مروری بر چهار رویداد حوزوی در بهار 1399
عباس حائری[1]
مقدمه
بیشتر رویدادهای موردبحث در این نوشتار را به شکلی میتوان مرتبط با شیوع ویروس کرونا دانست، بیماری بیرحمی که از اواخر زمستان ۱۳۹۸ از مرزهای کشور گذشت و بهتدریج تمام شهرها را گرفت و تعدادی از هموطنان را به کام مرگ کشانید. این بیماری همراه با خود جدالهایی سبز کرد و منازعاتی را از زیر به رو کشاند و زمینه توجه بیشتر به موضوعاتی را فراهم آورد که پیش از این مغفول بودند.
این موضوع باعث شد که مباحث فکری و موضوعاتی در سه ماه گذشته مطرح گردید که عمده آنها ریشه در نگرشهای دین شناختی افراد داشته و برخی از آنها بازتابهای گسترده رسانهای و برخی کمتر بازتاب داشته است.
در ابتدای این نوشتار، کتاب «دارالشفاء» اثر «محمدحسن وکیلی» مرور خواهد شد. کتابی که در بررسی نسبت اماکن مقدسه و مسئله بهداشت و درمان و به بهانه بستن درب حرمهای امامان و امامزادگان نوشته شد. پس از آن، آخرین مواجهه دکتر عبدالکریم سروش با حوزویان بررسی خواهد شد. نزاعی دیرین که بعد از مصاحبه سروش و سایت «زیتون» و تعریضهای او به روحانیان و جریان روحانیت در درسگفتار «آفات و خرافات»، باعث شد تا برخی از چهرههای حوزوی در مقام پاسخ برآیند و مقالاتی در نقد سخنان او منتشر شود. سومین رویداد، اختلاف مراجع تقلید در رابطه با رؤیت هلال شوال ۱۴۴۱؛ و چهارمین رویداد، مناظره دو روحانی صاحبنام در واپسین روزهای بهار است. ناصر رفیعی از طریق صفحه خود در اینستاگرام از حسن آقامیری درخواست کرد تا در یک مناظره سخنانش را مطرح کند و پاسخ بشنود. حسن آقامیری دعوت رفیعی را پذیرفت و در نهایت در منزل علی سرلک گفتوگویی صورت گرفت. این گفتوگو بهصورت زنده از طریق اینستاگرام پخش شد. اتفاقی که بعد از شیوع ویروس کرونا بستری جدید در اختیار پژوهشگران و اهل معرفت قرار داد تا بازار گفتوگوهای علمی و فرهنگی کساد نشود. در این نوشتار محتوای این گفتوگو مرور شده است.
1- کتاب دارالشفاء
در ایامی که ویروس کوئید ۱۹ شهرهای مختلف ایران را به خود مشغول کرده بود، تنشهای الهیاتی و فکری در مجامع علمی و در میان عموم مردم در شهرهای مذهبی بالا گرفته بود. دعوای اصلی به مسئله باز ماندن و یا بستن مشاهد و حرمهای ائمه (ع) به جهت شیوع این بیماری بازمیگشت. بسیاری بر این باور بودند که چنین مکانهایی به مراکز اصلی شیوع این بیماری بدل شده است و باز ماندنشان برای سلامت زائرین و دیگر شهروندان آسیبزا بوده و برای قطع زنجیره انتقال کروناویروس باید این مکانها بسته شوند. در مقابل، برخی از رجال صاحبنام، ازجمله تولیت آستان مقدس حضرت معصومه (س) و برخی از طیفهای مذهبی اصرار به لزوم باز ماندن مشاهد مشرفه داشتند و معتقد بودند که چنین مکانهایی به جهت قداست معنوی و اثرگذاری اولیای دین باید به دیده شفابخشی نگریست. به عقیده این دیدگاه، بستن مشاهد ائمه و امامزادگان موضعی انفعالی در برابر هجوم غرب و بیدینی روزافزون جامعه است و نباید در برابر ادعاهای علمی کوتاه آمد. به نظر ایشان کسانی که بر بستن حرمها و امامزادگان اصرار داشتند، چیزی بیشتر از جلوگیری از اجتماع مردم را نشانه رفتهاند و در مقام جدال با معتقدات دینی و مقدسات مؤمنان برآمدهاند. برخی از خطبا در همان روزهای اوجگیری این تنش الهیاتی به حرم حضرت معصومه رفتند و برخی دیگر به روی منبرها مدعی بودند که حتی هیئات مذهبی هم نباید مشمول چنین دستورات دولتی شود و باید حساب اجتماعات مذهبی را از سایر اجتماعات جدا کرد.
در نهایت، با دستور مستقیم «ستاد مبارزه با کرونا» درب حرمها و امامزادگان بسته شد. این پایان ماجرا نبود. در همان روز اجرای حکم، عدهای پشت درب حرم حضرت معصومه در قم اجتماع کردند و این کار به ورود مأموران نیروی انتظامی و حمله مردم و شکستن درب حرم منجر شد. دعوایی که خیلی زود جمع شد و عوامل آن دستگیر شدند؛ اما ریشههای آن در اذهان همچنان زنده ماند.
در همین ایام، کتابی بهصورت الکترونیکی منتشر شد و در دسترس پژوهشگران و سایتهای خبری قرار گرفت که داعیه پرداختی علمی به این موضوع را داشت؛ «دارالشفاء» که با ریز عنوان «تأملات کلامی فقهی در نسبت اماکن مقدسه و بهداشت و درمان»، بنا بر آنچه در صفحه آغازین کتاب آمده است، تقریر و تنظیم محتوای دروس خارج «محمدحسن وکیلی» است. در ادامه، این کتاب بهاجمال مرور خواهد شد.
درباره نویسنده
محمدحسن وکیلی متولد ۱۳۵۹ ش، دانشآموخته حوزه علمیه مشهد است و آنگونه که در وبسایت رسمی او ادعا شده از اساتید خارج فقه و اصول در حوزه علمیه مشهد است. او عضو هیئتمدیره مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلام و دبیر و مدیر چند پایگاه و مجله مرتبط با معارف اسلامی در شهر مشهد است.
وکیلی طبق ادعای خودش از شاگردان محمدصادق حسینی طهرانی است و متأثر از نظرات علامه محمدحسین طهرانی و با عنایت و اشراف او در حوزه علمیه مشهد تحصیل کرده و تربیت شده است. او از طرفداران فلسفه و عرفان محسوب میشود و در برابر مکتب تفکیک آثار و گفتارهایی دارد.
از او آثار بسیاری در قالب کتاب و یا مقاله به چاپ رسیده است که میتوان از آن میان به «محیالدین؛ شیعه خالص»، «بنیادهای اصلاح جامعه اسلامی» و «روش تفسیر قرآن به قرآن» اشاره کرد. او همچنین مناظراتی را با شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی نظیر مهدی نصیری و بیژن عبدالکریمی دارد. او در این مناظرات هم از فلسفه و عرفان اسلامی دفاع میکند و هم نگاهی هویتی و رویکردی تمدنی به معارف اسلامی دارد.
درباره کتاب
کتاب دارالشفاء همانطور که از عنوان فرعی کتاب برمیآید به بررسی نسبت مسئله بهداشت و درمان با اماکن مقدسه پرداخته است. در نگاه اول عنوان فرعی غریب مینماید؛ چراکه نمیتوان ارتباطی واضح و مستقیم میان اماکن مقدس و بهداشت و درمان و علم پزشکی تصور کرد. همانطور که گذشت شیوع ویروس کرونا در سراسر ایران و شکلگیری نزاعی الهیاتی پیرامون بستن حرمها و امامزادگان معنایی برای این عنوان در ذهن مخاطبان خود شکل میدهد. نویسنده در مقدمه کتاب به این نزاع اشاره میکند و آراء هرکدام از دو طرف را نقل میکند. در کتاب سخنان تولیت آستان مقدس حضرت معصومه و رئیسجمهور کشور و همچنین پیام تولیت آستان قدس رضوی و مقام معظم رهبری را نقل میکند. سعی نویسنده بر این است که بستن حرمها و نویسندگان را نوعی تحمیل از جانب دستاندرکاران ستاد مبارزه با کرونا جلوه دهد و با استناد به گوشههایی از کلمات رهبری ادعا میکند که همدلی مسئولان و رهبری با بستن حرمهای امامان و امامزادگان تنها از باب پذیرش قانون ستاد مربوط بوده و لزوماً موضع شخصی ایشان نیست. نویسنده بر همین اساس خود را تابع قانون میشمارد و تأکید میکند که آنچه او در کتابش بررسی کرده است با رویکردی علمی صورت گرفته و قصد هیچگونه اختلالی در اجرای قوانین مصوب ندارد.
وکیلی در این کتاب با پرسشهایی سروکار دارد؛ ازجمله میزان آسیبزایی اماکن مقدس در رابطه با کروناویروس، حکم تعطیل کردن حرمهای امامان و امامزادگان، ضریب اهمیت سلامت و ضریب اهمیت زیارت، شفابخشی حرمها و نسبتش با نظام اسباب و علل در هستی و همچنین چالشها و محدودیتها علم پزشکی مدرن را بهعنوان سؤالاتی پیشاروی مخاطب قرار میدهد.
مدعای کتاب دارالشفاء را میتوان بهصورت زیر صورتبندی کرد:
۱. تشخیص موضوع شفا و درمان، متوقف بر تخصص است و نظام پزشکی فعلی که در پارادایم تجربهگرایی میاندیشد به جهت کمبود نمونههای آماری در برخی از موارد فاقد صلاحیت برای قضاوت درباره اماکن مقدسه است و لذا از جهات فقهی و تجربی نمیتواند در این زمینه مرجع قرار گیرد. این یکی از اصلیترین محورهای شکلگیری ادعای نویسنده در این کتاب است. بهزعم او، اساساً نمیتوان قضاوت در رابطه با میزان آسیبزا بودن و یا اثربخشی مثبت اماکن مقدس را از زبان علم پزشکی مدرن توقع داشت؛ چراکه این علم در پارادایم تجربهگرایی شکل گرفته است و تابهحال آزمایشهای مناسبی برای اثبات و تعیین دایره اثربخشی حرمهای امامان و امامزادگان صورت نگرفته است. نویسنده میگوید که شفای بیماران یکی از رایجترین اتفاقاتی است که در حرمهای امامان میافتد و علم پزشکی از اینهمه آثار عینی بیخبر است و حکم دیگر اماکن را به چنین اماکنی سرایت میدهد که حکمی نارواست.
۲. منابع وحیانی بهوضوح دلالت بر این دارد که آثار تکوینی اماکن مقدسه با دیگر اماکن متفاوت است و لذا برای قضاوت درباره آنها باید آزمایشها و تجربیاتی مستقل انجام شود.
۳. منابع وحیانی بهروشنی دلالت بر این دارد که حضور در اماکن مقدسه بهقصد استشفا از عوامل مهم شفا گرفتن است و لذا این مراکز در شفابخشی در میان کاربریهای گوناگون شهری، عِدل بیمارستانها و درمانگاهها و بلکه مقدم بر آنها است.
۴. حفظ سلامتی از راهبردهای مهم شریعت در زندگی است؛ ولی راهبردی مطلق نیست؛ بلکه ضریب اهمیت آن بهگونهای است که در تزاحم با امور گوناگونی از فعلیت ساقط میشود.
۵. با این فرض که نظر کارشناسان بهداشت را درباره اماکن مقدسه بپذیریم بازهم تزاحم ملاکها در این موارد بهگونهای نیست که بتوان جواز بستن این اماکن را که مستلزم تعطیل وقف و وهن شعائر است توجیه نمود.
او در پایان کتاب احتمال ابتلای زائران حرمهای امامان و امامزادگان به بیماریهای مسری از این دست را نوعی احتمال غیرعقلایی میشمارد که هرچند مراعات و احتیاط در قبالش همچنان خوب است؛ ولی نمیتواند در برابر حرمت تعطیلی حرمها مقاومت کند و باید اولویتها را در نظر گرفت و حکم الهی را طاعت کرد. به همین خاطر، او بستن حرمها را نوعی نادیده انگاشتن اهمیت حفظ شعائر میشمارد.
او این صورتبندی را از آن خود نمیداند. بهزعم او این رأی رایج فقهای شیعه است که اکنون به خاطر ترس از استهزا و برچسبهای ناروا خوردن از گفتن آن صرفنظر کردهاند. وکیلی این سکوت فقهای شیعه را زمینهای برای پیشروی دشمنان اسلام و دین میداند و بستن حرمهای اهلبیت را جسارتی میداند که در سایه این پیشروی اتفاق افتاده است.
بازخوردها
کتاب محمدحسن وکیلی در میان هیاهوی شیوع ویروس کوئید ۱۹ دیده نشد. نه مقالهای در نقد و یا حتی نشستی مجازی در رابطه با آن برگزار نشد. تمام آنچه در ارتباط با این کتاب در فضای مجازی به چشم میخورد چند خبر در خبرگزاریهای دولتی و حوزوی است که خبر انتشارش را همرسانی کردهاند.
[1]. دانشآموخته حوزه علمیه قم