رسانههای حوزوی، چالشها و فرصتها
مقدمه
در فضایی که هر فرد یک رسانه است و با کمترین هزینهای میتواند پیامهایی را به آن سوی دنیا ارسال و تأثیرگذاری کند، رسانهها را میتوان یکی از پیشرانهای اصلی فرهنگ و جریانات فکری و سیاسی تلقی کرد. در کنار واقعیت فوق، کثرت رخدادهای مختلف در فضای حوزه و روحانیت باعث گردید که جریانات مختلف فکری در حوزه علمیه در حوزه رسانهها و فضای مجازی فعال شده و طی سالهای گذشته و با رشد فضای مجازی در زندگی روزمره طلاب، هماکنون طیف وسیعی از طلاب در شبکههای اجتماعی مشغول به فعالیت و تأثیر و تأثر بوده و اگر در دهه هشتاد تنها چند طلبه، در فضای وبلاگ و سایتهایی محدود به رسانهها ورود داشتند، اما امروزه با رشد شبکههای اجتماعی، هر طلبه یک رسانه است.
یکی از حوزههایی که مورد علاقه بخشی از کنشگران حوزه رسانه و فضای مجازی است، موضوعات داخلی و صنفی روحانیت میباشد که تلاش دارند با توجه به علقه و پیشینه فکری خود به مسائل حوزه ورود کنند و از حوزه فضایی را در ذهن مخاطب ترسیم نمایند که منبعث از افکار و ایدههای ایشان است. از این نظر یکی از مهمترین پیشرانهای تحولات در حوزههای علمیه را میتوان رسانه و فضای مجازی دانست. اتفاقات و رخدادهایی که پی در پی خبرساز شده و با واکنشهای مختلف حوزویان فعال در فضای مجازی روبرو میشود و در نتیجهٔ این تولید و بازتولیدها، افکار و اندیشههایی افول و صعود میکنند.
افکار و اندیشههای حوزویان در این فضا، نتیجه دیالوگ بین واقعیت و فضای مجازی است و تنها خروجی دروس و کرسیهای درسی و مباحثات و گعدههای طلاب در فضای حقیقی نیست و این رفت و برگشت در فضای مجازی و حقیقی است که تولید گفتمان میکند. در چنین وضعیتی غفلت از فضای مجازی، مطالعه و رصد تحولات در حوزه روحانیت را ابتر خواهد کرد. امروزه تعداد زیادی از کنشگران و طلاب در فضای مجازی با رویکرد توجه به مسائل صنفی و داخلی حوزه در حال نگارش یادداشت و تولید محتوا هستند که در این یادداشت تلاش میکنیم به صورت گذرا به گونهشناسی برخی از این کنشگران بپردازیم و تقسیمبندی از فعالیتهای ایشان ارائه دهیم.
گونهشناسی رسانههای حوزوی
ذائقه حوزویان در فضای مجازی متأثر از ذائقه کلی جامعه ایرانی به سمت شبکههای اجتماعی خاصی حرکت کرده و پس از برخی از محدودیتها در خصوص شبکههای اجتماعی، حوزویان نیز تلاش نمودند در بسترهای جدید به تولید محتوا بپردازند. نگاهی کلی به این کنشگران نشان میدهد که میتوان دو نگاه کلی را ترسیم نمود:
- کنشگران با تأکید بر مسائل صنفی
- کنشگران با تأکید بر مسائل سیاسی
دسته اول. رسانههایی با تأکید بر مسائل صنفی و فکری حوزه
این طیف از رسانهها گرچه ممکن است به حوزههای سیاسی ورود کنند، اما در خطدهی و سیاستهای کلی به سمت مسائل صنفی و فکری و فرهنگی حوزه و روحانیت رفته و در تلاش هستند بهنوعی مسائل سیاسی در حوزه جناحها را وارد گفتگوها و محصولات خود نکنند. البته این به معنای غلطیدن این رسانهها در دامن سکولاریزم حوزوی نیست. در واقع این طیف رسانهها ماهیتی سیاسی ندارند و حوزه سیاست در اولویت اول آنها نیست و معتقد به راهبردهای بلندمدت برای اثرگذاری در حوزه هستند؛ راهبردی که بر مسائل حوزوی و صنفی تأکید دارد. این رسانهها ممکن است در بزنگاههای خاص، اظهارات و دیدگاههای سیاسی خود را ابراز کنند. مهمترین این رسانهها را میتوان مباحثات و خبرگزاری حوزه دانست. دو مرجع خبری و تحلیلی که تلاش دارند با رویکردی حوزوی با طیفهای مختلف حوزوی ارتباط گرفته و سازوکار حوزوی را برای مسائل حوزه پیگیری کنند. از سوی دیگر در حوزه کانالها، مجموعه سرائر از جمله مجموعههایی است که با گستردگی به مراتب کمتر از مباحثات و خبرگزاری حوزه، تلاش میکند نگاهی درونی و صنفی به مسائل حوزه داشته باشد.
کانال نامههای حوزوی با مدیریت رضا تاران از جمله فعالان فضای مجازی است که قریب به یک دهه و پس از تعطیلی وبلاگستان ایجاد شده و تلاش میکند محلی برای تبیین چالشها و بزنگاههای فکری حوزویان باشد.
از دیگر کنشگران فعال در این حوزه علىاشرف فتحی با مجموعه تقریرات و تورجان است. فتحی که مدت هاست مخاطبین را در انتظار شماره جدید تقریرات گذاشته، اساساً رویکرد تاریخی به مسائل حوزه را انتخاب، و تلاش میکند مسائل را با رجوع به حافظه تاریخی مخاطب تحلیل و بررسی نماید.
از دیگر رسانههایی که در شرایط بین حوزه و دانشگاهیان فعال است، رسانه دینآنلاین است که در ابتدا با حمایتهای آقای سیدعباس صالحی و با سردبیری سیدرضا سجادینژاد شروع به فعالیت نموده و در بین جریانات نواندیش حوزوی جایگاه ویژهای دارد. عموم مخاطبان و نویسندگان این سایت، اساتید و دانشجویان دانشگاههایی همچون مفید و ادیان هستند. آخرین اخبار حاکی از تعطیلی کامل این رسانه است.
دسته دوم. رسانههایی با تأکید بر چالشها و مسائل و سیاسی
طیفی از رسانههای حوزوی در تلاش برای ورود به حوزههای سیاسی و مرتبط با آن در مسائل حوزهاند. این رسانهها در هر دو جبهه جریانات سیاسی کشور قابل تقسیمبندی هستند، اما وجه مشترک هر دوی آنها ورود به مسائل حوزه از نظر گاه متفاوت از جریان دسته اول است.
در این میان فرید مدرسی، روزنامهنگار فعال در نشریات مختلف تهران که سالها در فضای حوزه قلم زده است را میتوان نام برد. وی در شرایط مختلف و بزنگاههای سال ۹۷ از جمله نامهآیتالله یزدی به ایفای نقش پرداخته و تأثیراتی بر روند این ماجرا داشت. وی هماکنون مدیر گروه منظومه روحانیت از گروههای فعال و معروف حوزویان با حضور شخصیتهای مطرح حوزوی است.
از دیگر کنشگران در فضای رسانههای حوزوی، میتوان خبرگزاری رسا را در جبهه مخالف با فرید مدرسی نام برد. رسا با مدیریت حجتالاسلام محقق سالهاست در قامت خبرگزاری رسمی فعال بوده و در مقاطعی موضوع روحانیت را در دستور کار خود قرار داد و سایت رسای اندیشه را راهاندازی نمود که یکی از پروژههای اصلی آن جریانشناسی روحانیت است. رسا یکی از رسانههای همگام با جریان اصولگرایی است که در بزنگاههای مختلف، تلاش به ایفای نقش داشته است.
سایر فعالان
در کنار فعالیتهای کانالها و گروههای فوق، سایر افراد و شخصیتهای حوزوی نیز از این فضا بهرهبرداری نموده و تلاش میکنند که افکار خود را ترویج نمایند؛ از بیوت مراجع گرفته تا حوزویانی همچون سروش محلاتی، محمدرضا نائینی، تشکلها و مؤسسات حوزوی که به نظر میرسد میتوان هر یک را در یکی از تقسیمات فوق قرار داد.
چالشها و فرصتهای رسانههای حوزوی
امروزه رسانههای حوزوی با رویکردهایی که گذشت، در حال تولید فکر و گفتمان برای مخاطبین حوزوی و بیرونیاند و صرفاً ابزار انتقال پیام نبوده و خود مولد هستند. در چنین بستری رسانهها فرصتی بیبدیل برای ظرفیتسازی و بسترسازی در راستای همگرایی بیشتر حوزویان برای حل مسائل پیش رو دارند. شرایط پیش روی این رسانهها با چالشهای متعددی همراه است و نیاز به حل این چالشها برای بهرهوری بیشتر این فضاست که در ادامه به بخشی از آنها اشاره میکنیم:
نبود نظارت
هماکنون هیچ نهاد و بخشی در سطح حوزه علمیه، نظارت سیستمی بر روندها و مطالب منتشره از سوی این رسانهها ندارد و این مسئله در حالی است که روحانیت و مسائل مرتبط با آن ارتباط مستقیم با حوزه حاکمیت داشته و درج مطالب مسئلهدار از سوی طلاب و روحانیون در وجه کلان امنیت ملی کشور اثرگذار است. بهعنوان یک نمونه کوچک میتوان به طرح موضوع «کشور قم» از سوی مدیر جامعه المرتضی اشاره کرد که باعث تمسخر و واکنشهای فکاهی بسیاری از افراد در شبکههای اجتماعی گردید.
تضادها و درگیریها
یکی از اتفاقاتی که طی سالیان رشد رسانه در حوزه اتفاق افتاده، تضادها و تخاصمات بين مجموعههای مختلف بوده است که از مهمترین آنها میتوان به تخاصمات بین برخی از کانالهای منتسب به نیروهای انقلابی و جریانات دیگر حوزوی اشاره کرد. این رویه در نهایت منجر برچسبزنی و تخریبهای زرد و از بین رفتن ظرفیتها خواهد گردید. رویه فوق باعث فروکاهش نیروها و ظرفیتهای حوزوی گردیده که در بلندمدت منجر به هدررفت انرژی این رسانهها در مسائل حاشیهای میشود.
نبود اتحادیه
اتحادیههای روزنامهنگاری و رسانهای در سطح رسانههای غیرحوزوی، سالیانی طولانی است که با مساعدتهای وزارت ارشاد راهاندازی شده است. این اتحادیهها نقش جامعه مدنی بین حاکمیت و رسانهها را ایفا میکنند و باعث تعدیل و در مواردی خطدهی به این رسانهها میشوند. متأسفانه در سطح حوزه، تاکنون این مسئله پیگیری نشده است و ظرفیت عظیم رسانههای حوزوی با خطوط متشتت و بعضا چالش با حاکمیت روبرو بودهاند. شایان ذکر است که خبرگزاری حوزه طی ماههای گذشته تلاش نموده است این نقش را ایفا کند و از طریق دعوت برخی از مدیران کانالهای تلگرامی، تلاش نمود تا به این همگرایی نزدیک شود.
ظرفیت بالای رسانهها در حوزه همگرایی
علیرغم اینکه برخی میپندارند رسانهها و کانالها و گروههای فعال در حوزه فضای مجازی، اثرگذاری محسوسی در سطح حوزه ندارند، اما به نظر میرسد که اساساً میتوان متناسب با حوزه و جریانات فکری حوزوی موجود در فضای حقیقی، حوزه و جریانات فکری را در فضای مجازی تبیین نمود. امروزه در خصوص چالشهای کلان حوزه، همچون بحران بودجه و دولتی شدن، جریانات مسئلهدار همچون طيف شیرازی و… به راحتی در گروههای مختلف و با حضور نمایندگان جریانات مختلف مباحثاتی برگزار میشود و افراد به ابراز نظر میپردازند. بر این اساس تصمیمگیران باید با فهم این فضا، از این ظرفیت برای همگرایی بیشتر بین حوزویان استفاده کنند.
نقد درونگفتمانی حوزه
یکی از مسائلی که با رشد رسانهها در سطح کشور به وجود آمده است، نقد روحانیت و حوزه است. موضوع روحانیت و حوزه که تا یک دهه قبل بهعنوان صندوقچه اسرار تلقی میگردید، بهعنوان یک کیس مطالعاتی و رسانهای مطرح است و رسانهها علاقهمند به این فضا هستند. با ورود غیرحوزویان به این فضا، پیشبینی میشود که مسائل و مشکلات حوزه بیش از پیش در سطح رسانهها مطرح شود. بر این اساس به نظر میرسد با رسمیتیابی فعالان رسانهای حوزوی و حفظ استقبال و ایجاد حاشیه امن، میتوان این فضا را مشابه یک اتاق فکر بزرگ طراحی نمود و مسائل و مشکلات حوزه را از طریق این رسانهها بازخورد گرفته و به فکر علاج آنها بود.