سطح هر دو حوزه کهن شیعی خواهد شد.

حوزه علمیه نجف نیز به‌عنوان حوزه‌ای کهن همواره در ارتباط دو کشور اثر داشته و تأثیر و اثراتی بر هم داشته‌اند و به تعبیری حوزه نجف را ایرانی‌ها و حوزه قم را نجفی‌ها تشکیل دادند.[2] اساساً شکل‌گیری حوزه علمیه قم تاحدودی ناشی از مهاجرت علمای مذهبی از نجف و سایر شهرها به قم بوده است. از طرف دیگر علمای ایرانی و عراقی طی سالیان طولانی و بنا به دلایل علمی یا سیاسی و اجتماعی مهاجرت‌های متقابلی به نجف و قم داشته‌اند. در دوران انقلاب مشروطیت در ایران، نجف میزبان شماری از علمای ایرانی بود و نظرات برخی از علمای ایرانی مقیم نجف در تشکل‌دهی نظری و سیاسی تحولات ایران مؤثر بود. در دوران سلطنت رضا شاه پهلوی نیز هنگامی‌که فشارها بر روحانیون تشدید شد، علمای ایرانی به عراق بازگشتند. زعمای این دو حوزه نیز همواره بر ارتباطات متقابل تأکید داشته‌اند و تردد و حتی مهاجرت طلاب و اساتید به هر دو حوزه تا سال‌ها امری متداول و حتی مطلوب تلقی شده است.[3]

علی‌رغم این نگرش، طی سال‌های گذشته موضوع مهاجرت طلاب حوزه علمیه قم به نجف به یکی از چالش‌ها در ارتباطات دو حوزه تبدیل شده است. بخشی از جریانات حوزوی با انتقاد از فضای حوزه قم، در حال تبدیل نجف به یک آرمان‌شهر برای طلاب بوده که درنهایت منجر به دوگانه قم و نجف خواهد شد. این رویکرد با تأکید بر سیاسی و محدود بودن طلاب در قم و غیرسیاسی و آزاد بودن حوزه نجف، در حال ترغیب طلاب به مهاجرت است.[4]

این یادداشت در ابتدا به ارائه اخبار رسانه‌ای و بازخوردهای آن طی ماه‌های گذشته در خصوص مهاجرت طلاب قم به حوزه علمیه نجف پرداخته و درنهایت درصدد ارائه این تحلیل است که مسئله مهاجرت طلاب قم به حوزه نجف در بدایت امر مسئله‌ای نامطلوب نیست و حتی در راستای دیالوگ دو حوزه قابل‌تقدیر است اما رویکردی که درصدد ترغیب این مهاجرت در راستای ایجاد دوگانگی بین دو حوزه اصلی جهان تشیع است در بلندمدت خطراتی خواهد داشت که به سود دشمن مشترک خواهد شد.

 

رخداد

در دیدارهای پس از افطار ماه مبارک امسال گفتگویی با حجت‌الاسلام شهرستانی، نماینده آیت‌الله سیستانی به وجود آمد که در آن عنوان گردید:

حوزه نجف که در پی فشارهای دوره صدام دچار رکود شدید شده بود، در سال‌های اخیر با مدیریت چهار مرجع تقلید آن، با رونق روزافزون مواجه شده است؛ اما با وجود کمک‌های مالی مناسب مراجع آن، هنوز بسیاری از طلاب ایرانی به دلیل فقدان امنیت و ثبات نسبی در عراق، در مهاجرت گسترده به این حوزه تردید دارند.[5]

از سوی دیگر سایت شفقنا وابسته به ایشان در خبری در مورخ 31/2/98 شرایط انتقال طلاب حوزه قم به نجف را نوشته و طلاب دارای شرایط را به بخش امور بین‌الملل حوزه ارجاع داد. از مدت‌ها پیش نیز برخی از اساتید جریانات سنتی حوزه قم نیز طلاب جوان را ترغیب به حضور در حوزه نجف نموده‌اند که بازخورد این مسئله نیز در رسانه‌ها به‌صورت انتقادی مطرح گردیده است.

طی ماه‌ها و سال‌های اخیر نیز تعدادی از طلاب و اساتید حوزه قم به نجف مهاجرت داشته‌اند که مهم‌ترین این اسامی عبارت‌اند از حجج‌اسلام آقایان ایروانی، سند بحرانی، علی‌اکبر حائری، محمد جواهری و سید علی خمینی.

روند طی شده در سال‌های گذشته و خصوصاً اخبار اخیر مخابره شده در خصوص مهاجرت طلاب به نجف، بازتاب‌هایی در برخی از گروه‌های طلبگی در فضای مجازی به وجود آورد تا جایی که هشتک‌های #قائله_دعوت_به_هجرت_به_نجف بالا آمده و برخی از ایجاد دوگانگی در حوزه قم و نجف و فرار مغزهای حوزوی سخن گفتند و مسئله مهاجرت طلاب را طرحی از پیش تعیین‌شده توسط برخی از تشکل‌ها عنوان کردند. از سوی دیگر نیز برخی از شخصیت‌های حوزوی نیز نسبت به شرایط موجود در حوزه قم و علت هجرت طلاب نیز ابراز داشته‌اند:

من مدتی پیش یک بیانیه هم دادم که ممکن است طلاب به حوزه نجف مهاجرت کنند. طلبه قم آزاد نیست که نزد کدام استاد درس بخواند؛ آزاد نیست هر کتابی را بخواند و هر حرفی را بزند. در سه جهت در نجف آزادی است و فطرت بشر هم متمایل به آزادی است؛ بنابراین به نظر می‌رسد قوت حوزه در آینده در نجف باشد. اتفاقاً پس از همان ایامی که آن بحث را مطرح کردم، افراد متعددی جهت تدریس به نجف رفتند. این یک بعد است که خود حوزه در این جهت گرفتاری دارد.[6]

 

تحلیل رخداد

تفاوت‌های روشی و محتوایی دو حوزه

حوزه قم و حوزه نجف تفاوت‌های جدی فکری و روشی در حوزه علوم دینی دارند. حوزه نجف همچنان در تلاش برای حفظ ساختار سنتی فقهی و اصولی خود بوده و حوزه قم نیز به دلیل گسترش انتظارات از روحانیت و شکل‌گیری حکومت اسلامی وارد حوزه‌هایی شده که شیعه در آن حوزه‌ها تجربه‌ای نداشته است.

در حوزه روشی امروزه مکتب قم در بخش استنباطات فقهی به دلیل درگیر شدن بیشتر با مسائل مبتلابه و مستحدثه به عرف و بنای عقلاء توجه بیشتری می‌کند و از زمان آیت‌الله‌العظمی بروجردی داده‌های تاریخی را در استنباطات خود در نظر می‌گیرد و از سویی به سند شناسی توجه ویژه دارد. مسئله ظنون در این نگرش مطمح نظر بوده و به مقاصد شریعت نیز توجه ویژه دارد و درنهایت، نگاهی اجتماعی به شریعت داشته که بخشی از آن منبعث از نگرش‌های آیت‌الله بروجردی و بخشی از آن محصول درگیر شدن شاگردان امام خمینی (ره) با مسائل مستحدثه و اجتماعی و سیاسی و… است.

در مقابل این نگرش در نجف اصول و حوزه‌های تحلیلی اهمیت بیشتری دارد. این مکتب اولاً نص‌بسند است و برای یک مسئله دنبال یک روایت خاص است، عام را انکار می‌کند؛ ولی ترجیح می‌دهد دنبال روایت خاص باشد؛ بسیار ریاضی‌وار فکر می‌کند؛ اصول آن از حد لازم خیلی فربه‌تر شده است و فقهِ آن، در مواردی فقهِ کشف نیست بلکه فقهِ عذر و ابتنای بیشتری بر اصول عملیه دارد.[7]

طراحی دشمن مشترک

تفاوت‌های فکری و روشی فوق به‌طور طبیعی دو حوزه متفاوت از حوزه قم و نجف ساخته است که یکی ممحض و در تلاش برای حفظ تراث و دیگری در کنار این مسئله دغدغه تغییرات را دارد. درعین‌حال برخی از سوء تفاهمات نیز در این میان وجود دارد که زمینه برای این دوگانگی را تشدید می‌کند.[8]

طی سال‌های گذشته، اسنادی منتشر شده که نشان می‌دهد که دشمن مشترک هر دو حوزه در حال طراحی جدی برای ایجاد دوگانگی بین دو حوزه قم و نجف و سوار شدن بر همین نقاط چالش‌زاست. نقاط چالشی که در مقابل نقاط مشترک دو حوزه قابل محاسبه نیست.

به‌عنوان یکی از نمونه اسنادی که در فضای سایبر منتشر گردید می‌توان به اظهارات اسکات مودل، مدیرعامل گروه راپیدان (تحت نظارت کمیته امور خارجه مجلس نمایندگان) و مشاور ارشد فرماندهی عملیات ویژه ایالات‌متحده در امور مالی مربوط به مبارزه با تهدیدات مربوط به گروه‌های تروریستی خاورمیانه و حامیان تروریسم اشاره داشت که در گزارش خود که در تاریخ ۱۶ فوریه ۲۰۱۷ تحت عنوان آینده سیاست آمریکا در قبال ایران (The Future of U.S. Policy Toward Iran) منتشرشده به 6 برنامه و راهبرد برای مقابله با ایران پرداخته و صراحتاً اشاره می‌کند:[9]

نجف را، به‌عنوان اصلی‌ترین رقیب ایران در رهبری جامعه شیعه تقویت کنید. نجف در عراق و قم در ایران، دیرزمانی است که بر سر «مرجعیت شیعه» در سرتاسر جغرافیای شیعه رقابت دارند. مدل ایران «تئوکراسی» (دین‌سالاری) است که در آن روحانیون قدرت سیاسی دارند. در صورتی که آیت‌الله سیستانی، بزرگ‌ترین مرجع نجف قرائت سنتی‌تری از شیعه دارد که روحانیون باید حتی‌الامکان از سیاست برکنار بمانند.

طی سال‌های گذشته رسانه‌ها و مکتوبات غربی مملو است از گزارش‌هایی در خصوص مقایسه و میزان ضریب هریکی از حوزه‌های نجف و قم و تأثیر و اثراتی که این دو حوزه بر یکدیگر و حاکمیت‌های خود دارند که نشان از تمرکز ایشان بر دو حوزه فوق و اهمیت آن‌ها است.

 

مسئله مهاجرت طلاب

در فضایی که طراحی دشمن مشترک به‌وضوح به سمت ایجاد واگرایی بین دو حوزه است مسئله مهاجرت طلاب به حوزه نجف را از منظر ناظران و تحلیل گران می‌توان از دو منظر تبیین کرد:

مهاجرت به‌مثابه یک سنت علمی مرسوم: این رویکرد تأکید بر سیره‌ای تاریخی دارد که همواره مورد تأکید علماء بوده و اساس رشد حوزه قم و نجف بر همین اساس است؛ چراکه اگر مهاجرت طیفی از طلاب ایرانی به نجف و متقابلاً و طیفی از دانش‌آموختگان حوزه نجف به قم صورت نمی‌گرفت، امروز هیچ‌کدام از حوزه‌های فوق در قامت یک حوزه شیعی نبوده و قدرت علمی و فرهنگی شیعه در شرایط امروزی نبود. بر اساس این رویکرد، دیالوگ این دو حوزه و تسلط و گزارش نگرش‌های فقهی و اصولی هر یک از دو حوزه به یکدیگر منجر به هم‌افزایی بیشتر خواهد شد. در سال‌های گذشته نیز مبتنی بر همین نگرش حتی پیشنهادهایی مبنی بر بورس‌های مطالعاتی و برگزاری همایش‌های مشترک بین دو حوزه پیشنهاد شده است.

مهاجرت به‌مثابه یک رویکرد انتقادی و واگرایانه: در کنار رویکرد فوق برخی از فعالان و کنشگران با هدف تخریب حوزه قم، مهاجرت را به‌مثابه رفتاری انتقادی تحلیل و توصیه می‌کنند. در این رویکرد مهاجرت‌های معمول اساتید نیز در راستای تخریب حوزه قم و ترسیم آرمان‌شهر نجف تحلیل می‌شود. این نگرش در تلاش است تا مکتب نجف و به‌طور خاص مشی آیت‌الله سیستانی را نسبت به سیاست و مسائل حکومتی، حداقلی، نظارتی، ارشادی و منزویانه ترسیم کند و با پررنگ کردن نقص‌ها و مشکلات موجود در ایران چنان نتیجه‌گیری می‌کنند که مکتب قم و مشی امام و رهبری که ورود و اداره مستقیم در سیاست و حکومت را قائل است دچار شکست شده است. آنچه نگرانی‌ها در این خصوص بیشتر می‌کند، ورود عناصر سیاسی به مسئله و ترجیح حوزه نجف بر حوزه قم و بازنشر توصیه طلاب به حوزه نجف با رویکردی سیاسی است.[10]

 

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

روند مهاجرت طلاب به حوزه علمیه نجف رویه‌ای معمول بوده که طی سابقه طولانی دارد و هرگونه گمانه‌زنی در خصوص مهاجرت‌های گسترده باید مبتنی بر آمار مشخص و مدون باشد. با قطع‌نظر از گستردگی یا عدم گستردگی این مهاجرت، به نظر می‌رسد این رخداد را می‌توان در فضایی دیالوگی و روند جاری ارتباطات دو مرکز علمی تحلیلی و بررسی کرد و از سوی دیگر، باید از هرگونه بهره‌برداری این مسئله در راستای ایجاد دوگانگی در حوزه قم و نجف در بلندمدت جلوگیری نمود. سناریوی که بدون شک از سوی دشمنان خارجی پیگیری خواهد شد.

 

منابع و مآخذ

  1. تازه‌ترین آمار از حوزه نجف در ملاقات حجت‌الاسلام شهرستانی و آیت‌الله‌العظمی شبیری زنجانی — https://t.me/rawinews
  2. روش‌شناسی فقهی مکتب نجف و مکتبقم، استاد ابوالقاسم علیدوست در گفت‌وگو با مباحثات— http://mobahesat.ir/15695
  3. فرازوفرود پایگاه مردمی روحانیت (۳)؛ آیت‌الله گرامی در گفت‌وگو بامباحثات– http://mobahesat.ir/15449
  4. نگاهی تاریخی به حوزه نجف در گفت‌وگو با دکترالجبوری—http://mobahesat.ir/8606

[1]. دانش‌آموخته حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد علوم سیاسی.

[2]. الجبوری، 1394.

[3]. به‌عنوان نمونه در گزارش رئیس مجمع عمومی جامعه مدرسین در سفر هیئت‌رئیسه مجمع عمومی جامعه مدرسین به حوزه علمیه نجف در سال 93 و ملاقات با آیت‌الله سیستانی آمده است: نکته‌ای که بیت حضرت آیت‌الله سیستانی درباره ارتباط حوزه علمیه قم و نجف مطرح کردند، این بود، طلابی بخواهند از ایران برای تحصیل به نجف بروند، چگونه پرونده آن‌ها به حوزه علمیه نجف ارسال شود و مسئله خروج آن‌ها از کشور حل گردد.

[4]. عباس کاظمی نویسنده کتاب بیوگرافی آیت‌الله سیستانی در این کتاب اشاره می‌کند که اگر شما تحت سلطه تشکیلات مذهبی ایران باشید که برای همه‌چیز شما برنامه دارد، مجبور خواهید شد به نجف روی بیاورید. (سایت میهن امروز، کد خبر: 62511)

[5] . به نقل از کانال راوی، 1398.

[6]. گرامی، 1396.

[7]. علیدوست، 1396.

[8]. آیت‌الله علیدوست از اساتید صاحب‌نام حوزه علمیه قم در گفتگویی با مباحثات به خاطره‌ای جالب در خصوص مسئله فوق اشاره دارد: سال گذشته به بیوت یکی از مراجع نجف رفته بودم، کتابِ «فقه و مصلحت»، «فقه و عرف»، «فقه و عقل» و «فقه قراردادها» را به خودشان و آقازاده‌شان تقدیم کردم. وقتی با آقازاده ایشان صحبت شد، گفتم که در این کتاب‌ها سعی شده است بدون خروج از انضباط فقهی (فقه جواهری) ظرفیت فقه برای پاسخگویی به مسائل نو پیدا عیان شود. ایشان گفت: قم و فقه منضبط؟ به ایشان گفتم که نه؛ همه در قم روزنامه می‌خوانند! چنین نگاهی نمی‌گویم در همه نجف فراگیر است؛ اما در عموم نجف وجود دارد و موجب می‌شود که آن‌ها از حوزه دانشی خاصی محروم شوند.

[9] . https://docs.house.gov/meetings/FA/FA00/20170216/105594/HHRG-115-FA00-Wstate-ModellS-20170216.pdf

[10]. اخیراً مصطفی تاج‌زاده در صفحه اینستاگرام شخصی خود در پست‌های متعددی به این موضوع ورود نموده است.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست