گزارشی از یک دعوای طلبگی
حمید عنایتاللهی[1]
چکیده
تابستان گذشته، محمل اتفاقات و رخدادهای مهمی در سطح حوزه و روحانیت بود. مهمترین آنها، منازعه بین شیخ محمد یزدی (ریاست جامعه مدرسین) و آقایان شیخ صادق لاریجانی و سید محمدجواد علوی بروجردی بود و بهصورت مقطعی، بخشی از ظرفیت کنشگران و تحلیلگران فضای حقیقی و مجازی را به خود متمرکز کرد. این منازعه، بین جریانات مختلف حوزوی واکنشهایی داشت که خود نشاندهنده عمق برخی از اختلافات بوده و درنهایت، با آشتی و انتشار تصاویر رئیس اسبق و سابق قوه قضائیه در یک جبهه پایان یافت؛ اما همچنان چالش تحرکات مرجعیتی آقای علوی بروجردی در سطح جامعه مدرسین و ریاست آن ادامه دارد.
مقدمه
دعوای طلبگی، کلیدواژهای بود که سخنگوی شورای نگهبان برای سلسله مطالب و سخنانی که بین دو رئیس گذشته قوه قضائیه ردوبدل شد، به کار گرفت. سخنانی که در قالب جلسه خصوصی، نامه رسمی و درنهایت، یک جلسه آشتیکنان، پایانی خوش داشته و البته اثرات خود را بر ذهن و ضمیر جامعه خواهد گذاشت. اگرچه روابط عمومی جامعه مدرسین در همان ساعات ابتدایی تلاش نمود تا مسئله را مدیریت و روابط عمومی را مرجع انتشار اظهارات ریاست جامعه مدرسین مطرح کند؛ اما بهزودی موجی از واکنشها و اظهارات درباره این سخنان آغاز شد و حجم اظهارنظرها و مطالب مطرحشده بین طرفین این منازعه، بسیار بالا گرفت؛ تاحدی که تنها نگاهی به ترندهای گوگل نشان میدهد که سه کلیدواژه «محمد یزدی»، «علوی بروجردی» و «صادق لاریجانی» رشد ناگهانی و سریعی داشتهاند.
این منازعه، به صفآرایی جریانات مختلف فکری و سیاسی منجر شد که در حوزه سیاسیِ داخل کشور، اصولگرایان و اصلاحطلبان مهمترین کنشگران آن بوده و در حوزه فکری نیز برخی از جریانات روشنفکری و حوزوی نسبت به آن واکنش داشتند و از سوی جریانات معاند و ضدانقلاب نیز مورد بهرهبرداری قرار گرفت.
با قطعنظر از سخن ریاست جامعه مدرسین که تأکید بر خصوصی بودن جلسه داشتهاند، فرید مدرسی-فعال رسانهای- و محمدحسن نبوی- معاونت تبلیغ حوزه و مسئول بسیج اساتید- دو نامی بودند که هریک به سهم خود در ایجاد این تنش نقش ایفا کردند و در ادامه، مدرسی تلاش نمود با انتشار مطالب مختلف، خود را تنها بازنشرکننده مطلب کانال بسیج اساتید نشان دهد و بسیج اساتید نیز انتشار گسترده آن را به فرید مدرسی منتسب کرد.
شایانذکر است در کنار این مسائل، واکنشهایی هم به اظهارات آیتالله یزدی علیه ریاست جمهوری شکل گرفت، همچون تیتر شرق: «عدم کفایت رئیسجمهوری از قم کلید میخورد!؟» و اظهارات دو تن از حوزویان (آقایان فاضل میبدی و مرتضی جوادی آملی).
در هر صورت، این چالش با انتشار تصاویر آشتیکنان دو طرف این منازعه مدیریت شد؛ اما اثرات آن بر اذهانِ افکار عمومی و فضای طلاب و روحانیت خواهد ماند و از سوی دیگر، چالش نشست دورهای اساتید و جامعه مدرسین بهعنوان دو جریان متعارض در حوزه را عمیقتر کرد.
شروع ماجرا
مقارن با ساعت 23 شب 25 مردادماه، کانال ارگان بسیج اساتید حوزه قم[2] در شبکه اجتماعی ایتا، مطلبی منتشر کرد که حاوی اظهارات ریاست جامعه مدرسین در ملاقات اعضای بسیج اساتید با ایشان در تاریخ 20/5/98 بود. در این دیدار، پس از گزارش محمدحسن نبوی -مسئول بسیج اساتید حوزه قم- از فعالیتهای این مجموعه، آیتالله یزدی مسائلی را با توجه به خصوصی بودن جلسه ابراز داشتند. مهمترین محورهای سخنان آیتالله یزدی، انتقاد تلویحی و بدون نام از رییسجمهور، رئیس سابق قوه قضائیه و مدعیان مرجعیت و انتقاد از بیتفاوتی نسبت به مسائل سیاسی در حوزه بود.[3]
این سخنان با تأکید آیتالله بر خصوصی بودن جلسه ایراد شد. فایل صوتی این سخنان از طریق گوشی یکی از حاضران در جلسه، ضبط شده و بعداً بهصورت اجمالی پیادهسازی شد و بهصورت گزیده سخنان در این کانال منتشر گردید. پس از این، کانال تلگرامی «نیمه محرمانه» و برخی از کانالهای دیگر، عبارتهای منتشره در کانال بسیج اساتید را منتشر کردند؛ اما این پایان ماجرا نبود و با انتشار و مشخص شدن مرجع ضمیر سخنان آیتالله (رئیسجمهور، رئیس سابق قوه قضائیه و آقای سید محمدجواد علوی بروجردی)، مقارن با ساعت 7 صبحِ همان روز در کانال فرید مدرسی[4] کارزار رسانهای جریانهای مختلف شروع به فعالیت کرد.
مدرسی با نوعی گزینشگری، دقیقاً بخشهایی از سخنان آیتالله یزدی که ناظر به انتقاد از آقایان روحانی، علوی بروجردی و صادق لاریجانی بود را منعکس نمود که با فاصله کوتاهی پس از آن در سایر رسانههای مجازی و ماهوارهای منتشر شد. نمودار انتشار این اخبار را میتوان به شکل ذیل ترسیم کرد:
متن منتشره در کانالها و گروهها که از کانال فرید مدرسی نقلقول شد به شکل زیر است:
«محمد یزدی، رئیس جامعه مدرسین و عضو فقهای شورای نگهبان یکشنبه هفته گذشته، در دیدار مسئولان مرکز بسیج اساتید و نخبگان حوزه علمیه قم گفت:
- [خطاب به حسن روحانی]: چطور کسی که تنفیذ ولایت را دارد، جرئت کرده و کارهای خلاف امر رهبری را میکند؛ مثل مخالفت درباره فضای مجازی و… اگر نمیتوانی مملکت را اداره کنی، برو کنار. این برو کنار را چه کسی باید بگوید؛ در درجه اول حوزه باید بگوید. بعد از نظر قانونی باید دیوان عالی قضایی بگوید. بعدش هم مجلس بگوید، ولی متأسفانه میبینیم مجلس هم وضعیت دیگری دارد!
- [خطاب به صادق لاریجانی]: هرچند در مسئلهای نظر ولیفقیه خلاف عقیده من باشد، موظفم که اطاعت کنم؛ چون ضررش کمتر از شکستن حرمت ولایت و حاکمیت است. فلانی میگوید: اگر این کار را نکنید نجف میروم! خوب بروید، آیا با رفتن شما قم بههم میخورد؟ شما در قم بودنتان هم خیلی مؤثر نبود؛ چه رسد که نجف بروید. رئیس دفتری که ۱۰ سال، جای مهمی را اداره کرده دستگیر میشود، بعد اعتراض میکند که چرا گرفتید؟! به اسم مدرسه علمیه، کاخ ساختند! آیا ارث پدرت بود؟ از کجا آوردی ساختی؟
- [خطاب به محمدجواد علوی بروجردی]: بعضی اگر یک روزی رسماً اعلام مرجعیت کنند، اگر زنده باشم، رسماً جلویش را میگیرم و اعلام رسمی هم میکنم؛ واقعاً در حوزه چه کسی باید با این مسئله برخورد کند؟! نوه مرجع بودن که دلیل شرعی برای مرجعیت نیست؛ کسی نگفته هرجا فلانی نوه مرجع شد، میتواند مرجع باشد… اگر کسی توان علمی او محرز نشود و وارد این عرصه شود، مجبور میشوم رسماً اعلام کنم که ایشان حق ادعای مرجعیت ندارند؛ چون هیچ جایی توان علمی او را تأیید نمیکند؟ مگر میشود هرروز یک نفر ادعای مرجعیت کند. اگر چنین فردی تابلو هم بزند، تابلویش را پایین میآوریم؛ هیچ تعارفی هم نداریم، چون مرجعیت نمیتواند بازیچه باشد. چهار، پنج مرجع داریم که از طرق شرعی مرجع شدهاند، کافی هستند. همه که نباید فقیه و مرجع بشوند… صیانت از مرجعیت باید رعایت شود، کمیسیون صیانت از مرجعیت مصوب جامعه مدرسین و مورد تأیید پنج مرجع است که یکی از آنها مقام معظم رهبری است و حتی مراجع اخیر هم که فوت شدند، در آن زمان تأیید کردند؛ لذا پنج مرجع تأیید کردهاند و هفت هشت عضو هم دارد… متأسفانه گرایش به عناوین، ظواهر و القاب [در حوزه] زیاد شده است؛ بعضی ضوابط حوزوی بزرگان زیر پا گذاشته شده است.
- کارهایی که در بسیج اساتید انجام میدهید کارهای بسیار خوبی است. حوزه را شما به کمک اساتید انقلابی که بعضیشان را میشناسم، میتوانید کمک بدهید و به کمک اینها نگذارید حاکمیت آهستهآهسته تحتالشعاع قرار گیرد. نگذارید حکومت اسلامی تضعیف شود و حوزه یک حوزه مخالف حکومت که نه؛ بلکه حتی بیتفاوت نسبت به حکومت بشود. حوزه باید بهترین و بیشترین پشتیبان حاکمیت باشد. – منبع: ارگان اساتید و نخبگان بسیجی حوزه.»
نامه ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام
در چنین شرایطی، در بعدازظهر 27 مردادماه، آقای صادق لاریجانی نامهای را بهصورت عمومی و خطاب به ریاست جامعه مدرسین منتشر کرد. این نامه به طرز بیسابقهای درگیری دو تن از بزرگان نظام را به صحنه عمومی و رسانهای کشاند. ادبیات این نامه کاملاً انتقادی بود و با محورهای مختلفی نگاشته و در وبسایت رسمی مجمع تشخیص منتشر شد.
محور اول، پاسخگویی نسبت به انتشار مطالبی درباره حمایت لاریجانی از اکبر طبری و محور دوم، مربوط به حوزه علمیه ولیعصر بود که در هر دو محور، این نامه ادبیات و شیوه نگارش بسیار تندی داشت و منازعه را گستردهتر کرد.
رویکردها
مقاطع و بزنگاههایی مشابه رخداد فوق، یکی از مهمترین موقعیتها در رصد جریانات فکری و سیاسی است؛ چراکه این جریانات تلاش میکنند با اظهارنظرهای خویش، دالهای مرکزی و شناور خود را تقویت کنند و از سوی گفتمان مقابل و خود را نفی و طرد و در اصطلاح تحلیلِ گفتمان، غیریتسازی کنند. بر این اساس، در فضای سیاسی دو جریان اصلاحطلب و اصولگرا و از سویی، دو جریان انقلابی و سنتی در حوزه صفآرایی کردند و در حمایت از طرف خود به تولید محتوا پرداختند.
1- جریان سنتی و منتقد جامعه مدرسین
سالهاست تحرکات و فعالیتهای جامعه مدرسین از سوی طیفهایی از حوزویان خصوصاً نشست دورهای اساتید مورد انتقاد قرار گرفته است و اساساً برخی، فلسفه تشکیل نشست دورهای اساتید را واکنش به این مجموعه عنوان کردهاند. طی یک سال گذشته نیز این طیف از منتقدان در بزنگاههای مختلف و خصوصاً در پی اظهارات آیتالله یزدی، نظیر نامه به آیتالله شبیری زنجانی واکنش نشان دادهاند. مهمترین نقد این جریان، موضوع کمیسیون مرجعیت و ایجاد سازوکار مرجعیت از کانال جامعه مدرسین است. در منازعه فوق نیز این جریان با حمایت کامل از آقای علوی بروجردی، حملاتی را علیه جامعه مدرسین و ریاست آن روانه کردند.
2- جریانات سیاسی
اگرچه کدخدایی سخنگوی شورای نگهبان تأکید داشت که این ماجرا یک دعوای طلبگی و طبیعی است؛ اما بهزودی جریانات غیر حوزوی، ازجمله جریانات سیاسی به مسئله ورود کردند. شرق و جماران از رسانههایی بودند که یادداشتها و مصاحبههای مختلفی در این زمینه طراحی کردند. محسن غرویان در این فضا بارها مصاحبه کرده و تعریضاتی به ریاست جامعه مدرسین درباره روحیات ایشان و… مطرح نمود. سایر روزنامههای جریان اصلاحطلب نظیر آرمان نیز در این فضا یادداشتهایی از اکبر عبدی و سایر نیروهای فکری و اجرایی در تعریض به آیتالله یزدی داشتند.
اما در فضای اصولگرایی نیز در درون حوزه حمایتهایی از اظهارات آیتالله یزدی شد و محور انتقادات به سمت علوی بروجردی حرکت کرد. طیفهای نزدیک به اصولگرایان، طی یک ماه گذشته نقدهای مکرری به نامبرده و از سوی دیگر به فرید مدرسی، به بهانه همین فضا منتشر کردند.
3- جریانات دعوتکننده به آرامش
در درون حوزه و برخی از رسانهها، جریانی بهعنوان جریان سوم تلاش کرد تا بدون جانبداری از هیچیک از طرفین منازعه، اصل همگرایی و دعوت به آرامش را مورد تأکید قرار دهد. در درون حوزه میتوان به رسانه مباحثات اشاره کرد که در 4 یادداشت تلاش نمود این فضا را تقویت کند. شایانذکر است در فضای گفتگو و دیپلماتیک نیز شخصیتهایی نظیر آیتالله کعبی و جنتی تلاش کردند که آیات یزدی و لاریجانی در عید غدیر جلسه آشتیکنانی داشته باشند که این امر محقق نشد.
پایان ماجرا و تداوم یک منازعه حیاتی
در ششم شهریورماه انتشار تصویری در صفحه توییتر عباسعلی کدخدایی، به بخشی از این منازعه پایان داد. کدخدایی نوشت:
اگرچه اختلاف دو رئیس گذشته قوه قضائیه در یک جلسه حاکمیتی و با ورود چندین شخصیت حاکمیتی و حوزوی پایان یافت؛ اما اختلافات جامعه مدرسین با نشست دورهای اساتید و شخص آقای سید محمدجواد علوی بروجردی به دلیل انتشار رساله و کنشهای مرجعیتی ایشان همچنان ادامه دارد. بحث و گفتگو بر سر مکانیسم مرجعیت و محدوده اختیارات جامعه مدرسین، این بار با انتشار رساله آقای علوی بروجردی به مبحث روز حوزهها تبدیل شده است و موجی از اعتراضات طلاب سنتی و انقلابی به عملکرد آقای علوی برانگیخته و در ادامه، نامه آیتالله وحید خراسانی در رد ادعاهای شاگردان مبنی بر کسب مجوز اجتهاد از ایشان، تنور این مباحث را داغتر کرده است. بر این اساس، به نظر میرسد این منازعه بر سر مکانیسم مرجعیت در دوره جدید، یکی از چالشهای آینده دو جریان انقلابی و سنتی در حوزه خواهد بود و بهراحتیِ آشتی آیات لاریجانی و یزدی در یک جلسه و کدخدامنشی چند شخصیت به سرانجام نخواهد رسید.
جمعبندی
به نظر میرسد در شرایط فعلی و پس از گذشت فضای هیجانی مردادماه، دو سؤال اصلی را باید طرح کرد و پاسخ داد:
- برنده اصلی این قبیل منازعات و اختلافات داخلی کیست؟ نگاهی به اظهارات و سخنان معاندان و مخالفان جمهوری اسلامی در شبکههای ماهوارهای و فضای مجازی نشان میدهد که در برهه زمانی انتشار این اختلافات در فضای عمومی جامعه، آنان بهرهبردارِ اصلیِ این فضا بودهاند که با انتشار انواع محصولات رسانهای، تحلیلهایی در تخریب نظام اسلامی ارائه دادهاند.
- راههای پیشگیری از رخدادهای مشابه چیست؟ به نظر میرسد در فقره فوق، با قطعنظر از اظهارات ریاست جامعه مدرسین و نظرات ایشان، منتشرکنندگان یک جلسه خصوصی بهعنوان یکی از بانیان اصلی، نیازمند توجیه جدی هستند. از سوی دیگر، ایجاد سازوکار در روابطعمومیها و مشاورانِِ (خصوصاً مشاوران رسانهای) شخصیتهای حوزوی، برای بررسی اظهارات و سخنان پیش از جلسات و انتشار ضروری است.
منابع
1- https://eitaa.com/basij_asatid
2- https://twitter.com/Kadkhodaee_ir
3- https://t.me › faridmod
[1]. دانشآموخته حوزه علمیه قم
[2]. تشکل بسیج اساتید حوزه قم به ریاست محمدحسن نبوی، طی سالهای گذشته یکی از فعالان عرصههای مختلف فکری و فرهنگی و سیاسی در حوزه قم بوده است. بسیاری از تحلیلگران جریان زیرزمین فیضیه و حواشی آنکه در سال 97 اتفاق افتاد را حاصل تلاشهای این مجموعه میدانند که ارتباطاتی با مجموعه سپاه پاسداران دارد.
[3]. https://eitaa.com/basij_asatid/1570 https://eitaa.com/basij_asatid/1569 https://eitaa.com/basij_asatid/1571
[4]. فرید مدرسی ماهر، خبرنگار و فعال فرهنگی سیاسی است. وی طی یک دهه گذشته و پس از فعالیت با مهرنامه به فضای حوزه و روحانیت علاقهمند شده و درنهایت، طی سالهای گذشته ارتباطات گستردهای با شخصیتهای مختلف حوزوی در سطوح مختلف مرجعیتی و علمی و مؤسسات در قم گرفته است. وی طی سالهای گذشته گروهی را در شبکه اجتماعی واتس اپ مدیریت میکند که بیشتر شخصیتهای مهم و اثرگذار حوزه قم و نجف در آن عضو هستند.