ضرورت احیای خدمات و کنش‌های اجتماعی روحانیت

نشریات

ضرورت احیای خدمات و کنش‌های اجتماعی روحانیت

(با نگاهی به کنش‌های اجتماعی روحانیت در سیل اخیر)

علی‌اصغر بخشی زاده[1]

 

مقدمه

شروع سال 98 در اذهان ایرانیان با سیلی همراه شد که سه منطقه از کشور را دچار مشکلات فراوانی کرد، مشکلاتی که در نوع خود بی‌سابقه بوده و باعث شد طبقات مختلف اجتماعی برای کمک و یاری‌رسانی وارد مناطق سیل‌زده شوند. در این میان، خیزش بی‌نظیر طلاب و روحانیون برای کمک به مردم سیل‌زده، یکی از اتفاقات و رخدادهای تحول‌آفرین در اولین فصل از سال 98 بود. بر اساس آمار رسمی، قریب به 6000 طلبه و روحانی به کمک مردم سیل‌زده در دوران بحران شتافتند.[2]

با حضور این تعداد طلبه، موجی از تصاویر و ویدئوهای ارسالی از این مناطق به دست کاربران شبکه‌های اجتماعی رسید که در آن روحانیونی بیل به دست در حال ساخت سیل‌بند یا خارج کردن گل از خانه‌های مردم بودند. گرچه در مقاطعی نسبت به حضور طلاب انتقاداتی مطرح شد و برخی آن را نمایشی خواندند، اما جریان غالب که همان هم‌گرایی مردم و روحانیت بود محقق شد و ظرفیت‌های بی‌بدیلی برای بهبود برخی از گسست‌های به وجود آمده ایجاد شد.

یادداشت پیش رو تأکید دارد که اولاً چنین خدماتی در طی سال‌های گذشته و علی‌الخصوص پس از مرحوم حائری یزدی، مؤسس حوزه علمیه قم، مسبوق به سابقه است و اساساً روحانیت بخشی از محبوبیت خود را مدیون همین حضور در بین مردم در بزنگاه‌ها و مواقع بحرانی است و از سوی دیگر، این خدمات کنشی نه از باب شرایط و اقتضاء زمانه، بلکه در راستای تبلیغ از راه عمل، می‌تواند ظرفیت‌های بی‌بدیلی در گرایش مردم به روحانیت و دین داشته باشد.

 

 

رخداد

شروع سال 98 در کشور، در همان ابتدا با اخبار تلخی همراه شد، خبرهایی مکرر از سیل در مناطق مختلف کشور از شمال، مرکز و نهایتاً جنوب که همگی توأم با خسارت‌هایی بی‌سابقه بود. در همان ساعت‌های ابتدایی و انتشار اخبار فوق، تلاش‌های ارگان‌های رسمی کشور نظیر ارتش، سپاه، بسیج، نیروهای مردمی و روحانیون برای کمک به مردم سیل‌زده شروع شد. از سوی دیگر، فعالان اردوهای جهادی به‌عنوان یکی از سنت‌های حسنه که از سوی نیروهای انقلابی پایه‌گذاری شد،

 

به‌عنوان یکی از نیروهای امدادی وارد صحنه شد و تلاش برای برگشتن شهرها به وضعیت عادی آغاز گردید. با ورود این نیروها و حضور تدریجی طلاب، حمایت‌ها از طلاب و روحانیون بالا گرفت و با انباشت آن در فضای مجازی تبدیل به یک موج رسانه‌ای شد و باعث گردید که سایر طلاب و روحانیون نیز به این موج اضافه شوند. حضور طلاب در این مناطق روزبه‌روز بیشتر شد تا جایی که در اغلب عکس‌های منتشرشده از مناطق سیل‌زده در هر سه نقطه استان گلستان، استان لرستان و خوزستان، تصاویر طلاب معمم و غیر معمم مخابره گردید.

این حضور با حمایت مدیریت حوزه قدرت تازه‌ای گرفت. حجت‌الاسلام اعرافی مدیریت حوزه‌های علمیه کشور طی دستوری به مدیران حوزه‌های علمیه کل کشور، بر دو مسئله تأکید کرد:

اول) برنامه‌ریزی جامع و سریع برای حضور طلاب و حوزویان در عملیات امداد و کمک‌رسانی به سیل‌زدگان؛

دوم) تفویض اختیار به مدیران برای تعطیلی مدارس علمیه.[3]

 

بازخورد رخداد

حضور پرتعداد روحانیون و طلاب در مناطق سیل‌زده و مخابره تصاویر، بازتاب و بازخوردهای مختلفی در طبقات مختلف اجتماعی داشت. با توجه به تعریض و انتقادها نسبت به حضور تبلیغاتی، غالب نیروهای انقلابی و طلاب فعال در شبکه‌های اجتماعی تلاش نمودند این حضور را بیش از یک نمایش تبلیغاتی تحلیل و تبیین کنند. در این تلاش، رسانه‌های حوزوی همچون حوزه نیوز، ارگان رسمی مدیریت حوزه، نقشی مهم داشتند.

با کم شدن آلام مردم و پایان مأموریت روحانیون در این مناطق، تحلیل‌های مختلفی از این رخداد صورت گرفت که همگی نشان از رضایت تحلیل‌گران از این کنش اجتماعی روحانیت داشت. از «بیل‌هایتان را زمین نگذارید» تا «از نشستن بر منبر پیامبر تا ایستادن در سیل»، عناوین تحلیل‌هایی بود که در حمایت از طلاب حاضر در مناطق سیل‌زده ابراز شد.

مجموعه رخداد سیل و حضور روحانیت بزنگاهی بود که اذهان برخی از صاحب‌نظران و کارشناسان را به مسائلی غیر از مسائل جاری در حوزه کارکردهای روحانیت پیش برد. برگزاری نشستی با عنوان «الگوی خدمت‌رسانی حوزویان در حوادث غیرمترقبه و بلایای طبیعی» از سوی دفتر تبلیغات اسلامی و از سوی دیگر، داغ شدن عنوان حوزه و رسالت‌های اجتماعی را می‌توان ازجمله مصادیق همین مسئله برشمرد.

تحلیل

تغییر جایگاه اجتماعی طلاب

موضوع جایگاه و منزلت اجتماعی روحانیت طی سال‌های گذشته بارها توسط برخی از بزرگان حوزه، رسانه‌ها، مراکز علمی و پژوهشی و برخی از پژوهش‌ها مورد اشاره و بحث قرار گرفته است. شاید یکی از پربازدیدترین اظهارنظرها در این خصوص، بیانات آیت‌الله شبیری زنجانی بود که اشاره داشتند:

نوع طلبه‌ها محبوبیت سابق را ندارند. در گذشته این صنف محبوب و مورد احترام بود، اکنون ممکن است شخصی به‌خاطر رفتارش در جایی مورد احترام باشد؛ اما این موضوع درباره نوع طلبه‌ها نیست. الآن اگر اختلافی بین طلبه و غیر طلبه در جامعه رخ دهد، چرا خیلی‌ها حداقل قسمتی از مشکل را از جانب طلبه می‌دانند؟ چون محبوبیت طلبه‌ها کم شده است. این‌ها مصیبت‌هایی است که اگرچه سخت است اما باید قبول کرد.[4]

در مقابل برخی از اساتید معتقد به کاهش منزلت اجتماعی طلاب و روحانیون نبوده و معتقد بودند:

اگر به‌صورت مطلق گفته شود که جایگاه و منزلت روحانیت افت کرده حرفی غیردقیق است. آن طیف از روحانیت که به زی طلبگی و شئون روحانیت آراسته‌اند، نه‌تنها از منزلتشان کاسته نشده که گاه منزلت و محبوبیتی بی‌نظیر یافته‌اند.[5]

در طیف سوم برخی با تمثیل‌ها و ایماژهایی به تغییر فضا و جایگاه اجتماعی روحانیت اشاره دارند، دکتر عبدالوهاب فراتی معتقد است:

بنا به دلایل متعددی دیگر روحانیت نقش پدری گذشته را ندارد و بیشتر به نقش یک برادر بزرگ‌تر تبدیل شده است که الزاماً هم اطاعت‌پذیر نیست. ممکن است برخی از برادران و خواهران کوچک‌تر نقش برادر بزرگ‌تر را بپذیرند یا نپذیرند.[6]

تاکنون پژوهش‌های متعددی هم در زمینه تغییر جایگاه اجتماعی روحانیت صورت گرفته است که وجه مشترک آن‌ها تأکید بر تغییراتی آرام در نسبت مردم و روحانیت بوده است. بخشی از این تغییر معلول عدم تعریف مناسب این نسبت با توجه به تغییرات صورت گرفته در حوزه‌های مختلف اجتماعی بوده است. امروزه نسبت روحانیت و مردم را می‌توان در قالب سه‌ضلعی ترسیم کرد:

ضلع اصلی، روحانیت به‌عنوان فرستنده پیام دین است؛

پیام (مجموعه آموزه‌هایی که روحانیت به مردم منتقل می‌کند)؛

مخاطب (توده مردم).

ایدئال‌ترین شرایط، هنگامی است که وضعیت در هر سه ضلع مثبت باشد، به این معنا که هم اعتماد به روحانیت وجود داشته باشد، هم پیام قدرت اقناع مردم را داشته باشد و هم توده مردم ظرفیت پذیرش پیام را داشته باشند. نگاهی به شرایط فعلی نشان می‌دهد که حداقل در برخی از اضلاع تغییراتی رخ داده است. برخی از پیام‌های مخابره شده از سوی روحانیت با توجه به شرایط زمانه و ضرورت به‌روزرسانی ادبیات دینی اتفاق نیفتاده و از سوی دیگر، با فعال شدن سایر آلترنانیوهای روحانیت نظیر روشنفکران، عرفان‌های نوظهور و… اعتبار فرستنده پیام دچار تغییراتی شده است.

دو فرضیه در خدمات اجتماعی طلاب و روحانیون

با عنایت به نکته فوق، به نظر می‌رسد رخداد سیل گذشته و حضور روحانیت از منظری روحانیت پژوهانه می‌تواند نقطه تحولی برای ترسیم و بازگشت به برخی از کارکردهای فراموش‌شده و زمینه‌ساز تغییر در نسبت روحانیت و مردم باشد و این مسئله نیز توسط برخی از اساتید گوشزد شده است. این رخداد و بازخوردهای رسانه‌ای آن نشان داد که روحانیت اصیل همچنان ظرفیت‌های بی‌بدیلی برای همراهی با مردم و نفوذ در اذهان و قلب مردم دارد. بر این اساس، فعالیت و خدمات اجتماعی روحانیون و طلاب، نیاز به صورت‌بندی و حتی تحلیل پیشینه تاریخی آن دارد تا بتوان آن را به‌صورت یک گفتمان و مطالبه در حوزه‌های علمیه پیگیری کرد.

در اینجا می‌توان دو فرض را تصویر نمود:

اول) وظیفه اصلی روحانیت تبلیغ دین به معنای سنتی است و حضور اجتماعی همچون سیل گذشته و موارد مشابه، کارکردهای عَرَضی و اقتضائی روحانیت است، نه وظیفه اصلی این قشر و طبیعتاً نیاز به برنامه‌ریزی ندارد.

دوم) خدمت به مردم اساساً خود یک وظیفه اصلی است که موضوعیت دارد و مصداق بارز دعوت به خدا از راه عمل است؛[7] بنابراین لزومی ندارد که روحانیت منتظر شرایط زمانه و اهم و مهم کردن برای ورود به عرصه‌های خدمت به مردم باشد؛ بلکه فعالانه باید در این عرصه به‌عنوان یکی از بسترهای تبلیغی ورود کند.

هر دو فرضیه مدافعان و مخالفانی دارد که دلایل مخصوص به خود را دارند. طیف اول معتقدند:

وظیفه بنیادین روحانیت، حتی در این فضا، تبلیغ دین است. همان‌طور که آیه شریفه قرآن می‌فرماید: «الَّذینَ یبَلِّغُونَ رِسالاتِ اللَّهِ وَ یخْشَوْنَهُ وَ لا یخْشَوْنَ أَحَداً إِلاَّ اللَّهَ»، اما گاهی هم به‌خاطر شرایطی که به‌وجود می‌آید، مجبور به انجام اهم و مهم و اولویت‌سنجی هستیم و لذا شرایط اقتضا می‌کند یک روحانی، غیر از آن وظیفه اصلی که دارد، کار دیگری را نیز متکفل شود، هم‌چنان که در سایر مشاغل و اصناف نیز چنین است و این قاعده، محدود به روحانیون نیست و مثلاً گاهی در تصاویری که از سیل اخیر منتشر شد، دیدیم که افرادی که مثلاً نظامی، پزشک و یا روحانی هستند، به‌جای انجام وظیفه اصلی خود، مشغول یک کار یدی، به‌منظور کمک به آسیب‌دیدگان شده‌اند. این مسئله هم یک کار وجدانی و شرعی است و از باب اهم و مهم است که هر شخصی که کمکی از او برمی‌آید، باید انجام دهد؛ وگرنه وظیفه روحانیت مشخص است و آن، عبارت است از تبلیغ دین و دعوت مردم به امور خیر و بردباری و صبر و تحمل مشکلات پیش‌آمده و امید به رحمت پروردگار.[8]

در مقابل طیف دیگری این قبیل حضورها را به‌عنوان وظایف اصلی نه تابع شرایط و اقتضائات و نه از باب اهم و مهم تلقی کرده و عنوان می‌کنند:

اصل خدمت به مردم، موضوعیت دارد. روایت داریم که بالاترین عبادت، خدمت به خلق خداست. از همین‌رو، خدمت به مردم، اصالت دارد و دین هم همین است. طلبه‌ها می‌توانند غیر از اینکه در میدان عمل، در حال تلاش و خدمت هستند، به ترویج دین و گفتمان دینی هم مشغول باشند. درواقع، خدمت به مردم از وظایف ذاتی طلبه‌ها است، ولی درعین‌حال این منافاتی با ترویج گزاره‌های دینی هم ندارد.[9]

 

نگاهی به گذشته

به نظر می‌رسد نوع برداشت طلاب و روحانیون در خصوص مسئله فوق می‌تواند یکی از نقاط تحول در آینده باشد. نگاهی به سنت‌های پیشین و سلف حوزه نشان می‌دهد که خدمت‌رسانی حتی در سطوح عمومی ازجمله اولویت‌های بزرگان در سطح مراجع بوده است.

در دوره مرحوم شیخ عبدالکریم حائری و در شرایطی که روحانیت از سوی حاکمیت تحت شدیدترین فشارها و روند دین‌زدایی رضاخان در جامعه در حال تشدید بود، وی به خدمات عمرانی برای ارتباط با توده جامعه روی آورد. در مرداد ماه ۱۳۱۳ که حادثه سیل در قم به وقوع پیوست نیز ایشان به حمایت از آسیب‌دیدگان پرداخته و واحدهای مسکونی برای سیل‌زدگان در قم ایجاد کرد. ایشان محله‌ای مخصوص سیل‌زدگان در مبارک‌آباد ایجاد کرد که قریب به پنجاه امارت در آن بود. اساساً ترقی مادی و معنوی شهر قم در راستای خدمات مرحوم حائری بوده است. دو بیمارستان که یکی با وصیت سهام الدوله و دیگری با همت آقای میرزا سید محمد فاطمی به صلاحدید آیت‌الله حائری تأسیس شد.[10]

تلاش‌های بعدی توسط آیت‌الله بروجردی صورت گرفت. ایشان تجار و متمکنان شهر را به خانه خود دعوت می‌کرد و از ایشان برای آبادی شهر کمک می‌خواست. به درخواست مرحوم بروجردی بود که روند فقرزدایی از شهر به انجام رسید و برخی کارخانه‌ها ازجمله کارخانه بافندگی ایجاد شد و در حادثه سیل قم در سال 1313 خود شخصاً در منطقه حضور و به مردم کمک‌رسانی نمود و در آن مقطع در کنار دفتر توزیع شهریه دفتر توزیع نان هم داشته‌اند.

این تلاش‌ها در سال‌های بعد و توسط سایر شخصیت‌های حوزوی نیز تداوم داشت؛ اما اخیراً این خدمات به جهت برون‌داد رسانه‌ای، کمرنگ‌تر شده و به سمت ساخت کتابخانه و حوزه علمیه رفته است که به‌عنوان یکی از حلقه‌های مفقوده رابطه مردم و روحانیت قابل‌بررسی است.

 

شرایط فعلی و لزوم تداوم نگرش فوق

در کنار روند تاریخی طی‌شده در حوزه خدمات اجتماعی به‌عنوان یکی از کارکردهای روحانیت، به نظر می‌رسد شرایط فعلی جامعه ایرانی- اسلامی نیز گواهی دیگر بر لزوم فعال‌سازی حوزه و ایجاد سازوکار در فقره فوق است. در فضایی که اطلاعات و داده‌ها از جهات مختلف به انسان امروزی عرضه می‌شود، آنچه به‌عنوان ویترین روحانیت در عرصه عمومی جامعه بیش از هر چیز دیده خواهد شد، منش‌ها و کنش‌های ایشان در ارتباط با مردم است نه اقوال و سخنان آنان.

امروزه در کنار مؤسسات، مراکز آموزشی، نشریات و سایر سازوکارهایی که هدف همگی آن‌ها تبلیغ دین بوده و موفقیت‌هایی در معرفت‌افزایی و ایجاد گفتمان داشته‌اند، باید به سازوکاری جدید برای تربیت نسلی از طلاب اندیشید که با فهم میراث شیعی در حوزه‌های مختلف بتوانند عملاً و از طریق ارتباط با بدنه جامعه با روش‌هایی مثل خدمات اجتماعی در بحران‌های اجتماعی، فرهنگی و طبیعی مصداق دعوت از راه عمل باشند.

 

نتیجه‌گیری و جمع‌بندی

نگاهی به برکات و اثرات مثبت پس از رخداد سیل نشان می‌دهد که خدمات اجتماعی و عمرانی طلاب در ارتباط با مردم نوعی کنش در راستای ارزش‌های دینی و طلبگی قلمداد می‌شود و مسئله‌ای عارضی و تبعی در نسبت با وظایف اصلی روحانیون نیست. این رخداد در کوتاه‌مدت توانست در بخشی از کشور سوء تفاهمات و هجمه‌های دشمن علیه روحانیت را حداقل تا سال‌ها خنثی نماید. در شرایط فعلی به نظر می‌رسد ترسیم الگویی برای خدمت‌رسانی طلاب به مردم در سطح جامعه می‌تواند به کاهش شکاف‌های ایجادشده کمک نماید. الگویی که نه روحانیت را به‌مثابه کارگر ساده در نظر بگیرد که وظیفه او در این مقاطع بیل زدن است و نه روحانیت را منعزل از جامعه و در مسیر مدرسه و کتابخانه ترسیم کند. در این شرایط باید طلابی برای وضعیت جدید تربیت نمود. شرایطی که در فرآیند تربیت، ایشان را به سمت فعالیت در عرصه‌های اجتماعی سوق دهد و ارتباط سامانمند مردم و طلاب را تنها به ایام تبلیغی محدود نکند.

 

منابع و مآخذ

  • دستور مهم آیت‌الله اعرافی به مدیران حوزه علمیه استان‌ها—https://www.yjc.ir/fa/news/6883859
  • روحانیت و مشارکت مردمی، یک اصل دینی و اسلامی است و در تنافی با رسالت تبلیغی روحانیت نمی‌باشد؛ گفت‌وگو با حجت‌الاسلام‌والمسلمین علی نظری منفرد– http://mobahesat.ir/18551
  • شفیعیان، غلامرضا، حضور 6 هزار طلبه و روحانی در خوزستان و لرستان برای کمک به سیل‌زدگان، روزنامه کیهان، 1392، شماره 22164، ص 1.
  • فتحی، علی اشرف، نشریه تقریرات، سال پنجم، شماره اول، اسفند 1397، ص 9.
  • فرازوفرود پایگاه مردم روحانیت (۶)؛ حجت‌الاسلام‌والمسلمین رجبی در گفت‌وگو با مباحثات-http://mobahesat.ir/15555
  • فرازوفرود پایگاه مردمی روحانیت (۱)؛ گفت‌وگو با دکتر عبدالوهاب فراتی—http://mobahesat.ir/15374
  • ما در عرصه انعکاس رسانه‌ای حضور طلاب در مناطق سیل‌زده، باختیم/ آینده طلبه‌ها، در گروی ورود هر چه بیشتر به میان مردم و انجام مشارکت‌های اجتماعی فعالانه است. گفت‌وگو با حجت‌الاسلام داود صالحی—http://mobahesat.ir/18555

[1]. دانش‌آموخته حوزه علمیه تهران.

[2]. شفیعیان، 1398.

[3]. خبرگزاری رسا، کد خبر: ۶۰۱۸۱۵.

[4]. پایگاه اطلاع‌رسانی آیت‌الله شبیری، کد خبر: 224563.

[5]. رجبی، 1396.

[6]. فراتی، 1396.

[7]. کونوا دُعاةَ الناسِ بِغَیرِ اَلسِنَتِکُم؛ با غیر زبان‌هایتان مردم را دعوت کنید. (بحار، ج 67، ص 309)

[8]. نظری منفرد، 1398.

[9] . صالحی، 1398.

[10]. تقریرات، 1397.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست