گام هایی در مسیر گام دوم
مقدمه
یکی از رخدادهای مهم در چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی ایران، بیانیه گام دومِ مقام معظم رهبری بود. ایشان طی سالهای گذشته و بهصورت مجزا همواره بر بخشهایی از محتوای این بیانیه تأکید کردهاند؛ اما انتشار آن در چهلمین سالگرد انقلاب بیش از هرچیز نشان میدهد که در حرکت کلی کشور و جامعه اسلامی-ایرانی با وجود همه چالشها و مشکلات پیشرو، افقها و اهدافی وجود دارد. به نظر میرسد مخاطب این بیانیه را میتوان در دو سطح در نظر گرفت:
سطح اول، عموم مردم ایران؛
سطح دوم، اقشار و جامعه نخبگانی کشور.
در سطح اول بزرگترین دستاورد و پیام این بیانیه در فضای فعلی، القای روحیه امید و گذر از مراحل تمدنسازی و آبادانی کشور و در سطح دوم نیز ایجاد انگیزه و کنش و خطدهی به اقشار مؤثر است. به نظر میرسد یکی از مهمترین مخاطبان بیانیه گام دوم با توجه به توصیههای هفتگانه، روحانیت و حوزههای علمیه است. حوزویان در هر 7 توصیه، وظایف مهم و اثرگذاری دارند که پس از انتشار بیانیه و طی روزهای گذشته، جریانها و شخصیتهای گوناگون حوزوی به آنها اشاره کردهاند.
رصد رخدادها و اظهارات حوزویان طی هفتههای گذشته نشان میدهد، حوزویان باانگیزه برای جدیگرفتن این بیانیه، مصمماند و بیانیه گام دوم یکی از پربسامدترین کلیدواژههای ردوبدلشده در فضای رسانهای حوزویان بین جریانهای مختلف است.
این نوشتار تلاش دارد این بیانیه و واکنشهای حوزویان را بهمثابه یک رخداد دیده و در نهایت در بخش تحلیل به ارائه راهکارهایی برای تحقق منویات این بیانیه اشاره کند.
رخداد
از زمان انتشار بیانیه گام دوم، حوزویان واکنشهای مختلفی داشتهاند که ازجمله مهمترین آنها انتشار بیانیه و حمایت های رسمی مراجع تقلید، برگزاری همایش و اجتماعات و حلقات فکری برای تبیین و بررسی آن است.
تاکنون دو مرجع تقلید در حد انتشار بیانیه واکنش نشان دادهاند. آیتالله مکارم در بیانیهای که در ابتدای درس خارج اشاره داشت، فرمودند: «این بیانیه تاکنون مورد استقبال گروههای زیادی واقع شده ولی میدانیم استقبال و تقدیر و تشکر بهتنهایی کافی نیست. اکنون وقت آن است که کارگروههایی برای هر یک از محورهای هفتگانه آن بیانیه تعیین شود و برای پیادهکردن اهداف این محورها برنامهنویسی کنند.»
در سطوح مراکز و تشکلها نیز جامعه مدرسین حوزه علمیه ضمن انتشار بیانیه از تشکیل «دبیرخانه بیانیه گام دوم» در این مجموعه خبر داد و شورای عالی حوزه نیز با انتشار بیانیهای آن را در دستور کار خود قرار داد.
در سطح اساتید یکی از مهمترین اخبار، شرح آیتالله شب زندهدار از اساتید خارج حوزه از بیانیه گام دوم بود که توجه رسانهها را جلب کرد و در سطح مراکز و مؤسسات حوزوی نیز پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و جامعه المصطفی(ص) چندین نشست برگزار کردند.
در سطح بدنه طلاب نیز یکی از مهمترین واکنشها برگزاری اجتماع در مدرسه فیضیه مورخ 12/12/97 بود. از دیگر ابتکارات، برگزاری جلسه تریبون آزاد توسط خبرگزاری حوزه بود که در آن طلاب نظرات خود را درباره این بیانیه بیان کردند. شرایط در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی -که یکی از زمینههای بحث و گفتگوی مشابه فضای حقیقی است- طلاب و روحانیان و جریانات مختلف فکری، نظرات خود در کانالها و گروهها ارائه کردند. به نظر میرسد در فضای حوزه بهویژه بدنه طلاب، موجی درباره بیانیه گام دوم به راه افتاده که ظرفیتها و برکات مختلفی میتواند داشته باشد.
تحلیل
- طی سالهای گذشته امواج و گفتمانسازیهای مختلفی با محوریت بیانات رهبری انقلاب در فضای حوزه صورت گرفته است. شاید یکی از قدیمترین آنها که در زمان خود به موفقیتهای نسبی دست یافت، نامهنگاری جمعی از طلاب به رهبر انقلاب و پاسخهای ایشان در اوائل دهه 80 بود که در فضای دانشگاهی کشور نیز بازخورد داشته و خیزشی ایجاد کرد.
از دیگر موارد میتوان به سخنان رهبری درباره حوزه سکولار اشاره کرد. ایشان در جمع طلاب و روحانیان خراسانشمالی از سکولاریزم حوزوی انتقاد و نسبت حوزویان و حاکمیت را با ادبیاتی جدید بازخوانی کردند. پس از آن، کلیدواژههای «سکولاریزم حوزوی» و «حوزه سکولار» در ادبیات طیفهای مختلف حوزویان پررنگ شد و در سخنرانیها، کتب، پایاننامهها و رسانههای حوزوی بارها تحلیل شد. در مقابل، کلیدواژه دیگری با عنوان «حوزه انقلابی» تولید شد که همسانِ «حوزه سکولار»، توانست امواج فکری و رسانهای تولید و در نهایت تولید ادبیات کند.
بیانیه گام دوم یکی دیگر از رخدادهایی است که در حال تولید و ایجاد موج فکری و رسانهای است و پس از واکنشهای اولیه، احتمالاً مراکز تصمیمگیر و فکری همسو تلاش میکنند پروژههای علمی و فکری را در این زمینه کلید بزنند.
- آسیبشناسی
آسیب شناسی روندها و گفتمانسازی صورتگرفته در دورههای پیش از این نشان میدهد که با وجود همه تلاشهای صورتگرفته بین مدیران، بدنه و سایر کنشگران حوزه در حمایت از بیانات رهبری انقلاب و البته آثار و ثمراتی که نمیتوان آنها را نادیده گرفت، موفقیتهای چشمگیری اتفاق به دست نیامده و در مؤلفههای مثل جنبش نرمافزاری، نقد حوزه سکولار و انقلابیگری در حوزه، همچنان در مراحل ابتدایی مشکلات جدی وجود دارد. اساساً یکی از چالشهای امروز حوزویان در عرصههای مختلف، روشها و ابزارهای پیگیری مطالبات مقام معظم رهبری در حوزه علمیه است. در این زمینه سه رویکرد در سالهای گذشته پیگیری شده است:
رویکرد اول: در این رویکرد برگزاری همایشها و تجمعهای یکی از وظایف حوزویان برای تحقق دستورهای رهبری است. از سوی دیگر با ایجاد سازوکار رسانهای تلاش میشود اظهارات بزرگان حوزه درباره این دستورها بهصورت گسترده منتشر شود و در نهایت با برگزاری چند همایش فضا کمکم آرام می شود.
رویکرد دوم. در این رویکرد پیش از ساختارسازی، گفتمانسازی مدنظر است. این رویکرد معتقد است حمایت میدانی بدون داشتن پشتوانه نظری و فکری ابتر بوده و تجمعات در کنار تتبعات پاسخگو خواهد بود. از این منظر هر حرکت اجتماعی و فرهنگی منهای عقبه فکریِ منقحشده که در خصوص آن کتابها، نشریهها و گلوگاههای فکری تغذیه نشوند، به سرانجام نخواهد رسید.
رویکرد سوم. این رویکرد با اتخاذ روشی بینابینی معتقد به گفتگوی دوسویه بین بدنه اجرایی و بدنه فکری است. این رویکرد تأکید بر تبیین مفاهیمی همچون حوزه انقلابی، سکولاریزم حوزوی و نغلطیدن در لغزشگاههای گوناگون لفظی و معنایی بوده و بر این باور است با ایجاد فضای علمی نیرومند -که پشتوانه تئوریک فعالیتهای گفتمانی است- فضای میدانی متأثر از فضای فکری حرکت کند و از سوی دیگر بازخودها در حوزه میدانی بهصورت نوبتی به مراکز فکری ارائه شود.
در حقیقت این پروژه مسیر اجرای هر نظریهای است.در مرحله اول تبیین فکری و نظری و درنهایت ایجاد سازوکار میدانی و عملیاتی و پس از آن بازگشت به مراکز فکری برای سنجش خطاها و باردیگر بازگشت به حوزه میدانی.
نگاهی به پروژههای پیشینِ مشابه بیانیه گام دوم، گویای برخی ضعفها در این مسیر است. عدهای حوزه انقلابی را در تجمعات و فعالیتهای رسانهای و اظهارنظرها جستجو کردهاند و برخی صرفاً به فضای فکری و علمی قانع هستند. بین دو فضای فوق، ارتباط ارگانیکی برقرار نشده است. این فضا باعث درافتادن در فضای عملگرایی و برچسبزنی نیروهای میدانی و سرریز نشدن مباحث فکری به سمت پیروان گفتمان انقلاب شده است.
بر این اساس به نظر میرسد بیانیه گام دوم و تبیین رسالتهای هفتگانه آن -که حوزویان وظایف عدیدهای در تحقق آن دارند- نیاز به حلقه وصلی دارد تا بتواند بین اندیشمندان حوزوی در پژوهشگاهها و مراکز فکری و بدنه میدانی آن ارتباط و دیالوگ برقرار کند تا اقدامات میدانی و فکری منعزل از هم جهتگیری نشوند.
- ظرفیتهای همگرایی
یکی از مسائل مهم در نسبت حوزویان و حاکمیت جلوگیری از واگرایی و بهاصطلاح سکولاریزم حوزوی بهمعنای بیاعتنایی برخی جریانهای فکری حوزوی به دغدغههای حاکمیت اسلامی است. این جریانها به بهانههای مختلف فکری و عملی، نسبت مادر و فرزندی حوزههای علمیه و نظام را منکر شده و به بهانه استقلال حوزههای علمیه منکر دیالوگ این دو در عرصههای مختلفاند.
در چنین فضایی هرگونه بستری که بتواند این گونه جریانات را به سمت همگرایی با حاکمیت سوق دهد ارزشمند است و در بلندمدت خدمات اثرگذاری به نظام و حوزههای علمیه خواهد داشت. این سوقدهی نیازمند ایجاد وجوه مشترک بین حاکمیت و جریانات فکری حوزوی زاویهدار است. بیانیه گام دوم در بخشهای مختلف، ظرفیت بیبدیلی برای ایجاد این بستر را داشته و میتواند تبدیل به نقطه مشترک و راهبرد وفاق بین بین دغدغههای نظام و انقلاب اسلامی و اینگونه جریانات فکری شود.
دغدغهها و توصیههای رهبری انقلاب در بخش پایانی بیانیه ازجمله سبک زندگی، معنویت و اخلاق، عدالت و مبارزه با فساد و … همگی از دغدغههای سنتی حوزویان در زندگی با مردم و طبقات مختلف اجتماعی بوده و امروزه کمتر حوزوی منکر وظایف حوزویان در موارد فوق است؛ مگر جریاناتی که ذاتاً منزویاند و قرنها از زمانه خود عقب افتادهاند.
بخشی از حوزه که تحت عنوان حوزه انقلابی خوانده میشود، میتواند به اعتبار این بیانیه، گفتمانی را ایجاد کند که همه جریانات فکری و فرهنگی حوزوی در تحقق این بیانیه فعال شوند
اساساً گفتمانسازی، فرآیند همهگیر کردن یک مفهوم و یک معرفت با استفاده از برنامهریزی مداوم و بهرهبرداری از وجوه مشترک بین جریانات فکری، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است. وضعیتی که افراد بتوانند در آن مفاهمه داشته و بهنوعی توافق (آگاهانه یا ناآگاهانه) برسند. روشن است در صورت نبود فهم مشترک، گفتمان و امواج فکری عقیم خواهند ماند.
بر این اساس بیانیه گام دوم نویددهنده گفتمان و سلسله وظایفی بین طلاب و روحانیان است که در صورت تبیین دقیق و بومیشده با فضای حوزه علمیه و فقه جواهری، ظرفیت ایجاد موفقیتها و دمیدن جان تازهای در کالبد حوزه علمیه را دارد.
نتیجه گیری و جمعبندی
انتشار بیانیه گام دوم نوعی همگرایی بین نیروهای انقلابی در حوزه ایجاد کرده و در این روزها همه اقشار حوزویان و شخصیتهای انقلابی همسو در حال حمایت از این بیانیه هستند. نگاهی به آسیبشناسی تحقق نیافتن منویات رهبری در حوزه نشان میدهد، نبود حلقه وصل بین اندیشکدهها و نیروهای فکری و نیروهای میدانی یکی از مشکلات موجود در مسیر تحقق نظرات رهبری بوده است که برای تحقق اهداف بیانیه نیاز جدی به بررسی و ترمیم دارد. از سوی دیگر بیانیه فوق، ظرفیتهای کمنظیری برای تبدیل شدن به یک دغدغه مشترک بین سایر جریانات حوزوی دارد که در صورت تبیین مناسب و عدم سوگیریهای جریانی، میتواند در مسیر ایجاد همگرایی بین حوزه و نظام اسلامی گامهای بلندی بردارد.