رشد مناسک با نظر به ولادت و وفات حضرت معصومه (س)؛ پیامدها و راه‌حل‌ها

نشریات

رشد مناسک با نظر به ولادت و وفات حضرت معصومه (س)؛ پیامدها و راه‌حل‌ها

اصغر حیدری

درآمد
روز ۲۵ آبان ۱۴۰۰، مصادف با ۱۰ ربیع‌الثانی، در تقویم رسمی جمهوری اسلامی ایران، به‌عنوان روز وفات حضرت معصومه(س) درج ‌شده است. با توجه به آنکه تاریخ مذکور در منابع تاریخی و حدیثی، حتی به‌صورت اختلاف در نقل هم ذکر نشده است، یادداشت حاضر به بهانه ثبت رسمی این روز در تقویم رسمی ایران نگاشته شده است.
بزرگداشت ائمه و بزرگان دین راهبردی اساسی در جهت ارائه الگوهای مناسب به نسل‌های آینده است. از این میان زندگی و منش حضرت فاطمه معصومه(س) یکی از الگوهای مناسب مذهب شیعه برای مسلمانان محسوب می‌شود و بدین سبب در سال‌های اخیر شاهد حرکت‌هایی با شور و شعف وصف‌ناپذیر جهت گرامی‌داشت مقام و جایگاه حضرت معصومه(س) در کشور بوده‌ایم که این حرکت جای‌جای ایران را درنوردیده است؛ تا آنجا که سیمای جمهوری اسلامی به دلیل تأثیرپذیری از این سیل خروشان احساسات، برنامه‌های متداول خود را در تاریخ مذکور قطع نموده و شروع به پخش برنامه‌های عزاداری مناسب این روز کرد.
در ابتدا باید تبیینی دقیق از واقعه مذکور ارائه کرد تا درستی و نادرستی عزاداری یا بزرگداشت در این روزِ به‌خصوص مشخص شود و ثانیاً مسئله مهم رشد مناسک در این امر و در وقایع مشابه مورد واکاوی و بررسی قرار گیرد. از آنجا که رشد و عدم رشد مناسک در بین شیعه و علمای بزرگوار و حوزه‌های علمیه طرفداران و مخالفانی دارد، سزاوار است که در این موضوع به فوائد و ضررهای هر دو قول پرداخته شود تا از سویی راه‌حل و رویکرد مناسب در این میان اتخاذ شود و در نتیجه با هم‌اندیشی و اتحاد و یک‌زبانی، باعث تقویت هر چه بیشتر مذهب شیعه در وقایع اینچنینی گردیم. از سویی دیگر، لازم است علما و حوزه‌های علمیه با رهنمودهای خود باعث جهت‌دهی امواج احساسات در مسیر صحیح خود شوند و در نتیجه اصل این موج زیبا با احساسات مقدس دچار خطای راهبردی و موج‌سواری دشمنان نشود.

تأکید برخی از علما بر لزوم عزاداری در ۱۰ ربیع‌الثانی
عده‌ای از علمای صاحب‌نام شیعه با توجه به اهمیت ذکر و گرامی‌داشت مقام حضرت معصومه(س) این روز را روز وفات و تکریم ایشان می‌دانند و گاهی در تعابیرشان تصریح کرده‌اند که مردم باید این روز را با اقامه مجلس عزا و راه‌اندازی دسته‌های عزاداری زنده بدارند؛ زیرا حضرت معصومه کسی است که درباره او تعبیر «من زارها وجبت له الجنة» به کار رفته و کسی که زیارت او موجب راه یافتن به جنت است، مقامش فوق بیان است.

بررسی تاریخی سالروز وفات حضرت معصومه(س)
از آنجا که تاریخ در دستان حکومت‌های غیرشیعه بوده است، آنان تاریخ را مطابق میل خود به نگارش درآورده‌اند. در تاریخ از جسارت‌ها به اهل‌بیت بسیار یاد شده است، یا از جزئیات مراسم شرابخواری بنی‌العباس ذکری به میان آمده است، ولی فضیلت‌های اهل‌بیت و تاریخ ولادت و شهادت و نگرش اهل‌بیت به‌روشنی بیان نشده است. در این میان آنچه در دست داریم کار بزرگ نسب‌شناسان بوده است که توانسته‌اند مطالبی را از تاریخ استخراج کنند. حال چطور ممکن است ذکر و نامی از فرزندان اهل‌بیت در تاریخ یافت شود، در حالی که در تاریخ زندگانی خود ائمه اختلافات فراوانی وجود دارد؟ بنابراین می‌توان گفت که دست مورخان و علمای شیعه در مسائل تاریخی خالی است، مگر در مواردی که روایاتی در آن مورد از ائمه به ما رسیده باشد و البته در آن موارد دلیل شرعی بر اقامه مجلس عزا خواهیم داشت، اما در مورد مذکور هیچ روایتی حتی به صورت ضعیف به ما نرسیده است.
در این مورد مقاله‌ای به نام «تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه(ع): شرحی بر یک سندسازی بی‌پایه» از سوی حجت‌الاسلام والمسلمین سید ضیاء مرتضوی نوشته شده است که آوردن سطوری از آن در این میان خالی از لطف نیست:
در هیچ کتابی جز «تاریخ قم» ذکری از سال احتمالی وفات آن بزرگوار نیامده است (سال ۲۰۱ یا حداکثر ۲۰۲ هجری) و این را نیز باید مرهون سفر ایشان به ایران برای دیدار برادر خود امام رضا(ع) و بیماری احتمالی و رحلت ایشان در قم دانست که این خبر حدود ۱۷۰ سال بعد به‌دستور صاحب بن عباد در کتاب «تاریخ قم» ثبت شد، وگرنه همانند قریب به اتفاق سایر فرزندان امامان(ع) سال احتمالی وفات ایشان نیز در تاریخ گم شده بود، چه رسد به ماه و روز آن، و چه رسد به تاریخ ولادت؛ آن‌هم از یک بانوی مستوره که عوامل بیشتری برای عدم ثبت آن در آن روزگاران وجود داشته است.
اقتضای جایگاه ارزشمند حضرت معصومه(س) این است که بررسی‌هایی جهت یافتن تاریخ ولادت و وفات ایشان صورت گیرد و بر همین اساس از حدود ۹۰ سال پیش تلاش‌هایی صورت گرفت و حاج سید محمدباقر متولی‌‌باشی (سالار‌التولیه) برای کسی که در این باره سندی پیدا کند جایزه‌ای قرار داد. این در حالی بود که در هیچ یک از منابع در دسترس، ذکری از روز و ماه و حتی سال ولادت و رحلت حضرت معصومه نیامده بود. بعدها به‌مرور در برخی نوشته‌ها درباره زندگی وی ادعاهایی مطرح شد و رونق گرفت که در آن دوره رد شده بود.
بر اساس تحقیق حجت‌الاسلام والمسلمین سید ضیاء مرتضوی، اکثر منابعی که به تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه پرداخته‌اند، سندشان به کتاب «نزهة الابرار» ختم می‌شود. ایشان علی‌رغم تلاش فراوان اثری از کتاب مذکور جز در کتاب آقابزرگ تهرانی نیافته است و به نظر ایشان با قرائنی می‌توان ثابت کرد که خود آقابزرگ نیز این کتاب را ندیده است. ایشان با ذکر عنوانی که آقابزرگ در «ذیل کشف الظنون» انتخاب کرده است، یعنی «فی نسب السادة الابرار»، غیرشیعه بودن نویسنده را هم قابل فهم می‌داند و بعد از آن جاعل تاریخ مذکور را می‌ستاید و چنین می‌گوید: «جاعل مطلبی بی‌پایه را به منبعی نسبت داده است که اولاً مذهب نویسنده مورد تشکیک است و ثانیاً نه اسم مشخصی دارد و نه هیچ کسی به آن دسترسی داشته، پس گزافه نیست که گفته شود کتابی با این عنوان وجود خارجی نداشته و ندارد و همانند تاریخ‌های موردبحث ساخته‌ و پرداخته جاعل است.»
همچنین در جایی دیگر در خصوص عدم اعتبار کتاب «نور الآفاق» که یکی دیگر از منابع تاریخ مذکور است، کلام آیت‌الله رضا استادی را که در مجله نور علم منتشر شده است، بدین شرح می‌آورد:
نگارنده این رساله پس‌ از نگاه کردن کتاب «نور الآفاق» و آگاهی بر محتوای آن به این نتیجه رسیده که مطالب تازه این کتاب بی‌اساس و غیرمعتبر است و حمل بر صحت آن این است که این حاج شیخ جواد در نقل مطالب به کسانی اعتماد می‌کرده است که قابل‌اعتماد نبوده‌اند و احیاناً از کتاب‌های جعلی و مخترع و مختلف مطالبی را یاد می‌کرده‌اند. و مطالبی که از آن کتاب نقل شده برای اهل فضل و اطلاع می‌تواند بهترین گواه بر بی‌اعتباری آن کتاب باشد. و تاریخ تولد و وفاتی که برای حضرت عبدالعظیم و حضرت معصومه در این کتاب یاد شده بی‌اساس است و نباید به آن توجه شود.
ایشان سپس با ابراز تأسف اشاره می‌کنند که این تاریخ‌ها از این کتاب به کتاب‌های دیگر -که برخی را نام برده‌اند- نفوذ کرده است.

مخالفت برخی از علمای حوزه با عزاداری در ۱۰ ربیع‌الثانی
گروهی از مراجع تقلید و عالمان شیعه از وجود چنین رویه‌هایی انتقاد می‌کنند و بر آن هستند که وقتی تاریخ مضبوطی از وقایع اینچنینی در دست نیست، دعوت مردم به اقامه عزا یا برپایی مجلس شادی یا حتی ثبت تاریخی روز بزرگداشت موجب وهن مذهب می‌شود و راه را بر ورود تسامحات و خرافات در دین باز می‌کند و این امر انحراف از دین است و در بعضی مواقع موجب وهن مذهب تشیع خواهد شد.
آیت‌الله العظمی شبیری در این رابطه تصریح می‌کند که تاریخ ولادت و وفات حضرت معصومه(س) مجعول جاعلی است که تاریخ ولادت ایشان را ابتدائاً سال ۱۸۳ و بعد از اشکالات تاریخی سال ۱۷۳ می‌داند. به گفته وی، هر دو تاریخ مجعول است و تاریخ ولادت یا وفات به ما نرسیده است. همچنین بعد از امر متولی‌باشی برای پیدا کردن تاریخ صحیح، شخص جاعلی آدرس تاریخ را به کتابی جعلی در کتابخانه مدینه ارجاع داد، ولی متولی‌باشی در همان زمان با سفر به مدینه کذب ادعای مذکور را بر همگان عیان نمود. همچنین آیت‌الله العظمی سید شهاب‌الدین مرعشی نجفی(ره) با کمی اختلاف در تعبیر همین بیانات را دارند.
حال بعد از شهادت این بزرگواران مبنی بر اینکه اولاً ما شهادت به تاریخ‌سازی می‌دهیم و جاعلِ تاریخ و هدف او را می‌شناسیم، و ثانیاً وقتی تاریخ و سندی معتبر بر ولادت و یا وفات حضرت معصومه یافت نشده است، و بلکه علم به جعلی بودن تاریخ مذکور داریم، چگونه می‌شود این تاریخ را به‌عنوان روز رسمی وفات ایشان بپذیریم؟ چرا هدفی را که آن جاعل دنبال می‌کرد و بدان نرسید و رسوا شد را ما پیگیر شویم و در آینده‌ای نه‌چندان دور شاهد خرافات و بدعت‌هایی باشیم که اصل و ریشه دین را زیر سؤال می‌برند؟
آیت‌الله شب‌زنده‌دار نیز گرچه تصریح می‌کند که آنچه از خیرات مادی و معنوی در شهر مقدس قم وجود دارد، همه از وجود پربرکت این مضجع نورانی است و در این جای تردیدی نیست، اما در عین حال بر آن است که مشخص کردن روز معینی به‌عنوان سالروز وفات حضرت معصومه(س) مستند تاریخی ندارد و معین کردن روزی به این شکل درست نیست. وی همچنین در این باره به روایاتی اشاره کرده است که برای تشویق مردم به قرائت قرآن جعل شده است.

آثار و پیامدهای عزاداری در ۱۰ ربیع‌الثانی

۱. به حاشیه راندن عزاداری امام حسین(ع)
دلائل فراوانی بر خاص بودن عزاداری امام حسین(ع ) وجود دارد و به‌راحتی می‌توان این مهم را با رجوع به کتاب شریف «کامل الزیارات» کشف کرد. در کتاب مذکور ۸۳ باب به امام حسین(ع) اختصاص داده شده است که خود این امر گویای اهتمام ویژه اهل‌بیت و روایات ایشان در خصوص بزرگداشت مقام اباعبدالله الحسین(ع) است؛ از سویی چنین تعبیرات شدید و غلیظی درباره عزاداری برای دیگر ائمه کمتر دیده می‌شود. اگر ایام شهادت باقی ائمه همانند امام حسین(ع) برگزار شود، شور و شعف مردم برای محرم و عاشورا و تاسوعا تحت‌الشعاع قرار خواهد گرفت.
برای نمونه، بنابر روایتی از امام صادق(ع)، هر نالیدن و گریه‌ای مکروه است، مگر ناله و گریه بر امام حسین(ع). در این باره مقام معظم رهبری چنین می‌فرمایند:
مسئله دیگر، مسئله روضه‌هاست. روضه‌خوانی و سینه‌زنی باید باشد، اما نه در هر عزایی. این را بدانید که روضه خواندن و گریه کردن -آن سنت سنیه- مربوط به همه ائمه نیست؛ متعلق به بعضی از ائمه است. حالا یک وقت در جمع و مجلسی کسی روضه‌ای می‌خواند، عده‌ای دل‌شان نرم می‌شود و گریه می‌کنند، این عیبی ندارد. اصلاً عزاداری کردن یک حرف است، روضه‌خوانی و سینه‌زنی راه انداختن یک حرف دیگر است. روضه‌خوانی و سینه‌زنی راه انداختن، مخصوص امام حسین است؛ حداکثر مربوط به بعضی از ائمه است، آن هم نه به این وسعت. مثلاً در شب و روز تاسوعا و عاشورا به‌خصوص، در شب و روز بیست‌ویکم ماه رمضان، سینه‌زنی و عزاداری و برپایی جلسات خوب است؛ ولی مثلاً در مورد حضرت موسی بن جعفر(ع) -با اینکه وفات آن بزرگوار از وفات‌های دارای روضه‌خوانی است- من لزومی نمی‌بینم که سینه‌زنی بشود. یا مثلاً در سالگرد شهادت حضرت زهرا(س) مناسبتی ندارد که ما بیاییم نوحه‌خوانی و سینه‌زنی کنیم. بهتر این است که در آن موارد شرح مصائب‌شان گفته بشود. شرح مصایب، گریه‌آور است.»

۲. پیامدهای افزایش و رشد مناسک دینی
رویکردی که در سده‌های اخیر در شیعه بروز و ظهور بیشتری پیداکرده است، رشد بی‌رویه مناسک بدون استناد به شرع است. بدین معنا که انسان به کثرت اعمال توجه کند ولی از محتوا و مغز مناسک و درست و نادرست بودن آن بی‌اطلاع باشد. این واقعه در میان مسلمانان سابقه طولانی دارد. آیت‌الله العظمی شبیری زنجانی در این خصوص چنین گفته است: «امروزه روضه‌ها و مطالب و مجالس بی‌سند توسط عده‌ای ترویج می‌شود و پس از ترویج عرف هر گونه شادی را در آن ایام هتک حرمت می‌نامد.» این مرجع تقلید سپس تأکید می‌کند که جامعه نمی‌تواند بر همه عزاداری‌ها مراقبت کند و «این دهه درست کردن‌ها افراط است و افراط در عزاداری‌ها به تفریط می‌انجامد و باعث انکار مجموع عزاداری‌ها خواهد بود.»

۱-۲. بدعت در دین
افزودن بر مناسک دینی ضررهای جبران‌ناپذیری دارد و البته با اصل شریعت هم مطابقت ندارد؛ زیرا در بعضی مواقع باعث تحریف و بدعت در دین خواهد شد. پدیده نوآوری و بدعت در دین امر غریبی نیست. باید در نظر داشت که از صدر اسلام عده‌ای احادیثی را جعل می‌کردند تا به‌زعم خود خدمتی به دین کنند. این گروه معتقد بودند که ما دو نوع بدعت داریم؛ یکی بدعت ممدوح و دیگری بدعت مذموم. در عین حال قرآن و روایات به‌شدت مخالفت خود با بدعت را ابراز داشته‌اند.

۲-۲. گم شدن حقیقت و رسوخ باطل در ذهن مردم
در صورت اهمال در افزایش مناسک دینی، بدعت‌ها قدم‌به‌قدم رو به فزونی خواهد نهاد و به‌تدریج حقیقت برای آیندگان در هاله‌ای از ابهام قرار خواهد گرفت و در نتیجه مبارزه با بدعت سخت‌تر خواهد شد؛ چون جامعه بدان باور پیدا کرده است و تغییر باور غلط جامعه به‌مراتب سخت‌تر است.

۳-۲. رشد سلسله‌وار بدعت‌های دیگر
در این باره باید توجه نمود که ابتدا تاریخ‌سازی مجعول رخ داده و سپس تاریخی از منبعی نامعلوم و نویسنده‌ای نامعلوم در کتاب‌ها وارد شده است و در مرحله بعد دهه‌ای به‌نام دهه کرامت نامیده شده است. پس از آن صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران هم به این جریان ورود پیدا کرد و اشتباهی دیگر اتفاق افتاد. حتی اخیراً عده‌ای روز وفات حضرت معصومه را به شهادت تغییر داده‌اند و توجیهاتی هم برای کلام خود ذکر می‌کنند. در حالی که نامی از شهادت ایشان در سطور تاریخ ثبت ‌نشده است.
این امر اگرچه در ابتدا باعث رونق گرفتن مجلس اهل‌بیت خواهد شد، اما در صورتی که دیگران حقیقت را برای مردم بازگو کنند، باعث وارد شدن ضربه به کیان شیعه و در نتیجه تشکیک در سایر اعتقادات مردم می‌گردد.

۳. آسیب‌های اقتصادی و اجتماعی
وقتی مناسک به‌صورت کاریکاتوری رشد کند، قطعاً نوعی افراط به وجود خواهد آمد که در اثر این افراط، ضررهایی اقتصادی و ا جتماعی دامنگیر جامعه خواهد شد؛ مثلاً در خصوص این روز و روزهای اینچنینی، تالارهای جشن و عروسی و شغل‌های مرتبط با آن متضرر می‌شوند یا اشخاص وادار می‌شوند مراسم شادی خود را به زمان دیگری موکول کنند، در حالی که به جهت خاصی باید در همان زمان مجالس خود را برپا کنند، یا وجود دسته‌های عزاداری در ایام متعدد سال باعث ایجاد مزاحمت برای مردم می‌شود.

۴. ترویج احساس‌گرایی به‌جای ترویج مکتب‌گرایی
وقتی در این وقایع به جریان‌های مرتبط با آن بها داده می‌شود، در واقع مجالس مداحی و روضه‌خوانی رشد می‌کند و رشد این مجالس به افزایش احساسات‌گرایی منتهی می‌شود؛ احساساتی که گاه موجب اهمال در مسئله حق‌گرایی خواهد بود. در حالی که یکی از ابعاد اساسی مکتب اهل‌بیت، خصوصاً آموزه‌های حضرت امام حسین(ع)، علاوه بر بعد احساساتی کربلا، مسئله عقل‌گرایی و توجه به حق‌گرایی است. بدین ترتیب ریشه این حرکت را باید در حرکت اخباری‌گری و تضعیف عقل‌گرایی در قرون اخیر دنبال کرد.
اهمیت تکریم حضرت معصومه(س) به جهت حقی که بر گردن شیعه و به‌خصوص مردم ایران دارند، امری غیرقابل‌چشم‌پوشی است، اما در این میان باید به مسئله رشد بی‌دلیل مناسک پرداخت و توجه نمود که اولاً تکریم منحصر در عزاداری برای ایشان در این تاریخ نیست و ثانیاً تکریم معنای عامی دارد که با اقدامی غیر از عزاداری هم سازگار است. برای مثال می‌توان برای شناخت ایشان و تکریم جایگاه ایشان کتاب‌ها و مقالات و مطالب علمی به چاپ رساند و یا روز خاصی را در تقویم به بزرگداشت ایشان اختصاص داد و در این روز مقدمات ازدواج و اشتغال جوانان را رقم زد.

جمع‌بندی
با توجه به فقدان سند تاریخی در خصوص روز وفات حضرت معصومه(س) به نظر می‌رسد اقدامات ذیل باید صورت پذیرد:
۱. سزاوار است که علما و حوزه‌های علمیه مرزهای دقیق بین بدعت‌ها و حقایق دینی را در وقایع اینچنینی روشن سازند و به‌جهت تکریم و بزرگداشت مقام حضرت معصومه(س) با تعیین روزی دیگر به‌عنوان بزرگداشت حضرت معصومه، ابتدا رویکرد و جهت‌دهی خود را مشخص کنند و بعد از آن مسیر درست را پیش روی مردم قرار دهند.
۲. لازم است که به هر گونه رشد مناسک با دیده تشکیک نگریسته شود و در این امور به‌صورت شفاف با مردم سخن گفته شود و از حقایق تاریخی آگاه شوند.
۳. به جای استفاده از تعبیر «روز وفات» حضرت معصومه، از عبارت «بزرگداشت» یا «یادبود» استفاده شود تا گویای عدم ثبت روز وفات ایشان در تاریخ باشد.
۴. بزرگداشت و تکریم حضرت معصومه(س) فقط نباید خلاصه در برپایی مجلس عزاداری برای ایشان شود؛ زیرا تکریم معنای عامی دارد.

منابع
ابن‌بابویه، محمد بن علی، عیون اخبار الرضا.
ابن‌قولویه، جعفر بن محمد، کامل الزیارات.
امین، سید محسن، اعیان الشیعه.
درس خارج آیت‌الله محمدمهدی شب‌زنده‌دار، ۲۵ آبان ۱۴۰۰.
شیخ طوسی، محمد بن حسن، الامالی.
عاملی، سید جعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام الرضا(ع).
علم‌الهدی، علی بن حسین، أمالي.
قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم.
کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، تهران، اسلامیه.
مرتضوی، سید ضیاء، تاریخ ولادت و وفات حضرت فاطمه معصومه(س): شرحی بر یک سندسازی بی‌پایه، سایت کتابخانه تخصصی ایران و اسلام.
مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب.
مفید، محمد بن محمد بن نعمان، مسار الشیعه فی مختصر تواریخ الشریعة.
نووی، تهذیب الأسماء واللغات: قسم اللغات، تهران، منشورات مکتبة الاسلامی.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست