ایام محسنیه و مناسک ثانویه شیعی
صادق بابایی[1]
مقدمه
یکی از مؤلفههای تشیع، توجه به مراسمات سرور و سوگ اهلبیت پیامبر (ص) است که قدمتی طولانی دارد. در این میان، برخی از مناسک نظیر دهه صادقیه، دهه کرامت، دهه ولایت، هفته محسنیه و امثالهم، قدمت چندانی ندارد و تأسیس یا قوت گرفتن آن، مربوط به یکی دو دهه اخیر میشود. آنچه در سالیان اخیر، بیش از سایرین، هیاهو و جنجالهای پراکندهای به دنبال داشته است، گرامیداشت دهه اول ربیعالاول، موسوم به ایام محسنیه است. این ایام که توسط شیعیان برائتی، جریان منسوب سید صادق شیرازی و جریانهای معروف به «هیئتیها» و در شهرهای عمدتاً قم و اصفهان راهاندازی شده است، از بدو پیدایش با چالشهایی روبهرو بوده است. این طیف، در این موضوع خاص، معتقدند که بایستی هشت روز ابتدایی ماه ربیعالاول را نیز به ۶۰ روز عزاداری محرم و صفر الصاق نمود و ازآنرو که نظری خلاف عرف کنونی جامعه تشیع ابراز میدارند، همواره در پی اخذ تأییدات مراجع و بزرگان نیز بوده و هستند.
سالیانی پیش از این، دو تن از مراجع شهیر قم، به این موضوع، ورود کرده بودند و از در مخالفت با این سنت نوظهور درآمدند. حضرات آیات، مکارم شیرازی و شبیری زنجانی بهصراحت از دایر نمودن این قبیل دههها انتقاد نموده و آنها را بسان افراطی تلقی نمودند که لاجرم به تفریطهایی در جامعه منجر خواهد شد.[2] در همان ایام و پیش از ایشان، حسن رحیمپور ازغدی نیز، در تریبونی عمومی، از این مسئله انتقاد نموده بود.
در یادداشت پیشِرو تلاش میکنیم به ابعاد موضوع فوق و تهدیدات و درنهایت راهکارها نسبت به رشد برخی از این مراسمات اشاراتی داشته باشیم.
رخداد
طی سالهای گذشته، عزاداری ایام محسنیه، همواره به نحوی کژدار و مریز توسط حامیان آن دنبال شده تا آنکه امسال و در آستانه ماه ربیعالاول، استفتائی از دفتر حضرت آیتالله وحید خراسانی صورت گرفت که در کسری از دو الی سه روز، به بحث داغ حوزه نخبگانی طلاب و حوزه عمومی هیئتیها مبدل شد. در پاسخ ارسالی از دفتر آیتالله آمده است:
«پیرو سؤالات مکرر مؤمنین به اطلاع میرساند، طبق نظر آیتاللهالعظمی وحید خراسانی، عزاداری برای حضرت محسن بن علی علیهماالسلام از افضل قربات است، منتهی عدم عزاداری در هفته اول ماه ربیعالاول موجب هتک حرمت اهلبیت علیهمالسلام نیست.»[3]
این اعلامیه تنها یک روز پس از نقلی از جناب حسینی قمی،[4] مبنی بر نظر منفی آیتالله وحید خراسانی درباره عزاداری محسنیه ارائه شده بود. حامد کاشانی، فعال حوزوی در فضای مجازی، در کانال تلگرامی خود نوشته بود: «در جلسهای که… در قم در منزل آقای حسینی قمی برگزار شد، ایشان گفتند: من از حضرت آیتالله وحید خراسانی سؤال کردم، آقا شما بعد از صفر و در آغاز ربیع عزاداری دیگری دارید؟ پاسخ ایشان منفی بود و آمادگی و کمک به شور و حرارت مردم برای ایام فاطمیه را ترجیح دادند… حاج آقای نظری منفرد گفت: من هم همین را از حضرت آیتالله وحید پرسیدم و مثل پاسخی را که به شما دادند به من هم فرمودند و برای ایام محسنیه در اوایل ربیع، بهصورت عمومی نظری نداشتند.»
بازتاب رخداد
در پی انتشار این استفتا، گفتوشنودهایی در فضای حقیقی و مجازی مطرح شد. بحثهای درگرفته حول این مبحث، چندان سخنی نو در بر نداشت و اغلب، حول آنچه در سالهای پیش از این واقع شده بود انجام پذیرفت. مخالفان برگزاری ایام محسنیه، اغلب به استدلالهای صورتگرفته در بیان مراجع عظام مکارم شیرازی و شبیری زنجانی استناد نموده و در مواردی از موضع آیتالله وحید خراسانی نیز انتقاد صورت گرفت. بهعنوان نمونه، مهدی مسائلی در یادداشتی چنین مینویسد:
«… این سخن [آیتالله وحید] بدان معناست که اگر کسی در این ایام عزاداری نمیکند، با او کاری نداشته باشید و نهی از منکرش نکنید. درواقع، این بیان ناظر به کسانی که خواستار عمومیت بخشیدن به عزاداری ایام محسنیه و اعلام عزای عمومی و ادامه سیاهپوشی در این ایام هستند. به دیگر سخن، زوجهای جوانی که دو ماه منتظر برگزاری مراسم جشن ازدواج خود بودهاند، شاید در چند روز ابتدایی ربیعالاول بتوانند مراسم خود را برگزار کنند؛ مراسمی که تا شروع ایام فاطمیه فقط دو ماه فرصت برای برگزاری آن وجود دارد؛ اما نکتهای که در اینجا از آن غفلت شده است اینکه با تأیید و حتی توصیه به عزاداری ایام محسنیه، بهمرورزمان حرمتی برای این ایام به وجود میآید که چه جناب آیتالله بگویند و چه نگویند عزاداری نکردن در ایام موجب هتک حرمت آن خواهد شد و جنجالها و مخاصمهها را دراینباره افزونتر میکند.»[5]
تحلیل رخداد
۱. پیشینه موضوع
از منظر جامعهشناسی دین، مناسک دینی، نوعی رفتار نمادین و قراردادی با فرمی کمابیش مشخص است که افراد و گروههای دینی آن را بهعنوان شعار و نشانه تعلق به دین انجام میدهند. مناسک دینی طیف وسیع و بسیار متنوعی از رفتارهاست که هرکدام در بستر فرهنگی خود و برای کسانی که در آن بستر زیست میکنند، معنا و مفهوم پیدا میکند.
تقریباً در همه ادیان و مذاهب، مناسک وجود دارد و بُعد مناسکی در کنار ابعاد اعتقادی و اخلاقی، مثلث دینداری را شکل میدهد؛ اما جایگاه مناسک و اهمیت بُعد مناسک در گروههای دینی مختلف یکسان نیست. در برخی، بُعد مناسکی بسیار فربه و در برخی بسیار نحیف است. این وضعیت البته بهصورت ثابت و ایستا نیست و بسته به شرایط جامعه معتقدان به آن مذهب، میتواند دستخوش قبض و بسط شود.
یکی از کارکردهای مناسک؛ هویتیابی است، خصوصاً در شرایطی که مذهب در اقلیت باشد که منجر به این میشود که اقلیتهای مذهبی ولو آنکه به لحاظ تعداد، پرشمار باشند، جهت مرزبندی مشخصتر با گروه اکثریت از همان دین و آئین، دست به رفتارهای «هویتساز» میزنند. در صدر این قبیل رفتارها، تأکید بر «مناسک مذهبی» قرار دارد.
شیعیان که در طول تاریخ، همواره جزو اقلیتهای مذهبی جهان اسلام قلمداد میشدهاند، مستمراً بر مناسک مذهبی خاص خود اصرار ورزیدهاند. این پدیده، در دورههایی که اختناق خلفای اموی و عباسی یا غیره، شدت میگرفته، همواره رو به فزونی گذارده است. اینرو، شاید بتوان برخی از مناسک وارد شده در مذهب را صرفاً در بستر زمانی خاص خودشان تفسیر نمود و حساب آنها را از مناسک اولیه و رکنی اسلام که در عصر پیامبر اکرم (ص) و دوره صدر اسلام تشریع شده، بهکلی جدا نمود.
ازجمله مناسک اصولی و اولیه، میتوان به نماز، روزه، خمس و حج اشاره نمود که عدم اعتقاد و عدم پایبندی به آنها تقریباً به معنای خروج از دین و مذهب تلقی میشود. در مقابل، مناسک ثانویه تشیع قرار دارند که عمده آنها، معطوف به زیارت و عزاداری میشود. این دسته از مناسک نیز اگرچه به دست امامان شیعه تأسیس شده است، اما عدم تقیّد به آنها، نزد شیعیان، حکم خروج از مذهب را ندارد. وضع این مناسک که از دوره عاشورا به بعد، شتاب بیشتری به خود گرفت، متناسب با تاریخ، جغرافیا و فرهنگهای گوناگون، تغییراتی به همراه داشته است و همچنین بهمقتضای قبض و بسط عامل سیاسی و اجتماعی ازجمله فشارهای حاکمیتها، دچار قبض و بسط گردیده است.
۲. اختلاف آرا درباره بسط مناسکی تشیع
درحالیکه برخی مراجع عظام تقلید، همچون آیتالله وحید خراسانی و همچنین پارهای از منبریان مشهور، همچون شیخ حسین انصاریان و همچنین طیف نسبتاً گستردهای از طلاب و روحانیون، تلویحاً و در مواردی صراحتاً، از برگزاری جلسات متعدد عزاداری -در قالب دهه، پیادهروی روز شهادت و امثالهم- حمایت میکنند و این قبیل مراسمات را مایه تقویت ارادت و قوّت هویتی تشیع میدانند، برخی از جامعهشناسان دین، از در مخالفت درآمده و چنانچه اشاره شد، فربهی این قبیل مراسمات را ازجمله فربهی مناسکی تلقی میکنند.
از سوی دیگر، بسیاری از طلاب و هیئتیهای همسو با انقلاب، بسط عزاداریهای مکرر را به ضرر آینده تشیع میدانند و تأکید بر اینگونه جلسات، علیالخصوص مناسبتهای خاصی چون ایام محسنیه را در راستای تقویت تشیع افراطی، موسم به تشیع انگلیسی میدانند.[6]
در این میان، آنچه از اهمیت ویژهای برخوردار است، بدون شک، رأی و نظر حاکم و ولی جامعه است. آنچه از مجموع کلمات و بیانات آیتالله خامنهای درباره این موضوعات استنباط میشود، نوعی تفصیل و رأی به تقسیم حدود است. ایشان در رأس افرادی هستند که طراز دینداری جامعه، در عصر پس از انقلاب را بسیار بالاتر از سطح دینداری مردم در قبل انقلاب میدانند و در راستای تبیین این مدعا، به مناسکی همچون عزاداری هیئتها، شبزندهداری لیالی قدر، مراسم اعتکاف و پیادهروی اربعین اشاره میکنند.[7] این مصادیق دقیقاً همان مواردی هستند که جامعهشناسان معتقد به «فربهی مناسکی تشیع» در تنویر نظر خود، به آنها استناد نمودهاند.[8]
لکن عقیده رهبری انقلاب در این موضوع، روی دیگری هم دارد. ایشان، در موارد حساسیتبرانگیز و به تعبیری مخالف وحدت اسلامی، همچون ایام دهه اول ربیع[9] مخالفت صریحی اعلان نمودهاند. ایشان در واکنش به فعالیتهای تشیع انگلیسی که در نظر ایشان، عاملان اصلی این قبیل مراسمات تفرقهانگیز بشمار میروند، چنین میگوید:
«یک عدّهای خیال میکنند اثبات تشیّع به این است که انسان به بزرگان مورد اعتقاد اهل سنّت و دیگران بنا کند مدام بدوبیراه گفتن؛ نه این خلاف سیره ائمّه است. اینکه شما میبینید رادیوها یا تلویزیونهایی در دنیای اسلام به وجود میآید که کار آنها این است که بهعنوان شیعه و به نام شیعه، به بزرگان مورد اعتقاد بقیّه فِرق اسلامی بدگویی کنند، این معلوم است که بودجهاش بودجه خزانهداری انگلیس است؛ این بودجهاش بودجه انگلیس است، این شیعه انگلیسی است.» [10]
۳. آیندهپژوهی
آنچه از فضای عمومی جامعه که اکثریت طیف مذهبی، از نخبگان حوزوی و دانشگاهی گرفته تا مردم کوچه و بازار تلقی میشود، تمایل بیشتر به نظر بزرگانی است که برگزاری پیدرپی عزاداری و دههسازیهای مکرر عزا را برنمیتابند و آن را نه از جهات مبانی نظری و نه از جهات مصالح عملی تائید نمیکنند. لکن در سطحی وسیعتر، آنجا که سخن از فربهی مناسکی، در معنای عام آن به میان میآید، ماجرا کمی متفاوت میشود. رهبری انقلاب در مقام حاکم، ولی و مرجع تقلید، در موارد متعددی از امور فربهیبخش مناسک حمایت مینمایند. برگزاری جشنهای مذهبی از سوی دستگاههای حکومتی و نهادهای مردمی، برجستهسازی و گرامیداشت ایام عزا و شادی در رسانه ملی، گرامیداشت نمادهای نوپدید شیعی چون مسجد جمکران و امثالهم هیچگاه موردانتقاد رهبری قرار نگرفته است، بلکه تلقی عموم بر آن است که این رویه تحت حمایت ایشان نیز بوده است. همچنین جامعه روحانیت، حتی در لایههایی از طیف مخالفان حکومت، در این بُعد با حکومت همنظرند و از برجستهسازی مناسبها، نمادها و مناسک پدید آمده در پی آنها، استقبال مینمایند.
بااینوجود، آنچه لازم است که مطمح نظر واقع شود، دو پدیده باطنگرایی و قشری شدن دین در جامعه ایران است. این دو پدیده که علیرغم تضاد بدوی، در مقام ثبوت و به تعبیری در کف جامعه، به یکدیگر متصل میشوند، در کنار یکدیگر، در کنف حمایت «فربهی مناسکی» واقع شدهاند.
رشد ارزشهای مدرن و پستمدرن در جامعه ایران و برخی عوامل اجتماعی و سیاسی داخلی، بخشی از بدنه جامعه را به سمت دین باطنی و مذهب نزدیک به مرام صوفیان سوق داده است. در این سبک دینداری، از فقه و شریعت خاصه تا حدی عقبنشینی میشود و بیشتر به ابعاد اخلاقی و معنوی دین بها داده میشود؛ لکن این مهم دفعتاً صورت نمیپذیرد، بلکه در بخشی از جامعه، ابتدا در قالب انتقال پارادایم از «مناسک اولیه شریعت» به «مناسک ثانویه و جذابتر» مذهب واقع میشود. در این برهه، بهوفور، افرادی را میتوان دید که تقیّد محکمی نسبت به نماز، روزه، خمس و امثال آن ندارند، لکن در هیئات مذهبی نذری میدهند، پولهای کلان خرج میکنند و حتی ممکن است زحمت پیادهروی اربعین و نیمهشعبان را نیز به جان بخرند. حقیقت این فرایند، حرکت بخشی از بدنه جامعه به سمت پدیده «باطنگرایی» است که توأمان، خادم و مخدوم پدیده «فربهی مناسک» به شمار میرود.
نقطه مقابل اما همگرا با پدیده «باطنگرایی» در جامعه، پدیده «قشری گری» است که از لایههای بنیادین و زیربنایی دین و مذهب در غفلت است و آنچه برایش مهم مینماید، جنبههای عینی، عملی و تمایزبخش مذهب است. این طیف که در وضع طبیعی، به فقه بیش از فلسفه و عرفان و اخلاق بها میدهد، در پی عوامل اجتماعی و فرهنگی، از این سطح نیز گذر نموده و بازهم به روبنای مذهب نزدیکتر میشود؛ تا بدانجا که این گروه نیز، از تقید محکم نسبت به مناسک اساسی شریعت همچون نماز و حج و… گذر نموده و به علو و غلو در خصوص مناسک درجه دو همچون زیارت و عزاداری میپردازند. فربهی مناسک به این طیف از دینداران قشری نیز یاری میرساند و هم خود، در بخشهایی معلول این نوع دینداری به شمار میرود. به نظر میرسد، این هردو جریان، بهسرعت در مسیر خود بهپیش میروند و فاصله هرروزه سبک دینداری مردم -یکی در جانب تفریط و دیگری در جانب افراط- با سبک مطلوب و رسمی حاکمیت و متولیان حوزوی که بیشترین تأکید را بر فقه دارد، بیشتر و بیشتر میشود.
پیشنهاد و راهکار
آنچه در سطرهای اخیر بدان اشارت رفت، شمایی حائز اهمیت بود که در بخشی از بدنه اجتماعی مردم درحال رخ دادن است. موجها و رویههای گوناگون دینداری بهصورت درون جوش و وارداتی در حال ترویج بین طبقات اجتماعی است، درعینحال چنانچه بناست از راهکار سخن بگوییم، نباید آن را با مقابله اشتباه بگیریم. راهکاریابی، بیش از مقابله، به معنایی چون مهار یا هضم کردن شبیه است. برای مثال اگر بخشی از جامعه، میل به دین عرفانی و اخلاقی پیدا کرده است، بجای تخطئه، میبایست سمتوسوی درست آن را نشانشان داد. سنت معنوی-مذهبی ما، بههیچوجه در عرصههایی اینچنینی بیدست و پا نبوده و نیست. آنهایی که از فقه گریزان گشته و متمایل به عرفان و معنویت شدهاند را نمیتوان با فشار و اجبار فقهمدار نمود، اما میتوان عرفان و اخلاقی پیش پایشان گذارد که انتهای مسیرش به فقه و مناسک اصیل شریعت برسد.
همچنین در خصوص طیف موسوم به جریان افراطگرای شیعی، میتوان چنین راهی را در پیش گرفت؛ این جماعت بهظاهر مقید نسبت به مناسک، از اتفاقنظر موجود در بها دادن به مناسک ثانویه، حسن استفاده را در جهت پیشبرد مقاصد خاص خود مینمایند و با تفاسیر تیره از تشیع، این مذهب را در همین مناسک خلاصه میکنند. حال آنکه اگر بپذیریم، فربه شدن بیش از حد مناسک ثانویه مذهب، در بلندمدت، مضر به حال مذهب تشیع خواهد بود، اولاً میتوان بستر جولان دادنهای این جماعت را تا حدی کمرونق نمود و ثانیاً با رونقبخشی مضاعف و گرامیداشت مناسبتهای شاخص در مذهب تشیع، همچون ایام محرم و عید سعید غدیر و همچنین تأکید بر مناسبهای وحدتبخش همچون عید مبعث، الگوی جدیدی در تقویت ولایتمداری دینداران عرضه نمود. به نظر میرسد مادامیکه که ایام حزن و شادی تمامی ائمه، از ارزش و تأکیدی مساوی نزد متولیان و مبلغان مذهب برخوردار باشد، زمینه بسط کاذب مناسک ثانویه نیز مهیاتر باقی خواهد ماند.
[1]. کارشناسی ارشد فلسفه علوم اجتماعی، دانشگاه باقرالعلوم (ع)
[2]. خبرگزاری مهر به تاریخ ۹ آذر ۹۳؛ لینک خبر https://b2n.ir/463553
[3]. سایت رسمی آیتالله وحید خراسانی، مورخه ۹ آبان ۹۸ https://b2n.ir/397226
[4]. (سخنران معروف)
[5]. https://www.khabirnews.ir/board/detail/852935
[6]. www.farsnews.com/news/13941203000413
[7]. ر.ک: سخنرانی در جمع نمایندگان مجلس خبرگان، ۱۵ شهریور ۹۷
[8]. ر.ک: به مجموعه مقالات مرتبط محسن حسام مظاهری، صادقنیا و یادداشت رضا بابایی پیرامون پیادهروی اربعین
[9]. دهه محسنیه و نهم ربیع
[10]. بیانات در دیدار اقشار مختلف مردم به مناسبت عید غدیر ۳۰ شهریور ۹۵