فراز و فرودهای یک شخصیت حوزوی
مهدی پایدار
مقدمه
مسئله اختلاف آرا در طول تاریخ فقاهت شیعه، مسئله جدیدی نبوده و مجتهدان و بزرگان همواره عبارات و کنایههای خاصی در کتب خود نسبت به مخالفان دارند. اساساً فقه الاحکام یکی از متکثرترین علوم در حوزه دانش دینی و بر خلاف اهل سنت و نظریه تصویب، علمای شیعه قائلاند مجتهد ممكن است خطا كند و اينگونه نيست كه فتواي او هميشه مطابق با واقع باشد گرچه اجر او محفوظ خواهد بود. اما مرزهای این اختلافات تا کجاست و قاطبه علما این دگراندیشی را تا کجا برتافتهاند. بهصورت کلی میتوان این ادعا را مطرح کرد که علی رغم آزاداندیشی درون فقه و متون فقهی و اصولی، فرهنگ فقاهت، اختلاف را تا حدود و مرزهای مشخصی تحمل و پس از آن احتمالاً برخوردهای متفاوتی با فرد و تفکر دگراندیش صورت میگیرد.
سید کمال حیدری مجتهد 64 متولد کربلا اما مقیم قم، از آن دسته از کنشگران نظری در حوزه فقاهت و دین پژوهی است که طی سالهای گذشته، ادوار مختلفی را طی کرده و پس از شروع دیدگاههای جدید وی که با جریان اصلی تفکر فقاهتی شیعه ناسازگار بود، در دوره متأخر توسط بسیاری از شخصیتهای حوزه قم و نجف مورد طعن و انتقادهای جدی قرار گرفته و فراتر از نقد اندیشه و تفکر وی، نسبتهایی همچون منحرف، فاسق، دجال و … علیه وی مطرح شده است. به نظر میرسد برای هرگونه قضاوت و تصمیمگیری درباره انگیزهها و پیامدهای روند فکری و تبلیغی سید کمال حیدری، باید به درک درست و جامعی از پیشینه و منظومه فکری وی رسید بنابراین در ادامه تلاش میکنیم به تفکرات وی و تنشهای اخیر اشاراتی داشته باشیم.
سید کمال حیدری کیست؟
سید کمال حیدری متولد 1335 در شهر کربلا است. پدرش از تجار پارچه بوده و پنج برادر داشته که سه تن از آنها در زمان حکومت صدام اعدام شدهاند. سید کمال حیدری پیش از تحصیلات حوزوی به دانشگاه رفته و در دانشکده فقه دانشگاه نجف تحصیلات داشته است.
ایشان در مسائل فرهنگی، سیاسی اجتماعی در زمان حکومت بعث فعال و پس از فشارها مجبور به مهاجرت به قم شد. وی در عراق شاگرد آیات محمدباقر صدر، ابوالقاسم خویی، میرزا علی غروی و در قم نیز پای درس آیات وحید خراسانی، تبریزی و جوادی آملی بوده است. وی از اواخر سال 1359 شمسی به ایران آمده و در قم ساکن شده است. بنابراین بهره عمده وی از دروس خارج قم بوده و فقط سالهای اولیه جوانی را در دروس نجف شرکت کرده است. او در سال 1390 اعلام مرجعیت کرد.
وی پس از سالها فعالیت در زمینههای مختلف مؤسسه امام جواد(ع) را راهاندازی کرد و در این مرکز با تأسیس انتشارات، دیدگاه ها و نظرات خود را منتشر نمود. مؤسسه منتسب به وی مدعی است تاکنون 130 عنوان اثر علمی از وی منتشر کرده و 30 اثر دیگر نیز به زودی منتشر میشود.
سید کمال از طریق سیمای جمهوری اسلامی به شهرت رسید. وی تا سال 1392شمسی حدود ده سال در شبکه «الکوثر» بهعنوان کارشناس دینی برنامه «مطارحات فی العقیده» سخن میگفت و وهابیها را به چالش میکشید. به گفته خود آقای حیدری این برنامه «جایگاهی سترگ و اثرگذار در ساحت عقیدتی و فکری جامعه اسلامی» پیدا کرده بود.
شایان ذکر است وی در دوره تدریس و ترویج دیدگاههای خود توانست شاگردان قوی در مجموعه خود جذب کند که هر کدام اهل تألیف و دست به قلم هستند؛ از جمله میتوان به حیدر حب الله و شیخ طلال الحسن اشاره داشت که شارح پروژه استاد خود هستند و در برخی از مراکز حوزوی نیز فعال اند.
سید کمال متقدم و متأخر
سید کمال حیدری را میتوان بر اساس دیدگاهها و تطورات فکری وی به دو دوره فکری تقسیم کرد:
سید کمال حیدری متقدم که با حضور در شبکههای تلویزیونی و رادیویی عربزبان بیش از یک دهه به شبهات وهابیت پاسخ داده و در نهایت کتاب معروف معالم الاسلام الاموی شامل مجموعه مباحث وی در شبکه الکوثر منتشر شد و توانست نفوذ شایان توجهی در جهان عرب داشته باشد.
برنامه مطارحات وی تا آنجا نفود کرد که ادعا شده برخی شبکههای سعودی برای کسی که در مناظره وی را شکست دهد جایزه تعیین کردند. جبار عبادی روزنامه نگار عراقی در اظهاراتی مدعی شد که برنامههای حجتالاسلام سید کمال حیدری در شبکه الکوثر از اثرگذاری بالایی برخوردار است و طیف وسیعی از مخاطبان در عراق و دیگر کشورها و حتی عربستان را جذب کرده است
وی در این دوره ارتباط خوبی با بدنه حوزه و روحانیت داشت اما در نهایت در رمضان سال 92 و در یکی از برنامهها وی ناگهان مدعی شد که «بسیاری از میراث روائی شیعه از کعبالاحبارها و یهودیان و نصرانیها و مجوسها به ما رسیده است.»
این اظهارات کافی بود تا سید کمال حیدری دوره متأخر خود را شروع کند و موجی در رسانههای شیعی و مخالف شیعه راه بیفتد. رسانه نزدیک به وی، این حرکت را بهعنوان حرکت اصلاحی علامه سید کمال حیدری تعبیر نمود و برخی از رسانههای عرب آن را انتفاضه علیه برخی از اعتقادات شیعه یاد کردند و در ادامه شبکههای اجتماعی و وبسایتهای عربزبان مرتبط مدعی شدند که یکی از علمای شیعه اعتراف کرده که شیعه، یک مذهب اسلامی نیست و ریشه یهودی و مجوسی و نصرانی دارد. شرایط پیش رو باعث شد که شبکه کوثر با وی قطع همکاری نماید و سید کمال حیدری فعالیتها را در مؤسسه خود برای تداوم این رویکرد جدید ادامه دهد. این اظهارنظر وی نشان از تحولی بنیادین در اندیشههای او داشت؛ اندیشههایی که به سمت جریانی موسوم به بازگشت به قرآن نزدیک بود که همواره با مرجعیت و فقها چالش داشته است.
سید کمال حیدری دغدغه چه جریانی را دارد؟
جریان بازگشت به قرآن از جمله جریانات ریشهدار در تاریخ تفکر دینی شیعه است که نسبت به توجه علما و فقها به احادیث انتقاد دارد و معتقد است فراوانی حجم احادیث حوزویان را مجاب کرده که در استنباطات فقهی خود به جای قرآن کریم به احادیث تکیه کنند. این جریان ابتدا توسط تجدیدنظرطلبانی همچون علیاکبر برقعی، شریعت سنگلجی، سید اسدالله خرقانی در دوره پهلوی اول مطرح و با فعالیت شیخ محمد خالصزاده و حیدرعلی قلمداران و در دوره اخیر نیز با فعالیت سید ابوالفضل برقعی( وی به شدت مورد نظر رسانههای وهابی است و در مقطعی به اشتباه بهعنوان مرجع تقلید شیعه که سنی شده از وی یاد شد) تداوم یافته است. (طباطبایی، 1395: 239)
این جریان توسط مرحوم صادقی تهرانی به اوج خود رسید. اندیشمندی که ذیل کلیدواژه بیداری قرآنی فعالیتهای خود را شروع نمود و تفسیر الفرقان را نوشت. این جریان قرآن را خودبنیان میداند؛ به این معنی که نیازی به دفاع و تفسیر بیرونی ندارد و از سوی دیگر سنت را ثقل اصغر قلمداد میکند و معتقد است رسول حتی حق جعل تکلیف برای خود ندارد مگر به وحی؛ پس چگونه میتواند برای امت جعل تکلیف کند؟ ( همان )
جریان بازگشت به قرآن همواره با حوزه رسمی چالش داشته و از سوی حوزویان طرد شده و ایشان نیز انتقاداتی به حوزه از جمله توجه بیش از حد به فقه و اصول دارند.
بررسی آرای سید کمال حیدری نیز نشان میدهد که افکار و اندیشههای وی گرچه در موارد مختلفی از جمله تفکیک دین از معرفت دینی، جایگاه زنان و … مشابه جریانات روشنفکری دینی است اما خاستگاه اصلی تفکر وی شباهتهای بسیاری به جریان بازگشت به قرآن دارد. وی معتقد به اصلاحگری در حوزه معرفت دینی و در این مسیر قرآن را محور قرار میدهد و معتقد است تاکنون محور مباحث دینی حول روایات بوده است و باید به سمت مدار قرآن تغییر کند و راه اصلاح دینی بازگشت به اسلام قرآن محور است. وی عنوان میکند:
«روایات اهل سنت غالباً تحت تأثیر حکومتها و فشارهای سیاسی، انبوهی از خواستههای حکومتها را در خود جای داده است و روایات شیعی نیز به دلیل واکنش در مقابل آنها شامل انبوهی از ادعاها و دیدگاههای نامعتیر است.» (حسن، 1396: 45)
این دیدگاه قرآن را محور و تنها ثقل تلقی کرده و سنت و روایات را یک در پرتو قرآن تحلیل و ارزیابی میکند و بین دوگانهای که تحت عنوان قرآنمحوری و حدیثمحوری طراحی کرده، دیدگاه اول را انتخاب میکند. وی اشاره دارد:
نگرش صحیح این است که سنت از نظر معرفتی باید در راستای متن قرآنی حرکت کند و از همین رو نقش سنت یک نقش مداری و جانبی است؛ نه یک نفش محوری و مرکزی. این همان تفاوت اساسی و بنیادین بین اسلام قرآنمحور است که ما سخت بدان اعتقاد داریم و بین اسلام حدیثمحور که بر امت تحمیل شده است. (حیدری، 1396)
سید کمال در بلندمدت به دنبال احیای جریان بازگشت به قرآن است که توسط گذشتگان این جریان به سرانجام مشخصی در حوزه نرسید و نتوانست قدرت زیادی پیدا کند. از این منظر تلاش میکند خلأهای معرفتی این جریان در نسبت با جریان رسمی حوزه را ترمیم کند از جمله تبیین جایگاه روایات در جریان بازگشت به قرآن و توجه جدیتر به روایات. دفتر وی در پاسخ به سؤالی در همین زمینه اشاره دارد:
عدهای به اشتباه گمان میکنند، نظریه «اسلام محوریة القرآن» یا همان اسلام قرآنمحور، به این معناست که کلّ روایات باید نفی و انکار شوند؛ در حالی که این برداشت از نظریه مذکور کاملاً خطاست! قرآن محوریای که آیتالله حیدری بدان معتقد است و جامعه علمی را بدان فرا میخواند، بیانگر ضرورتِ اصل و محور قرار دادن قرآن کریم، و فرعیّت روایات است. (وبسایت ، 1397)
ایشان در جای دیگر نظریهای ناسازگار با این فضا را مطرح میکند و صراحتاً اشاره دارد که «حاکمیت عقل و قرآن به جای میدانداری حدیث و اجماع اگر بخواهیم مرجعیتهای فکری را که درباره آنها اختلافی وجود ندارد ملاک داوری و بحثهای علمی قرار دهیم، فراروی ما جز عقل قطعی و قرآن کریم وجود ندارد، بر خلاف روایات و اجماعات و مشهورات و مسلمات جدلیّالطرفیّن که صلاحیت محور قرار گرفتن در مباحث علمی و دینی را ندارند.» (حیدری، 1397)
گرچه وی در سالهای گذشته بر این ایده با شور و حرارت اصرار داشته اما دوگانه اسلام حدیث و قرآن که وی بر آن پافشاری میکند ریشه در عقاید سلفی در قرن اخیر دارد که در ایران نیز پیروانی در میان نوگرایان و تجدیدنظرطلبان شیعه داشته است. بنابراین نه آقای حیدری نخستین منادی این دوگانهسازی و تقابل است و نه تئوریسین اصلی و مهم آن.
انتقادات سید کمال به حوزه و روحانیت همان انتقادات جریان بازگشت به قرآن و منبعث از آنچه وی غلبه سنت و روایات میخواند است. وی میگوید:
وقتی دروس حوزه علمیه را مشــاهده میکنیم در مییابیم که غلبه با درسهای فقهی و اصولی اســت نه بحثهای کلامی و فلسفی و عرفانی. دروس تحقیقات و آثار مراجع و علمای بزرگ حوزه، بیشتر ناظر به مباحث فقه و اصول اســت، نه بحثهای عقلی و اعتقادی. در عمل میبینیم که معمولاً درسهای خارج فقه و اصول مراجع و بزرگان حوزه علمیه قم، بیش از ده مورد است. اما همین مراجع عظام و عالمان برجسته یا اصلاً کرسی دروس اعتقادی -آن هم در سطح خارج- که از صبغه عقلی و تحلیلی برخوردار باشد ندارند یا اگر داشته باشند هم شمار آنها در مجموع از انگشتان یک دست تجاوز نمیکند. (حیدری، 1396)
عناوین سایر اندیشهها و دیدگاههای ایشان که در سالهای گذشته منشأ تنش بوده و عمدتاً منبعث از همین دیدگاه وی به متون دینی است را میتوان به شرح ذیل عنوان کرد:
- تمایز بین «مرجعیت دینی» و «مرجعیت فقهی»؛
- نظریه جواز تعبد به جمیع ادیان و مذاهب الهی و غیر الهی؛
- ضرورت جامعگرایی در علوم و معارف اسلامی؛
- نظریۀ مشروعیت تعدد قرائتها از دین؛
- معیار حداقلی تشیع؛
- ضرورت به میان آمدن فهم و «قرائت زنان» از دین؛
- توجه به دستاوردهای علوم تجربی در فهمِ روایات.
تنشهای اخیر
سید کمال حیدری در سالهای گذشته تنشهای متعددی با بزرگان و شخصیتهای حوزه داشته است و مخالفان وی در غالب مصاحبه، بیانیه و … علیه وی و افکار وی سخنانی را مطرح کردهاند که میتوان به صورت خلاصه در قالب جدول ذیل اشاره نمود:
ردیف | شخصیت | تاریخ | توضیحات |
1 | مرحوم آیتالله شاهرودی | 1395 | در پاسخ به این سؤال که سید کمال معتقد است بسیاری از احکام و میراث روایی شیعه از کعب الاحبار، یهود، نصاری و مجوس نقل شده عنوان داشتهاند که این کلام جز از سوی یک ناآگاه به میراث مکتب تشیع گفته نمیشود. |
2 | سیدعلی میلانی | 1397 | چه کسی اینگونه به عالمان دینی خود جسارت میکند؟ |
3 | جامعه مدرسین | 1399 | راه وی انحراف و گمراهی است. |
4 | استاد ابوالقاسم علیدوست | 1399 | نگارش یادداشت و نقد وی |
5 | استاد حسین سوزنچی | 1398 | نقد نظرات سید کمال حیدری در موضوعات تعدد قرائات، تقریب مذاهب، تعبد به جمیع ادیان، حقوق زن |
6 | شیخ حسن میلانی | 1395 | فهرستی اجمالی از انحرافات سید کمال حیدری ومبانی غلط او |
7 | استاد محسن اراکی | 399 | انتشار بیانیه شدید اللحن به دلیل اظهارات وی در مصاحبه با شبکه الاخباریه |
8
|
اساتید علوی بروجردی، غروی، جواد فاضل لنکرانی، هادوی و میلانی و …. | 1396 | از مؤمنین عدم توجه به این شخص و غیر او از منحرفین علمی و عملی را خواستاریم |
9 | محمدرضایی استاد فلسفه حوزه و دانشگاه | 1399 | پاسخ به کلیپ سید کمال حیدری با عنوان چالشهای پیش روی دین و مدرنیته در مواجهه با کرونا |
پیش از تنش اخیر در مصاحبه با شبکه الاخباریه وی به صورت مستقیم و غیر مستقیم در حوزه مورد نقدو بررسی افراد مختلف قرار گرفته و حتی وبسایتهای اختصاصی برای نقد آرا وی ایجاد و ادعا شده که وی سرقتهای علمی متعددی انجام داده از جمله از آثار و آرای ملاصدرا، آیتاللهالعظمی خویی، علامه طباطبایی، آیتالله عبدالاعلی سبزواری، آیتالله سید مصطفی خمینی، شهید آیتالله حکیم، رشید رضا، شیخ حسن مصطفوی ابن عاشور و دیگر نویسندگان و علما از مواردی است که حتی در کتابی با عنوان أزمة التوثیقات فی مؤلفات السید الحیدری به طور مفصل بحث و بررسی شده و اعتبار آثار و آرای آقای حیدری را به شدت مخدوش میکند.
اما چالش اخیر پیشآمده در خصوص سخنان وی درباره تکفیر اهل سنت میان علمای شیعه بازتابهای گسترده و موجی جدید علیه وی به راه انداخت. وی در مصاحبه با شبکه الاخباریه درباره اختلافات مذاهب مختلف اسلامی با بیان اینکه «تکفیر محصور در اهل سنت نبوده و در میان علمای شیعه هم مسئله تکفیر وجود دارد»، گفت که «علمای متأخر شیعه قائل به تکفیر باطنی اهل سنت» هستند و با آنکه اهل سنت مسلمان هستند اما بخشی از روحانیان شیعه قائلاند به اینکه اهل سنت «در باطن و آخرت مسلمان نیستند.»
انتشار این اظهارات همزمان با نزدیک شدن به هفته وحدت باعث شد که دبیر کل سابق مجمع تقریب مذاهب طی بیانیهای که بعداً خود نیز آن را تند خواند سید کمال حیدری را بدعتگذار و دروغگو خطاب کند. در این بیانیه آمده است:
آن چه این شخص به علمای مذهب اهلبیت (علیهمالسلام) نسبت داده است، دروغی بزرگ و تهمتی عظیم است، سبحانک اللّهم هذا افک و بهتان عظیم. یکی از روشنترین واضحاتی که فقهای مذهب اهلبیت (علیهمالسلام) بر آن اجماع نموده و یکی از ضروریّات مذهب ایشان گشته و خود در کتابهایشان بر آن تصریح کرده، و نصّ روایاتی است که از ائمهی خود (علیهمالسلام) نقل کردهاند، این است که پیروان مذاهب شناختهشده اسلامی، همگی مسلمان بوده، خوردن ذبائح ایشان حلال، ازدواج با ایشان جایز، و تمامی احکام اسلامی در مورد ایشان جاری است. در پایان بیانیه، استاد درس خارج حوزه علمیه قم آمده است: «بر جوانان مؤمن واجب است در راه یاری خدا و رسول و ائمه اهلبیت (علیهمصلواتالله)، این فرد فاسق را رسوا نموده و حرمتی برای وی قائل نشده و او را منزوی کنند..» (اراکی، 1399)
بیانیه ایشان به همراه یک حمایت همهجانبه از سوی برخی جریانات حوزوی از جمله جامعه مدرسین و حمایتهای نهادهای قضایی باعث شد که اولین تنش و اصطکاک وی از حوزه فکر به لایه قضایی سرایت کرده و تابلو دفتر وی در خیابان سمیه قم، پایین کشیده شود.
این اقدامات که همزمان با پایان عمل جراحی وی در تهران و عدم حضور وی در قم بود، رسانههای معاند بهعنوان یک اقدام امنیتی برای محدودسازی وی تلقی شود و موجی از اظهانظرها در رسانههای داخلی و خارجی را به راه انداخت.
سید کمال حیدری و چشمانداز پیش رو
سالها از شروع سید کمال متأخر میگذرد و وی اظهارات و دیدگاههای مختلفی در فضای مغایر با دیدگاههای رایج در حوزه و روحانیت مطرح کرده است. او اکنون دیگر در تلویزیونهای برونمرزی جمهوری اسلامی فعال نیست و در فضای رسمی حوزه نیز جایگاهی ندارد و از سوی دیگر شاگردان وی نیز کاهش محسوسی داشتهاند اما وی همچنان در مؤسسه خود به جذب و فعالیت رسانهای و علمی مشغول است و از سوی دیگر وی از جهت شاگردان و رسانه نیز با سایر گذشتگان خود در جریان بازگشت به قرآن تفاوتهای بسیاری دارد که سرنوشت وی را متفاوتتر خواهد کرد. مسیری که وی در فضای مرجعیتی انتخاب کرده نیز مسیر عادی نیست و وی در تلاش برای مخاطبیابی در میان نوگرایان حوزوی و تحصیلکردگان دانشگاهی است.
در فضای سیاسی همچنان علاقمند است که رابطه خود با جمهوری اسلامی را حفظ کرده و در مراسمات مربوط به انقلاب از جمله 22 بهمن و 9 دی حضورفعال دارد. از سوی دیگر وی از نظر مبانی فقهی به امام خمینی به مراتب نزدیکتر است تا آیتالله خویی و یکی از حامیان همیشگی رهبر انقلاب بوده است.
به نظر میرسد در فضای حوزه سنتی، رویکرد همیشگی «الباطل یموت بترک ذکره» همچنان مدنظر این جریان است و در بیانیه این جریان که در سال 96 منتشر شد صراحتاً اشاره شده که «از مؤمنین عدم توجه به این شخص و غیر او از منحرفین علمی و عملی را خواستاریم.» اما با ورود جامعه مدرسین و جریان همسو با حاکمیت در نقد وی فضا وارد فاز جدیدی خواهد شد و گزینههای قضایی و محدودسازیهای حاکمیتی مدنظر قرار خواهد گرفت.
راه حل چیست؟
به نظر میرسد که هر دو رویکرد جریان سنتی و جریان همسو با حاکمیت در حوزه در بلندمدت منجر به افزایش تخاصمات وی خواهد شد. در شرایط فعلی بسیاری از جریانات واگرا در فضای حتی سیاسی در حال حمایت از وی هستند و میتوانند بهعنوان حامیان وی در سالهای آینده هزینهساز شوند. یکی از مهمترین راهبردها در این بستر، راهبرد مشغولسازی است. جریان بازگشت به قرآن و سید کمال حیدری در بسیاری از پروندهها وجه اشتراکاتی با حاکمیت و حتی جریان سنتی حوزه دارد و میتوان از وی در راستای این ظرفیت بهرهبرداری کرد. از جمله پیشنهادها در این بستر میتوان به موارد ذیل اشاره داشت:
- مباحث مربوط به فقه مضاف؛
- نقد و بررسی فرقههای نوظهور؛
- نقد و بررسی جریانهای انحرافی درون دینی همچون یمانیها؛
- نقد و بررسی جریانات ضد دین نظیر آتئیست ها.
به هر حال به نظر میرسد دم دستترین و شاید بدویترین و البته پرهزینهترین مسئله در شرایط فعلی، ارجاع این جریان به مراجع قضایی و امنیتی و حل یک مسئله فکری و فرهنگی با ابزارهای امنیتی و قضایی است.
منابع و مآخذ
طباطبایی، سید محسن(1395)، گونهشناسی جریانهای فکری حوزه، انتشارات افق مکث
حسن، طلال(1396) مفاصل الاصلاح فی الفکر الشیعی، انتشارات مؤسسه امام جواد
کمال، حیدری(1396)، اصول و گامهای اصلاح اندیشه دینی، نقل از سامانه اطلاع رسانی سید کمال حیدری http://alhaydari.com/fa/2018/03/5797/
وبسایت سید کمال حیدری(1397) آیا نظریۀ «اسلام محوریة القرآن» شما، به معنای انکار کلّ روایات است؟!، وبسایت سید کمال حیدری http://alhaydari.com/fa/2018/12/7048/
حیدری، سید کمال(1396)، رویکرد غالب حوزههای علمیۀ ما، اصولی است یا اخباری؟، وبسایت اجتهاد
حیدری، سید کمال(1397)، کانال رسمی سید کمال حیدری کدمطلب 3484
اراکی، محسن،بیانیه آیتالله محسن اراکی در رد و تکذیب ادعاهای سیدکمال حیدری، خبرگزاری رسا
https://rasanews.ir/fa/news/666586