برآوردی از جریان شیرازی در اغتشاشات عراق و مسائل اخیر منطقه
وحید فراهانی
مقدمه
تحولات ماههای گذشته عراق یکی از مهمترین رخدادها در منطقه خاورمیانه بوده است. افزایش تنشها با دولت و از سوی دیگر، سلسله اقدامات ساختارشکنانهای که طی آن افرادی کشته و مجروح شدند، عراق را به یکی از پرتنشترین ژئوپولتیکهای منطقه تبدیل کرد. از 9 مهرماه این اعتراضات گسترده شد و درنهایت، در آستانه اربعین حسینی معترضان خیابانها را برای مدت کوتاهی ترک کردند. این اعتراضات با زمینه نافرمانی مدنی همراه شد و معترضان در مقاطعی از سلاحهای سبک و حتی نیمه سنگین در مقابله با نیروهای امنیتی استفاده کردند و بارها به منطقه دیپلماتنشین الخضراء حملههایی صورت گرفت.
این اعتراضات با کنشگری جریانات مختلف سیاسی همراه بود و در شهرهای دیگر ازجمله کربلا نیز تداوم یافت. شهر کربلا شاهد شدیدترین اعتراضات بوده که در برخی از مقاطع با رویکردی ضد ایرانی سازماندهی و با نفوذ برخی از عناصر مشکوک به خشونت کشیده شد و درنهایت در اقدامی هماهنگشده به ساختمان کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در این شهر یورش برده شد و خسارتهایی وارد آمد.
وزارت خارجه عراق در بیانهای حوادث به وجود آمده در کنسولگری ایران در کربلا را محکوم کرد و اعلام داشت این اقدامات باعث نخواهد شد که روابط دوستانه و حسن همجواری دو کشور مخدوش شود. ساعتی بعد رئیسجمهور آمریکا در توئیتی از حمله به سفارت ایران در کربلا استقبال کرد. دقایقی پس از ترامپ، وزیر خارجه رژیم صهیونیستی نیز در اولین واکنش رسمی به اعتراضات عراق، ضمن اعلام حمایت از تظاهرات ضد دولتی عراقیها، به اتهامزنی علیه ایران پرداخت.
قطعنظر ازاینگونه حمایتها، نقش جریانات انحرافی صرخی، یمانی و شیرازی طبق مستنداتی در اینگونه تحرکات بسیار پررنگ است. جریاناتی که طی سالهای گذشته همواره جزء معترضان بوده و در ساختار سیاسی عراق اپوزسیون تعریف میشوند.
در این یادداشت تلاش میکنیم نگاهی به عملکرد جریان شیرازی در رخدادهای اخیر عراق داشته باشیم.
بیانیه رسمی جریان توسط سید صادق شیرازی
به تاریخ 7/8/98 سید صادق شیرازی پس از مدتها سکوت، در بیانیهای موضع رسمی خود را نسبت به تحرکات عراق مطرح کرد. وی در این بیانیه که به زبان عربی منتشر شد، دولت عراق را به رسیدگی به اعتراضات مردم توصیه کرد و از مردم خواست تا دست به اقدامات هنجارشکنانه نزنند. وی در بخشی از این بیانیه آورده است:
«کشور عراق، کشور امیرالمؤمنین، امام حسین، صاحبالزمان و ائمه اطهار (علیهمالسلام) است که متأسفانه به کورهای از کشتهها و زخمیهای مؤمنین تبدیل شده است.»
وی در بخش دیگر این بیانیه ابراز داشت:
«سفارش میکنم که به مسالمتآمیز بودن تظاهرات و اعتراضات خود حتماً پایبند باشند و بههیچوجه اجازه ندهند کسانی که در صفوف آنان رخنه کرده نام و حیثیت و اعتبار این ملت غیور و جوانمرد را لکهدار کنند.»
مهمترین نکته در خصوص این اطلاعیه، نوعی احتیاط در موضعگیری و تلاش جریان برای شبیه بودن موضعگیری به بیانیههای سایر شخصیتهای موجه عراق، نظیر آیتالله سیستانی است که تلاش میکند طرفین منازعه را به آرامش دعوت کرده و از هرگونه اقدام ساختارشکنانه بر حذر دارد و از سوی دیگر این اطلاعیه باعث شد که جریان نسبت به سایر رقبا در مخاطبین عراقی عقب نمانده و بتواند خود را ردیف سایر کنشگران قرار دهد.
مروجان جریان
پس از سطح مرجعیتی، در یک سطح پایینتر؛ یعنی در بین مروجان جریان که مهمترین آنها رسانهها و شبکههای ماهوارهای متعدد شیرازیها هستند، ماجرا، کمی متفاوت است. این مجموعههای رسانهای در ابتدا تلاش کردند که بیانیه سید صادق شیرازی را به نحو حداکثری نشر دهند؛ اما در سطحی دیگر بهصورت مستقیم نسبت به حضور ایران در عراق اعتراضاتی مطرح کردند. رسانههای وابسته؛ ازجمله کانالها و صفحات مجازی تجمعات ضد ایرانی مردم عراق را واکنشی نسبت به آنچه دخالتهای ایران خواندند، مطرح کردند. این دوگانگی در بین سران جریان شیرازی و جریان رسانهای ایشان محل تأمل جدی بوده که همواره با این توجیه که این افراد مقلدین و مریدان هستند و مستقیماً به بیت سید صادق شیرازی منتسب نیستند، سلب مسئولیت شده است.
التهابسازی جریان در کربلا
پس از تبیین سطح مرجعیتی و رسانهای جریان، اقدامات میدانی جریان شیرازی در کربلا محل تأمل است. در سطح میدانی برخی از هواداران در شهر کربلا و در اجتماعات ضد ایرانی این شهر حضور داشتند که در ایران بازتاب داشت. ازجمله افراد مطرحی که در این تجمعات حاضر بودند میتوان به مصطفی صراف و شیخ زهیر الاسدی و افرادی دیگر اشاره داشت که در تصاویر منتشره در فضای مجازی، پارچه نوشتههای ایشان حاوی مطالب ضد ایرانی و علیه سردار سلیمانی مشهود است.
بیانیهای برای آرام کردن فضا
پس از انتشار خبر حضور نفرات و معتمدین جریان در تظاهرات شهر کربلا، بلافاصله توسط عدهای از منتسبین بیانیهای تنظیم شد. بیانهای که منتسب به برخی از وکلای جریان است. این بیانیه ضمن محکوم کردن حضور این افراد اشاره داشته که این بار از ذکر اسامی افراد حاضر در این تجمع خودداری میکنیم؛ لکن در صورت تکرار، نام اشخاص مذکور را به همگان اعلام مینماییم. این بیانیه صراحتاً اشاره دارد:
«مشارکت یکی از منتسبین طیف آیتالله سید صادق شیرازی در راهپیمایی کربلا را که در آن شعارهایی علیه ایران بهمنظور شعلهور کردن دشمنی بین شیعیان ایران و مخالفین سیاستهای آن سر داده شده محکوم میکنیم.»
شایان ذکر است این بیانیه در ساعات ابتدایی با تکذیب برخی از فعالان جریان شیرازی مواجه شد.
حمله به کنسولگری و تنشهای جدید
تنشها در خصوص این جریان در خصوص قائله حمله به کنسولگری وارد فضای جدیدی گردید. در 13 آبان گذشته کنسولگری ایران از سوی گروهی از معترضین مورد تعرض قرار گرفت. در این حرکت این افراد بمبهای آتشزا به درون حیاط کنسولگری ایران پرتاب کرده و پرچم ایران را پایین کشیدند و پرچم عراق را جایگزین آن کردند.
در همان ساعات ابتدایی اظهارنظر صباح زنگنه کارشناس مسائل عراق موجی را علیه جریان شیرازی در ایران به راه انداخت. صباح زنگنه درباره کسانی که به کنسولگری ایران در کربلا حمله کردند ابراز داشت که گروههایی که مجری این دستورات هستند میتوانند گروه صرخیها و بخشی از پیروان آیتالله شیرازی باشند. روزنامه جمهوری اسلامی ایران هم بدون ذکر نام منبع در تحلیلی در خصوص این حمله نوشت:
«گروه سید صادق شیرازی اعتراف کرد که طرفداران آنها در جریان تظاهرات اخیر کربلا مرتکب اهانت به ایران شده و در حمله به کنسولگری جمهوری اسلامی ایران در کربلا دست داشتهاند.
این گمانهزنی با چندین پازل دیگر تکمیل و خط رسانهای علیه شیرازیها توسط جریانات حامی نظام در داخل ایجاد کرد و حتی در مقاطعی تصمیماتی مبنی بر اعتراضات مقابل بیت سید صادق شیرازی از سوی برخی از افراد مطرح شد.
شهادت حاج قاسم سلیمانی
به گواهی بسیاری از کارشناسان، شهادت سردار سلیمانی بهعنوان نقطه عطفی در تحولات منطقه و عراق بود و تمامی رسانههای جهان با رویکردهای مختلف به پوشش اخبار شهادت ایشان و واکنشهای بعدی پرداختند؛ اما واکنش جریان شیرازی نسبت به این رخداد تاریخساز محل تأمل است.
باید اذعان کرد که از جهت فکری و سیاسی، جریان سید صادق شیرازی اساساً سکولار نیست و اتفاقاً اعتقاد راسخی به اسلام سیاسی دارد. مراکزی با عناوینی نظیر «سازمان جهانی نفی خشونت»، «مرکز آدم، دفاع از حقوق بشر و آزادی» و «دیدهبان حقوق شیعیان» و… زیر نظر او به فعالیتهای سیاسی و اجتماعی مشغول هستند این مراکز، پایگاههای اطلاعرسانی مشخصی ندارند و اخبار مربوط به آنها از طریق سایت دفتر شیرازی منعکس میشود. یکی از کارویژههای این مراکز محکومیت اقدامات تروریستی در جهان است. در آخرین بیانیه سازمان جهانی نفی خشونت، انفجار تروریستی در موگادیشو، پایتخت سومالی محکوم شده است. سازمان جهانی دیدهبان حقوق شیعیان نیز، در آخرین موضعگیری خود، خواستار تجدیدنظر در محتوای لایحه اصلاحیه قانون شهروندی هند شد. حتی طی این سالها سید صادق شیرازی دیدارهایی با فرماندهان حشدالشعبی داشته و از خانواده شهدا حمایت کرده است؛ اما درنهایت این جریان هیچ واکنشی نسبت به شهادت سردار سلیمانی نداشته و نه در سطح مرجعیتی و نه در سطح رسانهای هیچ بیانیه و حتی اشارهای مطرح نشد. جریان شیرازی و رسانههای وابسته طی این مدت حتی مبتنی بر رویکرد حرفهای رسانهای به پوشش این اخبار هم نپرداختند و به برنامههای جاری خود ادامه دادند. نکته شایان توجه اینجاست که برخی از اکانتهای وابسته به افراد متردد به بیوت سید صادق شیرازی و افرادی که حامیان وی در فضای مجازی هستند، در اقدامات هتاکانه مبادرت به توهین به سردار سلیمانی و شهادت ایشان نمودند.
سکوت در قبال تظاهرات مردمی
روز جمعه 4 بهمنماه، تظاهرات میلیونی ضد اشغالگری آمریکا و با دعوت جریانات مختلف در عراق و حمایتهای مرجعیت شیعی سازماندهی شد که یکی از نقاط عطف در نسبت عراق و آمریکا بود. جریان شیرازی علیرغم اینکه در ماههای گذشته همواره مسائل عراق را رصد کرده و حتی بیانیه صادر نموده بود، در خصوص این تظاهرات نیز سکوت پیشه کرد و خطوط خبری پیگیریشده توسط شبکههای ماهوارهای وابسته به جریان، در جریان این تظاهرات حول محور پوشش مراسمات و عزاداری ایام فاطمیه بود.
جمعبندی
نگاهی به تحرکات جریان شیرازی طی سالهای گذشته از اقدامات متعدد خصمانه علیه جمهوری اسلامی ایران حکایت دارد. تنها یک نمونه از آن را میتوان در جریان دستگیری سید حسین شیرازی در سال 96 به دلیل سخنرانی شدیداللحن خود علیه نظام دید. جریان در این قائله با رویکردی رادیکال مبادرت به تعرض و پایین کشیدن پرچم سفارت جمهوری اسلامی ایران در انگلیس نمود و از سوی دیگر، در شهر کربلا تجمعات متعددی را در مقابل کنسولگری ایران راهاندازی نمود.
یکی از شیوههای این جریان در مسائل تنشزا نظیر حمله به کنسولگری، سلب نسبت افراد با بیت و طرح این مدعا است که این افراد تنها مقلدان هستند و مسئولیت اقدامات ایشان بر عهده خودشان است.
درنهایت، به نظر میرسد با توجه به اینکه جریان شیرازی در کنار همه تنشهای عملیاتی یک جریان فکری و تهدیدات این جریان بیش از عرصههای میدانی در عرصههای فکری بوده، رصد مداوم و محدودسازی جریان در داخل و خارج ضروری است.