سه گانه کرونا، دینداری و حوزه
احمد اولیایی[1]
مقدمه
کرونا را شاید بتوان مهمترین و گستردهترین و مؤثرترین پدیده یک سال گذشته دنیا نامید. بیماری و ویروس کرونا مسائل پیچیدهای را با خود به همراه آورد و اساساً نقاط ابهام بسیاری داشت و دارد. فارغ از اینکه ویروس کرونا و شیوع آن یک حمله بیولوژیکی از ناحیه جهان مدرن باشد یا نباشد، مسلم است که این ویروس در بستر این دنیای مدرن شکل گرفته است. اساساً جهان غرب و دنیای مدرن علاقه شدیدی دارد یا خود به دیگران حمله کند و آنها را تحت سیطره خویش درآورد یا اگر هم پدیدهای بدون توجه آنها در جهان همگانی میشود، بتوانند از آن پدیده برای تسلط بیشتر اهداف خود استفاده کنند. لذا بیش از آنکه به شناخت پدیدههایی مانند کرونا نیاز داشته باشیم به شناخت تمدن مدرن غرب نیازمندیم. در این تمدن سه نظریه «مرکزیت خورشید کوپرنیک»، «منشأ انواع داروین» و «ضمیر ناخودآگاه فروید» نقش اساسی ایفا میکنند. کوپرنیک خواسته یا ناخواسته مرکزیت زمین و انسان را زیر سؤال برد. داروین انسان را حیوانی تلاشگر صرفاً برای بقا معرفی کرد و فروید نقش پدیدهها و پیرامون بر روی انسان را بیش از قدرت و هوشیاری خودآگاه انسان تبیین نمود. نتیجه این سه تحول، انسانی منفعل در برابر پدیدهها با شأنی پایینتر از طبیعت و هستی بود. انسانی که اکنون در سیطره مدرنیته و آنچه در این پارادایم اتفاق میافتد، دست و پا میزند. گاهی در مقابل جنگهای شناختی مدرن، گاهی در برابر پدیدههای سیاسی و گاهی در تقابل با ویروس کرونا. این بحثها و دهها بحث دیگر کار را برای نهادهای علمی و دینی سخت کرده است چراکه باید نسبت به این ویروس پیچیده و بهخصوص تقابلها، تضادها و نقاط مماسی که با مسائل دینی دارد اتخاذ موضوع کنند و این کاری بس دشوار است. نهاد مذهب و بهتبع آن حوزههای علمیه از این قاعده استثنا نیستند. اثراتی که بیماری کرونا بر مذهب و دینداری داشته و دارد، نمیگذارد از کنار آن ساده بگذریم.
رخداد
موج چهارم کرونا بسیار سختتر و سهمگینتر و شاید ترسناکتر از همیشه، جامعه ایران را در برگرفته است. روز جمعه 27 فروردین ماه 1400، سعید نمکی وزیر بهداشت در نشست ستاد کرونای کرمانشاه این خبر را داد و حتی گفت نمیشود آن را کالبد شکافی کرد[2] بدین معنا که اصطلاحاً اوضاع، خیلی خراب است. همه، سفرهای نوروزی را مهمترین عامل این فراگیری مجدد میدانند. نادر توکلی معاون درمان ستاد مقابله با کرونا در کلانشهر تهران، از موج چهارم کرونا بهعنوان بزرگترین و طولانیترین موج بیماری کووید ۱۹ در کشور نام برد.[3] حداکثر تعداد مبتلایان روزانه در موج اول 3186 مورد، در موج دوم 3574 مورد و در موج سوم 14051 مورد ثبت شده است. این درحالی است که در موج چهارم تعداد مبتلایان از 23هزار مورد فراتر رفته است.[4] در اوج موج چهارم در یک هفته ابتدایی اردیبهشت، ۲۹۸۵ نفر از مبتلایان کرونا فوت کردند، ۱۴۳۹۰۰ نفر مبتلا شدند و ۲۲۹۹۴ نفر در بیمارستانها بستری شدند. این ششمین هفته متوالی است که آمار جانباختگان بیماری در ایران یک روند صعودی را طی میکند، بهطوری که از اولین هفته سال ۱۴۰۰ تاکنون آمار جانباختگان بیماری در کشور بیش از ۵ برابر شده است.[5] ۳۰۱ شهر کشور در وضعیت قرمز، ۹۵ شهر در وضعیت نارنجی، ۴۵ شهر در وضعیت زرد و ۷ شهر در وضعیت آبی قرار دارند.[6] رئیس دانشگاه علوم پزشکی شیراز 19 اردیبهشت در هجدهمین نشست ستاد دانشگاهی مدیریت کرونا، معتقد بود که هنوز موج چهارم به پایان نرسیده است.[7] البته با آغاز موج چهارم، واکسیناسیون نیز شروع شد و این میتوانست نقطه امیدی باشد.
کرونا و رمضان
رمضان 1400 در اوج موج چهارم شروع شد و همین امر، هم نگرانی مذهبیها و هم نهادی چون حوزه علمیه را به همراه داشت. آیا برنامههای مذهبی و مناسک جمعی رمضان برگزار خواهد شد؟! آیا روزه با کرونا نسبتی دارد؟! آیا شکوه شبهای قدر تحت الشعاع این بیماری قرار خواهد گرفت؟! و نگرانیهایی از این دست.
رئیسجمهور، روحانی درباره تصمیمات ستاد ملی کرونا در قبال مراسمات مذهبی ایام ماه مبارک رمضان، اینچنین گفت: «مناسک و عبادات ماه رمضان برای مردم ما مهم است و در جلسه امروز تصمیمگیری شد که مراسمات مذهبی در مناطق آبی و زرد آزاد است البته با اجرای دقیق پروتکلهای بهداشتی و همچنین این مراسمات در مناطقی که دارای رنگ نارنجی و قرمز هستند، ممنوع است؛ البته برای شبهای قدر هنوز فرصت داریم و ممکن است تصمیمات خاصی درباره آن بگیریم ولی فعلاً اینگونه خواهد بود.»[8]
چهارشنبه ۲۵ فروردین اول ماه مبارک رمضان ۱۴۴۲ خواهد بود اما تقارن این ماه مبارک با ایام شیوع گسترده و موج چهارم کرونا باعث نگرانی روزهداران شده است. همین امر موجب صدور فتاوای ویژهای در باب رمضان کرونایی شد. به عنوان مثال آیت الله سیستانی در پاسخ به پرسش در مورد خوف از روزه و ابتلا به کرونا می گویند: اگر فرد مسلمان بیم آن داشته باشد که روزه گرفتن ولو با اتخاذ همه تدابیر احتیاطی، باعث ابتلایش به کرونا می شود، وجوب هر روزی که می ترسد از او ساقط است.[9]
حوزه و موج چهارم
حوزه نیز مانند هر نهاد و بخش دیگر در مقام مواجهه به موج چهارم قرار گرفت. اخباری در این باره نیز به وجود آمد؛ حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن زمانی دبیر ستاد حوزوی بحران در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه، با اشاره به موج چهارم شیوع ویروس منحوس کرونا اظهار کرد: «بنا بر اعلام نیاز تا کنون ۲۵۰ طلبه جهادی برادر و خواهر در چهار بیمارستان سطح شهر قم در سه شیفت مستقر شدهاند.»[10]
طی مراسمی از پنج اثر مکتوب شامل چهار کتاب با عناوین «کرونا و جامعه»، «کرونا و دین»، «کرونا و نظام»، «کرونا، فرصتها و تهدیدها» و یک مجله با عنوان «پاسخ» که از سوی مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه تولید شده است رونمایی شد.[11] در این کتابها و نشریه به پرسشهایی در باب شر، توسل، دعا، ابتلا، تقدیر و …. پاسخ داده شده است.
تحلیل
مواجهه حوزه با کرونا و تأثیرات آن بر مذهب اساساً به تأثیرات کرونا بر دینداری بازمیگردد. کرونا از ابعاد مختلف چه از حیث نظری و چه از نظر وقوع مسأله، با دینداری رابطه دارد؛
1. تقابل علم و دین
برخی معتقدند که دین هم پای علم نمیتواند مسأله های اینچنینی مانند بیماری کرونا را حل کند و حتی با آن به تقابل مینشیند. اصرار بر مناسک اجتماعی در زمان کرونا از این دست تقابلهاست.
درعینحال بسیاری معتقدند که کرونا یکی از مواردی بود که توانست اتحاد خوبی میان علم و دین به وجود آورد. حتی نشان داد که اسلام نهتنها مخالفتی با علم نداشته بلکه ، مؤید و توصیهکننده علم نیز هست. حمایت اسلام از علم را میتوان در فتوای مراجع بهعنوان مثال در باب لزوم پرداخت دیه در صورت عدم رعایت پروتکلهای بهداشتی و صدمه دیدن دیگران، مشاهده کرد.[12]
آیتالله اعرافی مدیر حوزههای علمیه نیز تقابل علم و دین را یک تقابل دروغین دانست و گفت که دوقطبیهای اینچنینی در گفتمان فلسفی معرفتی اسلام جایی ندارد.[13]
اتفاقاً یک دیدگاه میتواند این باشد که کرونا موجب خشوع علم در برابر دین شد و ناتوانی و عجز علم را به رخ کشید. دو سال تلاش بشر برای کنترل بیماری و مدتهای مدید ناشناخته بودن ویروس، نشان از ضعف علم بشری دارد. در اینجا دین، دینداری و در نهایت خدا تنها ملجأ بشر خواهد بود.
2. دین مناسکی و دین باطنی
نمیتوان منکر این شد که کرونا به مناسک دینی- اجتماعی ما لطمه زد و قطعاً اگر دین اسلام را یک دین مناسکی صرف تعریف کنیم، کرونا توانسته عمیقاً آن را خدشهدار کند. اما اگر لایهبندی دین موردتوجه قرار گیرد و دینداری فقط در مناسک خلاصه نشود، نرفتن به نماز جمعه و تعطیلی موقت هیئات دیگر، کاهش دینداری نیست. اگر همدلی و مواسات یکی از لایههای دینداری باطنی محسوب شود، کرونا اتفاقاً تبلور دین باطنی و صعود دین بود. اگر سطح مناسک دین افول کرد، اما مناسک جای خود را به دیگر اعمال دینی مانند دعا و کمک به دیگران داد و این پویایی دین و دینداری است نه افول و سقوط.
3. دینداری مجازی (دینداری در فضای مجازی)
با شیوع کرونا و فراهم بودن بستر فضای مجازی، برخی تلاش میکنند مراسمات مذهبی را در بستر فضای مجازی انجام دهند. هیئت مجازی، ختم مجازی، سخنرانیهای مذهبی مجازی، وبینارهای دینی مجازی و … از این دست هستند. تلاش دینداران و دستاندرکاران عرصه دینداری در استفاده از فضای مجازی در ایام کرونا قابلستایش است اما باید توجه شود که این روش نباید همیشگی شود. دین یک هویت گرم دارد و در ارتباطات چهره به چهره اجتماعی تبلور خاصتری دارد. مناسک جمعی نوعی وحدت دینی به همراه میآورد که در بستر مجازی فاقد آن هستیم. اما قید «موقت» میتواند توجیهکننده خوبی باشد. برای رهایی از تعطیلی مطلق، میتوان بهصورت موقت از بستر فضای مجازی برای مناسک و مراسم دینی استفاده کرد.
حوزه و کرونا
فارغ از نقاط تماس کرونا و مسأله دین و دینداری، دوگانه حوزه و کرونا نیز دارای اهمیت است. حوزه علمیه در برابر این پدیده ذاتاً پزشکی اما کاملاً اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی مواجهههای مختلفی میتواند داشته باشد. برخی حوزه را در این مواجهه موفق و بعضی ناموفق تلقی کردهاند.
مهمترین تقسیمبندی حوزه بر مبنای مواجهه با کرونا، حوزه منفعل و حوزه فعال است.
حوزه منفعل حوزهای است که کاملاً سر تعظیم برابر یافتههای علم پزشکی مدرن و نهادهایی مانند ستاد ملی کرونا فرو میآورد و بدون چون و چرا تمام دستورات و توصیههای آنها اطاعت میکند. حوزهای که بجای استفاده از یافتههای کلامی خود مانند امر دعا، شفا، توسل و یافتههای علوم دیگر مانند طب اسلامی تن به توصیههایی چون بسته شدن حرمهای مطهر و رعایت فاصله اجتماعی میدهند.
حوزه منفعل یعنی حوزهای که هیچگونه قدرت تصمیمگیری و تصمیم سازی در این قبیل بحرانهای ذوابعاد ندارد و یک گیجی مفرط در بزنگاه این پدیدهها در آن دیده میشود. دروس حوزه تعطیل میشود، بیوت مراجع بسته میشود و سردرگمی خاصی حوزه را فرامیگیرد.
حوزه با سکوت طولانی خود در برابر علم پزشکی که البته نقصان و ضعف آن بهکرات در کرونا دیده شد، یک حوزه منفعل خواهد بود.
حوزه فعال اما حوزه دیگری است. این حوزه، از باب اصول فقهی خود مانند رجوع به متخصص، با پزشکان همکاری دارد و حرفهای آنها را میشوند. حوزه فعال، حوزهای است که ذیل نظم کلان جامعه و پیرو دستور ولیفقیه، همکاری خوبی با ستاد کرونا دارد. این همکاری نه یک همکاری منفعل بلکه با حضور ریاست حوزه و نماینده دائمی آن، همیشه یک همکاری فعال است.
حوزه فعال حوزهای است که بهجای اصرار بر مناسک جمعی و ظاهر دین، نوعی عقلانیت و همگرایی را در بستن حرمهای مشرفه نشان داد و مردم را بهجای قرار دادن در موضع سرزنش، با خود همراه کرد.
حوزه فعال با حضور روحانیون و طلاب در جامعه کرونا زده و ارائه خدمات اجتماعی به بهترین شکل ممکن، به بازگشت حوزه به مرجعیت خود، کمک میکند. حضور طلاب در بیمارستانها نوعی فعال بودن حوزه است که کاملاً نگاه مردم به حوزه را به سمت مطلوب حرکت میدهد.
حوزه فعال بخشهای پژوهشی خود را به سمت تولیدات پژوهشی با محوریت کرونا میبرد، مراکز تبلیغی و مبلغان خود را به سمت جامعه نیازمند هدایت میکند و تبلیغ در مساجد را به تبلیغ در بیمارستانها و تلاش برای ایجاد آرامش روانی بیماران تغییر میدهد.
در این یادداشت بنا نداریم قضاوت کنیم که حوزه فعال بوده است یا منفعل. صرفا بیان این دوگانه می تواند فوایدی داشته باشد. اما نکتهای که در پایان یادداشت باید متعرض شد این است که در تحلیل حوزه و قضاوت در مواجهه آن با کرونا باید به لایهبندی حوزه و لایههای آن توجه نمود.
بخشهای تصمیمگیر حوزه مانند شورای عالی، بخشهای بالادستی حوزه مانند مراجع، جامعه مدرسین، نخبگان حوزه، اساتید حوزه، نیروهای فعال حوزه و نهایتاً بدنه طلاب، لایههای مختلف حوزه هستند که هرکدام میتوانند بازیگر نقشی خاص در مواجهه با کرونا باشند. وقتی میگوییم «حوزه چنین کرد و یا حوزه چنان کرد» کمی مبهم است و مشخص نیست منظور ما از حوزه، کدام حوزه است. اما وقتی میگوییم «بدنه طلاب با حضور در بیمارستانها کارنامه خوبی از خودنشان دادند» واضح است که منظور ما کدام حوزه است. یا زمانی که میگوییم «نهادهای اداری حوزه در تعطیلی دروس ضعیف عمل کردند» کاملاً در مورد بخش خاصی از حوزه صحبت کردهایم. این توضیح به این هدف بود که هیچگاه از کلمه کلی و مبهم حوزه در توصیف و تحلیل نباید استفاده کرد. در اینکه حوزه در مواجهه با کرونا چگونه عمل کرد، باید به لایهبندی نهادی و هویتی حوزه توجه ویژه نمود. بنظر می رسد برخی لایه های حوزه مانند بدنه طلاب که در کنار مردم قرار گرفتند و در بیمارستان ها به خدمت رسانی مشغول شدند، توانستند یک مواجهه مطلوب با کرونا داشته باشند. همچنین نخبگان نظری با ورود پژوهشی به موضوعات مرتبط با کرونا یک مواجهه علمی با این پدیده ذوابعاد از خود نشان دادند.
منابع
- https://www.dw.com/fa-ir/
- https://www.mehrnews.com/
- https://donya-e-eqtesad.com/
- https://www.khabaronline.ir/
- https://www.khabaronline.ir/
- https://www.isna.ir/
- https://www.tasnimnews.com/
- https://www.titrebartar.com/
- https://www.hawzahnews.com/
- https://www.hawzahnews.com/
- https://www.farsnews.ir/
- https://www.irna.ir/
[1] دانش آموخته حوزه علمیه قم، دکتری فرهنگ و ارتباطات.
[2] سایت دویچه وله فارسی، 27/1/1400.
[3] خبرگزاری مهر، 9/3/1400.
[4] روزنامه دنیای اقتصاد، 24/1/1400.
[5] خبرگزاری خبر آنلاین، 10/2/1400.
[6] خبرگزاری خبر آنلاین، 3/2/1400.
[7] خبرگزاری ایسنا، 19/2/1400.
[8] خبرگزاری تسنیم، 14/1/1400.
[9] پایگاه خبری تحلیلی تیتر برتر، 23/1/1400.
[10] خبرگزاری حوزه، 24/2/1400.
[11] خبرگزاری حوزه، 27/3/1400.
[12] خبرگزاری فارس، 14/1/1399.
[13] خبرگزاری ایرنا، 8/2/1399.