نشریات

از مراجع جریان‌ساز تا جریانات مرجع‌ساز

مقدمه

بدون شک مرجعیت و قدرت تاریخی این نهاد مقتدر در تشیع، یکی از پیش‌برنده‌های اصلی تمدن اسلامی است و گرچه طی سال‌ها و دوره‌های مختلف با کش‌وقوس‌های متعددی همراه بوده، اما همچنان استوانه اصلی در حوزه علمیه است.

روند و مسیرهای طی شده برای مطرح‌شدن افراد به‌عنوان مرجع، از جمله مکانیزم‌هایی است که نیازمند مطالعه و بررسی است. در گذشته پس از رسیدن به وزن علمی و تقوایی، فرد موردنظر مورد مراجعه علما، شخصیت‌ها و شاگردان قرار گرفته و در نهایت با بررسی شرایط، اعلام مرجعیت صورت می‌گرفت. در چنین بستری افراد بر حسب صلاحیت‌های علمی و عملی، از سوی مقلدان (نخبگان و عوام) به‌نوعی احراز صلاحیت شده و این منصب را می‌پذیرفتند.

با شکل‌گیری جریانات فکری حوزوی طی سال‌های گذشته و تقویت چندصدایی در حوزه علمیه قم که محصول تخصص‌گرایی و بیرون آمدن از فضای سنتی فقه و اصول است، امروزه جریانات فکری حوزوی به‌عنوان یکی از ارکان اصلی جهت‌دهی فکری و فرهنگی و سیاسی در حوزه علمیه قم مطرح و این جریانات نظير ضدفلسفه، نوصدرائیان، تحول‌خواهان، سنتی، نوگرایان و…، هر یک با ایجاد تریبون‌های رسانه‌ای و جذب افراد، درصدد اثرگذاری بر حوزه علمیه هستند.

به نظر می‌رسد این روند در آینده حوزه و مرجعیت هم اثرگذاری داشته و مرجعیت هم متأثر از جریانات فکری خواهد بود. در ادامه تلاش می‌کنیم ضمن تببین شرایط پیش رو در حوزه مرجعیت و نسبت آن با جریانات، به بررسی فرضیه اثرگذاری جریانات بر مرجعیت بپردازیم.

رخداد

طی ماه‌های گذشته، انتشار تصویر رسالهٔ سید محمدجواد علوی بروجردی، جنجال‌هایی را در فضای مجازی ایجاد نمود و برخی آن را خلاف رویه جاری و ساری در حوزه‌های علمیه تلقی نمودند. جریان انقلابی حوزوی معتقد است هر گونه تصمیم‌گیری در حوزه مرجعیت می‌بایست از کانال کمیسیون مرجعیت در جامعه مدرسین تأیید شود که با اعتراض تشکل‌هایی همچون نشست دوره‌ای اساتید روبروست.

این اعتراضات همچنان در بستر فضای مجازی وجود داشته و دارد. از سوی دیگر گفتگوی سیدعلی میلانی، نوه آیت‌الله‌العظمی سیدهادی میلانی و از شاگردان آیت‌الله وحید خراسانی با رسانه حوزوی مباحثات منتشر گردید که وی در این گفتگو اشاره به اجازه کتبی اجتهاد از آیت‌الله وحید داشت.

چند روز پس از این رخداد، دفتر آیت‌الله وحید مجموعه سؤالات و پاسخ‌هایی را منتشر کرد که در آن صراحتا اشاره شده بود که به هیچ کس اجازه اجتهاد کتبی یا شفاهی داده نشده و مطالب منتشره کذب محض است. (پیوست)

بازخوردها

توالی این چند رخداد کافی بود تا حاشیه‌های گسترده‌ای در این خصوص به راه افتاده و گمانه‌زنی‌های مختلفی در خصوص مصادیق این مرقومه بیت آیت‌الله وحید خراسانی مطرح گردد. در فضای مجازی، طیف انقلابی و مخالف با جریان نشست دوره‌ای اساتید، با رویکردی انتقادی به آقایان سیدعلی میلانی و سیدمحمدجواد علوی بروجردی، مصادیق این مرقومه را ایشان دانسته و با نشر حداکثری آن به نقد عملکرد نامبردگان در خصوص فعالیت‌های مرجعیتی ایشان پرداختند. از سوی دیگر برخی تحلیل‌گران، انتشار این مرقومه را حاصل تلاش‌های محسن وحید، فرزند آیت‌الله وحید برای حذف این افراد دانسته و با مراجعه و دلجویی از آقایان علوی بروجردی و میلانی از ایشان حمایت نمودند.

تحلیل

یکی از الزامات عصر حاضر و شروط موفقیت در عرصه‌های مختلف، سیستمی و سازمانی اندیشیدن و عمل کردن است. امروزه جریانات فکری حوزوی در قالب لجنه‌ها و گروه‌های مختلف، با افزایش یارگیری خود و تقویت سه پایه نظریه‌پردازان، شارحین و رسانه‌ها، در تلاش هستند که هر یک در تأثیر و تأثرات موجود در جامعه و حوزه، نقشی ایفا کنند و در عین حال «دیگریِ» خود، یعنی جریانات متخاصم و رقیب را نقد کنند.

در چنین فضایی فعالیت‌های فردی غالبا راه به‌جایی نمی‌برد؛ چرا که عرصه فکر و نهایتاً تاثير فکر، نیاز به هم‌افزایی‌های قدرتمندی دارد که با اقدامات فردی میسور نیست.

این رویه مشابه رفتار حزبی در جریانات سیاسی است. امروزه در حوزهٔ جریانات سیاسی نیز کمتر سیاستمداری به صورت فردی ظرفیت موفقیت‌های چشمگیر داشته و نیاز دارد که در تعامل با احزاب همسو و غیرهمسو، هویت خود را بازیابی و شانس خود را برای ورود به عرصه سیاسی، بالاتر ببرد. در جریانات فکری نیز امروزه افراد درصدد تعاملات و مخالفت‌های هدفمند با جریانات همسو، نزدیک و مخالف هستند.

در یکصد سال اخیر، مراجع تقلید شیعه به صورت فردی و غیرجریانی مراحل رشد را سپری نموده‌اند؛ عالمانی که سال‌های سال در پی تربیت طلاب بوده‌اند و به واسطه امتیازات خاص علمی و تقوایی مورد توجه قرار گرفتند و کرسی درسی‌شان روز به روز گسترش پیدا کرد. «شخصیت حقیقی» آنان بدون تبلیغات خاصی مورد استقبال و توجه حوزویان قرار گرفت و عموم حوزویان و مردم، مرجعیت را در آنان متعین می‌دانستند. افرادی همچون آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی و بروجردی، از جمله بزرگانی بوده‌اند که مرجعیت را از مسیری فردی طی کرده و به بالاترین درجات این جایگاه رسیدند. به‌عنوان مثال مرحوم بروجردی پس از طی دوره‌های مختلف علمی و تقوایی، در بروجرد ساکن بوده و پس از مراجعه بزرگان به ایشان، مورد اقبال قرار گرفت و پیش از آن کار تبلیغاتی بلندمدت در راستای ترویج مرجعیت ایشان صورت نگرفت.

اساساً تا نسل امروز مراجع تقلید، جریان‌های فکری، بستر رشد و رسیدن به‌جایگاه مرجعیت نبوده‌اند؛ بلکه این مسیر به صورت فردی طی شده و جریان‌سازی، پس از رسیدن به جایگاه مرجعیت بوده است؛ به تعبیر دیگر، جریان‌های مختلف فکری تحت تأثیر مراجع بوده‌اند و پس از رسیدن به‌جایگاه مرجعیت، افکار آن مرجع در بین مقلدان و نخبگان ترویج شده است.

روند‌های جاری در آینده نه چندان دور، می‌تواند معادلات در این حوزه را بر هم زند. امروزه جریانات فکری، مؤسسات، سایت‌ها و شبکه‌های اجتماعی و در نهایت اشخاص و افراد را هویت داده و پیش می‌برند و به نظر می‌رسد امروزه روند طی نمودن مسیر مرجعیت، تحول جدی خواهد داشت و جریان‌ها مرجع‌ساز خواهند بود. بدین صورت که مراجع نسل بعدی، عملاً بر بستر جریان‌های مختلف فکری، فرهنگی و سیاسی مطرح خواهند شد.

از این رهگذر به نظر می‌رسد رخداد انتشار مرقومه بیت آیت‌الله وحید، گرچه در کوتاه‌مدت از سوی برخی از رسانه‌ها و به صورت محدود بهره‌برداری گردید، اما عملاً به دلیل قدرت جریانات حوزوی و تعیین‌کنندگی آنها در معادلات و مسائل حوزه، تأثیر چندانی نداشته باشد. نگاهی به مراجع احتمالی نسل بعد نشان می‌دهد اکثر آنان جریان‌های فکری مانند حوزه انقلابی، حوزه مستقل، حوزه سنتی، جریان تقریبی، جریان ضدتقریبی و… را نمایندگی می‌کنند و حامیان این جریآن‌ها تمام تلاش خود را برای تبلیغ و معرفی علمای موردنظر خود به کار می‌برند. در این میان و طبق آخرین برآوردها و گمانه‌زنی‌ها، همچنان آقایان علوی بروجردی و سیدعلی میلانی در فهرست نسل بعدی مراجع شیعی در حوزه علمیه قم خواهند بود.

از سوی دیگر یکی از مهمترین چالش‌ها در این فضا، دوگانه جامعه مدرسین و حوزه سنتی است. جامعه مدرسین همچنان به‌عنوان جریان اصیل حوزوی و انقلابی، خود را در قبال هر گونه تحرکی در حوزه مرجعیت مسئول دانسته که از نمونه‌های آخر آن می‌توان به نامه ریاست جامعه مدرسین به آیت‌الله شبیری زنجانی اشاره داشت. ریاست جامعه مدرسین در این نامه صراحتا به موضوع مرجعیت آیت‌الله ورود کرده و تأکید بر حفظ شئون مرجعیت می‌کند. از سوی دیگر جریانات سنتی حوزه علمیه قم به نمایندگی نشست دوره‌ای اساتید، روند مرجعیت را مبتنی بر شرایط گذشته تحلیل و تبیین نموده و تابع مرکز و یا مجموعه خاصی نمی‌دانند.

به نظر می‌رسد در نسل آینده مراجع تقلید، این دوگانگی به دلیل حضور جریانات فکری و اثرگذاری آنها در حوزه‌های مختلف، على الخصوص رسانه‌ها، تشدید گردد.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

به نظر می‌رسد تغییر مکانیزم مرجعیت در حوزه علمیه قم در نسل بعدی مراجع، باعث افزایش برخی از تعارضات در مراجع نسل بعدی خواهد شد. چرا که این روند بر خلاف مسیر فردی، تابع شرایط مختلفی است. در مبانی فکری جریان‌ها و چگونگی موضع‌گیری‌های آنان، افراد و مسائل مختلفی سهم تأثیر دارند و روند کار خارج از اراده افراد و به‌نوعی شبیه حزب‌گرایی است و احتمالا مراجع برآمده از جریان‌ها، قاعدتا تحت تأثیر تصمیمات جریان‌ها خواهند بود. از سوی دیگر متأسفانه برخی جریان‌ها نظير جریان موسوم به انقلابی و جریان سنتی، گاه تنش‌های بسیاری با یکدیگر دارند و تبعا و طبعا مراجع برآمده از این جریان‌ها نیز از این تنش‌ها و تخاصمات مصون نخواهند بود. دوگانه‌های موجود در خصوص انتخاب مرجعیت و مکانیسم رسیدن افراد به مرجعیت در حوزه جامعه مدرسین و نشست دوره‌ای، این تنش‌ها را بیشتر خواهد نمود که نیازمند ایجاد سازوکار برای حفظ شرایط و کیان اسلام و تشیع است.

تصویر مرقومه بیت آیت‌الله وحید خراسانی

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست