نشریات

مروری بر 4 رخداد حوزوی

علی‌اصغر بخشی‌زاده

 

مقدمه

رخدادهای فضای حوزه و روحانیت طی روندی که در حال تکرار است، بین فضای حقیقی و مجازی در حال تأثیر و تأثر هستند. بسیاری از رخدادهای فصلی در این فضا از فضای مجازی شروع می‌شود و در فضای حقیقی اثرگذار است و این روند نشان‌دهنده اهمیت فضای مجازی است. در تابستان گذشته رخدادهای متنوعی در حوزه‌های فکری، سیاسی و فرهنگی در بین حوزویان مطرح شد و ضریب گرفت که تلاش می‌کنیم در ادامه به بخشی از آن‌ها اشاراتی داشته باشیم.

 

  1. بهاییت و آینده روحانیت

طی سال‌های گذشته، مراکز مختلف فکری و رسانه‌ای خارج از کشور به‌شدت علاقه به رصد ورود به موضوعات مرتبط با حوزه و روحانیت نشان داده‌اند؛ ازجمله نمونه‌های آن می‌توان به تمرکز بی‌بی‌سی فارسی بر موضوع روحانیت اشاره داشت که در برخی از برنامه‌های تلویزیونی در خصوص آینده مرجعیت شیعی ورود داشت. از سوی دیگر، کتاب‌های مختلفی نیز از سوی برخی از افرادی که سابقاً در ایران حضورداشته‌اند در ارتباط با حوزه و روحانیت منتشر شده است.

طی بررسی‌های صورت‌گرفته، تبیین تاریخی و فکری ولایت‌فقیه، ساختار روحانیت، شبکه روحانیت و چگونگی مواجهه با مسائل سیاسی، روحانیت حاکم و جریان‌های قدرت در میان روحانیت سیاسی، مرجعیت قم و نجف، مرجعیت جریان اخباری از موضوعاتی بود که این مراکز بدان توجه ویژه داشته‌اند. (مرکز پژوهشی مبنا، 1398: 239)

در فصل گذشته یکی از مراکز وابسته به بهاییت، پرونده ویژه‌ای در خصوص آینده روحانیت با حضور تعدادی از روحانیت‌پژوهانِ زاویه‌دار با حاکمیت منتشر نمود. ازجمله مصاحبه‌شوندگان می‌توان به کاظم کردوانی، کوروش رحیم‌خانی، عباس میلانی، محسن کدیور، حسن یوسفی اشکور و ازجمله نویسندگان می‌توان به مهدی خلجی اشاره کرد. مدیر این پروژه در ابتدا اشاره دارد که روحانیون ازجمله بانفوذترین گروه‌های اجتماعی در ایران هستند و امروز دیگر درباره تأثیر ماندگار آنان در تاریخ معاصر تردیدی وجود ندارد.

وجه مشترک مصاحبه‌ها و عناوین مطرح‌شده، نوعی بدگمانی نسبت به شرایط آینده و تغییرات گسترده پیش رو در حاکمیت ایران است. این پرونده درواقع، به‌زعم متولیان آن درصدد وضعیت شناسی و آینده‌شناسی است. وضعیت فعلی ایران به‌غایت تاریک و روحانیت در دوگانه مردم و حاکمیت قرار داشته و به باور برخی از مصاحبه‌شوندگان، «اکثر روحانیت در مواجهه با حکومت جمهوری اسلامی، نه‌تنها همدستی و همراهی نمی‌کنند، بلکه گاه مخالفت هم می‌کنند.» (حیدری، 1399) از سوی دیگر، روحانیت یک نهاد قدرت‌زده تلقی می‌شود که حتی دغدغه دین نداشته و عنوان می‌شود: «اگر کارفرمای روحانیت به جای حکومت، در درون جامعه بود، و اگر کارکرد آن همچنان گسترش و حفظ دین در بین پیروان باقی مانده بود، با توجه به اتفاقاتی که امروز در ایران می‌افتد، روحانیون باید به خاطر ظلم و ستمی که به مردم می‌شود، عمامه را از سر برمی‌داشتند و پابرهنه می‌ریختند در خیابان‌ها؛ اما هیچ نشانه اعتراضی در آن‌ها نمی‌بینید؛ چون اولویت و مسئله آن‌ها دین نیست.» (همان)

در این پرونده، آینده نیز بر اساس روندِ شناسایی‌شده برای روحانیت و حاکمیت جمهوری اسلامی ایران، نامطلوب بوده و در آینده «همه‌چیز تغییر می‌کند و دیگر مثل گذشته و قبل از این حکومت نخواهد بود و آخوندها دیگر به جایگاه قبل از حکومت اسلامی بازنمی‌گردند.» (همان)

یکی از مهم‌ترین خطوطی که در مصاحبه‌ها پیگیری شده است، نشان دادن تکثر در بین روحانیون و حوزویان و درنهایت، وجود جریاناتی در زیرپوست حوزه است که به دنبال فرصتی برای نشان دادن خود هستند. اکبرین اشاره دارد:

«جریان‌های فکری متفاوت و متکثری در حوزه وجود دارد که می‌توان فعلاً با فشار مادی و مجازات ساکتشان نگه داشت یا محدودشان کرد؛ اما نمی‌توان ذهنشان را تغییر داد، بلکه این فشارها آن‌ها را در تفاوت و تکثرشان منسجم‌تر و مطمئن‌تر می‌کند. این جریان‌ها زیرزمینی می‌شوند و در فرصت مناسب خود را نشان می‌دهند.» (همان)

درنهایت، به نظر می‌رسد پروژه آینده روحانیت که توسط انتشارات آسو منتشر شده، گرچه از جهت سوگیری به طرز واضحی دارای جهت‌گیری است، اما نشان از یک نکته مهم دارد و آن حساسیت مراکز و نهادهای خارجی کشور بر موضوع حوزه و روحانیت است.

انتشارات و سایت آسو یکی از نهادهای وابسته به «بنیاد تسلیمی» است. در معرفی این بنیاد آمده است: بنیاد غیرانتفاعی تسلیمی به نام و یاد عبدالحسین تسلیمی و جمع همکاران او در شورای 9 نفره مدیران منتخب جامعه بهایی ایران که به نام محفل ملّی بهاییان ایران شناخته می‌شد، تأسیس شده است.

 

  1. ابقای آیت‌الله اعرافی و انتخاب معاونانی جدید برای مدیریت حوزه‌های علمیه

روز یکشنبه مورخ 8/4/99، طی جلسه شورای عالی آیت‌الله اعرافی برای دوره جدید مدیریت حوزه‌های علمیه توسط اعضای جدید شورای عالی حوزه ابقا شد. شایان‌ذکر است اعضای جدید شورای عالی عبارت‌اند از حضرات آیات سید هاشم حسینی بوشهری، علیرضا اعرافی، جواد مروی، سید احمد خاتمی، محمدمهدی شب‌زنده‌دار، محسن اراکی و محمود رجبی.

انتخاب آیت‌الله اعرافی درواقع تأییدیه برای فعالیت‌های دوره هفتم مدیریت ایشان بود. ایشان روزآمدسازیِ سیاست‌ها، برنامه‌ها، نظام‌نامه‌ها و ساختارهای حوزه را در اولویت کاری خود قرار داد که مهم‌ترین دستاوردهای دوره قبل را می‌توان به شرح ذیل اشاره کرد:

اول) مهم‌ترین و ابتدایی‌ترین بخش تحول و نوسازی یک سازمان را می‌توان اسناد بالادستی و راهبردی آن سازمان دانست که مسیر حرکت سازمان را معین کرده و ریل‌گذاری هرگونه حرکتی را فراهم می‌آورد، در این راستا در این دوره، مجموعه اسناد و برنامه‌های راهبردی مرکز مدیریت تدوین و نهایی شد و علاوه بر آن بیش از صد طرح راهبردی نیز برای تحقق آن اسناد، تدوین و عملیاتی گردید. ازجمله مهم‌ترین این اسناد می‌توان به سند چشم‌انداز و سندهای مهمی چون نظام‌های جامع، منشور حوزه‌های علمیه، سند آمایش، برنامه پنج‌ساله حوزه‌های علمیه، طرح کارویژه‌های روحانیت، درخت‌واره رشته‌های تخصصی حوزوی و بیش از صد طرح و سند دیگر اشاره کرد که با بهره‌گیری از ظرفیت مشاوره‌ای اساتید حوزه و بر اساس دغدغه‌ها و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید تدوین‌شده‌اند. علاوه بر تدوین و نهایی‌سازی اسناد زیرساختی، از مهم‌ترین ویژگی‌های این دوره می‌توان به دو ویژگی اشاره کرد:

  1. ارتقای گفتمانی؛ زیرساخت نظری و تئوریک همه تحولات، ارائه الگوی گفتمانی از نقش و جایگاه حوزه به‌عنوان تجسم میراث معنوی مکتب اهل‌بیت در دنیا معاصر است که این امر نیازمند فهم و درک مشترک از عوامل و متغیرهای اصلی ضمن در نظر داشتن اصالت‌ها و سنت‌ها و استقبال از نوآوری، تغییر روش‌ها و رویکردها است. دستیابی به چنین گفتمانی پایه اصلی برنامه‌ها و اقدامات تحولی است و همین الگوست که نقش و ضریب اولویت برنامه‌ها و اقدامات پسینی را تعیین می‌کند.
  2. تأکید بر کاستی‌ها و ضعف‌ها؛ علی‌رغم برخی نامهربانی‌ها، مانع‌تراشی‌ها و محدودیت‌های شدید مالی، اقدامات وسیع و گسترده‌ای در دوره چهارساله پیشین انجام‌شده که تفصیل آن در گزارش‌های رسمی موجود است که جای قدردانی دارد؛ اما این به معنای انکار کاستی‌ها و ضعف‌ها در توانمندی نیروی انسانی، سازمان‌دهی امور، قوانین، ساختارها و عصبیت‌های سازمانی نیست؛ و از همین روی نیز در موارد متعددی این ضعف‌ها و کاستی‌ها از سوی مدیر محترم حوزه‌های علمیه مورد تأکید و تصریح قرار گرفته و وعده رفع آن‌ها داده شده است. امید آن می‌رود که در دوره جدید مدیریت ایشان، با شناخت دقیق ریشه‌ها و عوامل و دلایل این ضعف‌ها، اقدامات لازم جهت رفع و اصلاح آن‌ها فراهم آید.
  3. ارتقای سطح کنشگری حوزه‌های علمیه در سطح ملی و بین‌المللی: با توجه به نقش و جایگاه بی‌بدیل حوزه‌های علمیه در نظام اسلامی و انتظارات و توقعاتی که از این نهاد وجود دارد، یکی از مهم‌ترین ضرورت‌هایی که در بیانات مقام معظم رهبری بدان تصریح‌شده حضور حوزه‌های علمیه در میدان و ایفای نقش مثبت در حل مشکلات و معضلات ملی و فراملی بوده است که حوزه علمیه در دوره آیت‌الله اعرافی نشان داد درصورتی‌که زیرساخت‌های لازم برای چنین مسئله فراهم گردد، به‌خوبی قادر خواهد بود خود را در چنین نقش و جایگاهی تثبیت نماید. جایگاهی که به‌ویژه طی یک سال اخیر و با شیوع ویروس کرونا، به‌خوبی شاهد آن بوده‌ایم.

با آغاز دوره هشتم مدیریت حوزه‌های علمیه و تمدید مدیریت آیت‌الله اعرافی در این دوره، مهم‌ترین و اصلی‌ترین هدف و مأموریت ایشان در این دوره را می‌توان تحقق اهداف و عملیاتی‌سازی اسناد بالادستی تهیه‌شده در دوره قبل با اجرای طرح‌های دانست. طرح‌ها و اسنادی که هرچند تلاش و زحمات چندین ساله برای آن‌ها کشیده شده است؛ اما در صورت فراهم نشدن زمینه‌های اجرا و تحقق، دردی از دردهای حوزه‌های علمیه درمان نخواهد کرد و مهم‌ترین شرط تحقق چنین هدفی، داشتن تیمی منسجم، جوان، باانگیزه و مصمم است که شواهد حاکی از آن است که در انتصابات جدید مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه مدنظر قرار گرفته است. آیت‌الله اعرافی برای دور جدید مدیریت خود افراد ذیل را منصوب کرد:

ردیف نام سمت
1 حمید ملکی قائم‌مقام مدیر حوزه‌های علمیه در امور استان‌ها
2 مهدی رستم نژاد معاون آموزش
3 ابراهیم معتمدی معاون منابع انسانی و پشتیبانی
4 حسین ملانوری سرپرست معاونت تبلیغ و امور فرهنگی
5 علی علیزاده مشاور مدیر و مسئول حوزه مدیریت
6 سید مفید حسینی کوهساری مسئول مرکز ارتباطات و بین‌الملل
7 کاظم سپاسی مسئول مرکز امور صیانتی
8 سید علی میرمطلبی مسئول مرکز امور طلاب و دانش‌آموختگان
9 سید حسین میرمعزی مشاور و دستیار مدیر در حوزه پژوهش و مسئول مرکز بررسی‌های راهبردی و مطالعات حوزه و روحانیت
10 سید مصطفی حسینی نژاد مدیر دفتر امور موقوفات و منابع پایدار
11 محمداسماعیل عبداللهی مدیر دفتر امور مشاوران
12 محمدرضا برته مسئول مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه

آیت‌الله اعرافی در کنار این سمت‌ها تلاش نمود که دایره مشاوران را نیز گسترده‌تر کند و شاخصه‌های ذیل را مدنظر قرار داده‌اند:

  1. گسترش دایره مشاوران؛ با توجه به توصیه مؤکد مقام معظم رهبری نسبت به جوان‌گرایی و استفاده از نیروهای بانشاط، خلّاق، ریسک‌پذیر ضرورت دارد که ضمن به‌کارگیری نیروهای جوان از دانش، تجربه و احتیاط و نکته‌سنجی و توجه به مخاطرات مدیران باسابقه در قالب مشاوران بهره جست و موجبات تعالی دستگاه‌ها را فراهم آورد؛ و نیز در دور پیشین مدیریت نشان داد که مشاوران گنجینه‌هایی از دانش، تجربه و نخبگی هستند که در حساس‌ترین تصمیم‌ها و پروژه‌های محوری، جدی‌ترین نقش‌ها را دارا هستند و شاید به همین دلیل بود که برخی از مشاوران محترم، هم در جلسات شورای معاونان و هم در کمیسیون‌ها و شوراهای اصلی حوزه علمیه مشارکت داده شده و منشأ آثار مبارکی بوده‌اند.

تجربه موفق بهره‌مندی از مشاورین، در این دوره نیز با اعمال برخی اصلاحات و با جدیت و اهتمام بیشتری پیگیری شده است؛ به‌طوری‌که می‌توان ادعا کرد حوزه علمیه در این دور و در بیشتر امور محوری از همفکری و مشاورت مشاورانی تأثیرگذار و تصمیم‌ساز بهره خواهد برد.

  1. استفاده حداکثری از ظرفیت دستیاران؛ یکی از مشکلاتی که معمولاً سازمان‌های بزرگ با آن مواجه هستند، گرفتار آمدن در اشتغال به مأموریت‌های بخشی است. درنتیجه معمولاً پروژه‌های چندبعدی که بین معاونت‌ها و مراکز مختلف تقسیم می‌گردد و باید با تقسیم‌کار و هم‌افزایی عملیاتی شود، غالباً توفیق چندانی پیدا نمی‌کنند. یکی از ابتکاراتی که در این دوره از مدیریت لحاظ گردیده است، پروژه‌محوری و استفاده از ظرفیت دستیاران ویژه است. بدین بیان که دستیاران ویژه متولیان هماهنگی، انتظام‌بخشی و پیگیری اجرای پروژه‌های بین‌بخشی هستند و در خدمت به معاونان و مدیران مراکز و در راستای مصوبات شورای عالی و شورای معاونان فرایند تحقق پروژه‌های اصلی حوزه‌های علمیه چون طرح آمایش، درخت‌واره دانشی، فعالیت‌های جهادی، آینده‌پژوهی و مطالعات راهبردی و… را تا تحقق نهایی آن پیگیری می‌کنند.
  2. برنامه‌محوری؛ بدون تردید، در کنار شناخت و اعتماد نسبت به همکاران و بدنه مدیریتی، مسئله نیل به تفاهم در گفتمان اجرایی و یافتن نظام مسائل و اولویت‌های عملیاتی از مهم‌ترین اصولی است که می‌تواند نقشه راه مدیران ارشد را سامان دهد؛ از همین رو، احکام صادره در این دوره دارای دو پیوست ابلاغی و یک ضمیمه الحاقی بوده‌اند.

به نظر می‌رسد آیت‌الله اعرافی با شناختی ناشی از سال‌ها فعالیت علمی در حوزه‌های علمیه و تجربه چند دهه مدیریت موفق در نهادها و سازمان‌های بزرگ علمی، فرهنگی و بین‌المللی و با عنایت به سابقه مدیریت چندساله در حوزه علمیه و درک صحیح از منویات و رهنمودهای مقام معظم رهبری و مراجع عظام تقلید، عزمی راسخ در تحقق آرمان‌های حوزه‌های علمیه دارد، عزمی که طلیعه آن را در انتخاب مدیران جدید و برنامه‌های تحولی می‌توان ردگیری کرد.

 

  1. درگذشت آیت‌الله صانعی

یکی از فقهایی که در سال‌های گذشته همواره در حاشیه جریانات فکری حوزه قم فعال بوده و با توجه به رخدادهای سیاسی دو دهه گذشته تنش‌هایی نیز با حاکمیت داشت، آیت‌الله صانعی بوده است.

ایشان در ۲۱ شهریور ۱۳۹۹ به دلیل شکستگی استخوان لگن در بیمارستان نکویی قم بستری شده بود و به دلیل شدت شکستگی مقرر شد که عمل جراحی روی لگن ایشان صورت گیرد؛ ولی پیش از عمل در صبح روز 22 شهریور درگذشت.

آیت‌الله صانعی هیچ‌گاه به‌عنوان یک مرجع تمام‌عیار و با شاخصه‌های جریان سنتی شناخته نشد، اما همواره مورداحترام جریانات سنتی و نوگرای حوزه قم بوده و پس از درگذشت آیت‌الله منتظری همواره موردتوجه قرار گرفت.

زیست فکری و سیاسی وی را می‌توان به چند دوره تقسیم نمود:

دوره اول) اوایل انقلاب اسلامی که وی به‌عنوان یکی از حامیان جدی انقلاب و امام یکی از فعالان انقلاب بوده و عضو شورای نگهبان، نمایندگی امام در شورای عالی بازسازی مناطق جنگی و دادستان کل کشور و عضو مجلس خبرگان در اولین دوره مجلس خبرگان رهبری بود. ایشان در این دوره یک کنشگر حاکمیتی بوده و در کنار آن به جهت سابقه فعالیت‌های حوزوی نیز موردتوجه بوده است. برخی از جملات امام خمینی (ره) در خصوص ایشان نیز شایان توجه و دفتر ایشان نیز برخی از این جملات را در محیط بیت ایشان نصب کرده بودند؛ ازجمله « من آقای صانعی را مثل یک فرزند بزرگ کرده‌ام. این آقای صانعی وقتی‌که سال‌های طولانی در مباحثاتی که ما داشتیم تشریف می‌آوردند ایشان، بالخصوص می‌آمدند با من صحبت می‌کردند و من حظ می‌بردم از معلومات ایشان.» (خمینی، 1385: 231)

دوره دوم) با رحلت امام خمینی و رهبری مقام معظم رهبری، در اوایل امر آیت‌الله صانعی از حامیان رهبری انقلاب بوده و در سخنرانی مراسم شب هفت رهبر کبیر انقلاب اسلامی در قم، تصریح می‌کند:

«من به‌عنوان یک مسئله شرعی می‌گویم که تخلف از فرمان آیت‌الله خامنه‌ای گناه و معصیتی است بزرگ و رد بر او، رد بر امام صادق (ع) و رد بر امام صادق (ع) رد بر رسول‌الله (ص) و رد بر رسول‌الله (ص) رد بر الله و موجب خروج از ولایت ‌الله و ورود به ولایت شیطان است.» (صانعی، 1368)

کم‌کم به دلایل مختلف ازجمله مسائل مربوط به آیت‌الله منتظری، زاویه‌گیری آیت‌الله صانعی با حاکمیت و برخی از نهادها شروع شد؛ اما در حد اظهارات علنی نرسید. وی در خصوص برخورد با آیت‌الله منتظری انتقادات جدی داشت و علی‌رغم اینکه ایشان روزگاری تفکرات آیت‌الله منتظری را روشنفکرمآبانه خوانده و ایشان را کانالی برای ضربه زدن به اسلام خطاب کرده بود؛ (حسینی، 1392: 196) اما درنهایت، از ایشان حمایت همه‌جانبه داشته و سال‌ها بعد عنوان می‌کند: «قضیه آقای منتظری که اتفاق افتاد، روحانیت یا سکوت کردند و یا تأیید و تنها من بودم که در این وسط ایستادم.» (همان)

دوره سوم) رخداد فتنه 88 و پس از آن یکی از بزنگاه‌های مهم در تحلیل رویه و رویکردهای آیت‌الله صانعی است. وی پس از این دوره وارد فضایی جدیدی از تعارضات با حاکمیت شد. از سوی دیگر، مخالفان ایشان در حوزه نیز جدی‌تر شده و درنهایت، جامعه مدرسین در پاسخ به سؤالی در خصوص مرجعیت ایشان این‌گونه متنی را منتشر نمود:

«بسم الله الرحمن الرحیم با توجه به پرسش‌های مکرر مؤمنان، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بر اساس تحقیقات به‌عمل‌آمده در یک سال گذشته و پس از جلسات متعدد به این نتیجه رسیده است که ایشان فاقد ملاک‌های لازم برای تصدی مرجعیت است.» (وب‌سایت جامعه مدرسین)

انتقادات ایشان و جلساتی که با برخی در قم داشت، منجر به غائله 24 خرداد 1389 و حمله به دفتر وی گردید که خساراتی به دفتر وارد شد و آقای صانعی پس از این واقعه، در قامت یک شخصیت منتقد وضع موجود مطرح شد.

آیت‌الله صانعی را می‌توان در فضای فکری و حوزوی یک فقیه نوگرا تلقی نمود. نوگرایی که در برخی از مقاطع مورد انتقادات جدی جریانات دیگر قرار گرفته است؛ ازجمله نسبت با حقوق بشر و مسائل زنان. گرچه ایشان همواره در حاشیه جریانات فکری حوزه قرار داشتند و در حوزه جدی گرفته نشدند؛ اما فقدان ایشان در حوزه جریانات روشنفکری و اصلاح‌طلبی سیاسی قاعدتاً مشکلاتی را در ادامه ایجاد خواهد کرد و مشخص نیست این جریانات مرجع بعدی خود را از بین کدام شخصیت‌های حوزوی انتخاب کنند؛ هرچند آیات شبیری زنجانی، بیات زنجانی و محقق داماد در مظان جذب مقلدین ایشان هستند.

 

  1. بازهم مسئله حجاب

مهدی نصیری ازجمله حوزویانی است که در سال‌های گذشته به دلیل گفتگوهای چالش‌برانگیز در حوزه فلسفه و دیدگاه‌های ضد مدرنیته در فضای فکری و رسانه‌ای کشور مطرح شده است. وی که زمانی مدیرمسئول روزنامه کیهان بوده، هم‌اکنون در قم در کسوت پژوهشگر و استاد، نظریه خود با عنوان «عصر حیرت» را تبیین و تشریح می‌کند.

عصر حیرت کلیدواژه و نام کتابی است که اخیراً از وی منتشر شده و دیدگاه‌ها و نظریات خود را در خصوص شرایط فعلی در فقدان امام معصوم (ع) مطرح کرده است. می‌توان عصاره نظریه نصیری را در این گزاره تلقی نمود که غیبت امام معصوم (ع) به‌ویژه وقتی‌که با تمدن فراگیر جدید همراه می‌شود، مانع تحقق دولت و جامعه و تمدن تراز دین است و حتی در صورت استقرار یک حکومت دینی با محوریت ولایت‌فقیه، امکان تحقق چنان تمدنی در حد مطلوب وجود ندارد و تنها نسبت محدودی از آن مقدور است. او بدون نفی وظیفه اصلاح‌گری و تلاش برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در عصر غیبت، معتقد است امر اصلاح و تلاش برای تحقق احکام و آرمان‌های دینی در روزگار عدم دسترسی به امام معصوم، به‌ویژه در شرایط سیطره تمدن مدرن، با موانعی مواجه است که دایره مقدور و ممکن آن را محدود می‌کند و عدم توجه به این محدودیت می‌تواند نتایج زیان‌باری، هم برای دین و هم نظام دینی، داشته باشد.

برخی نسبت به این رویه فکری انتقادات جدی و آن را نوعی سکولاریسم خفی تلقی می‌کنند. یکی از منتقدان ایشان عنوان می‌کند:

«از مهدی نصیری بپرسید آیا سنتی هستی یا نیستی؟ قطعاً می‌گوید که من سنتی نیستم و با رویکرد اخباری‌گری و رویکرد تفکیکی به‌شدت مخالف هستم و طرفدار حکومت دینی هستم؛ اما او در طرح‌واره‌ای که برای آینده جامعه شیعی دارد، عملاً سکولاریسم را به‌صورت خفی پذیرفته است. او معتقد است که تا زمانی که امام زمان (عج) ظهور نکند، ما نمی‌توانیم به مطلوبیت‌هایمان برسیم و کل عصر غیبت – که حدود 1400 سال از آن گذشته است – تا زمان خاتمه آن‌که نمی‌دانیم چقدر طول می‌کشد، عصر اضطرار است و با استفاده از ادبیات أکل میته، ما باید از باب اضطرار و أکل میته از دنیای جدید استفاده کنیم… شما بر اساس الگوی ایشان استثنا را دارید تبدیل به قاعده زندگی می‌کنید؛ یعنی جابه‌جا می‌کنید و وقتی تبدیل به قاعده شد، دیگر چیزی برای نگه داشتن ندارید… این‌ها دارند از ذخایر روایی جریان اخباری‌گری و سنتی در حوزه استفاده می‌کنند و به‌شدت نقل‌گرا شده‌اند.» (فراتی، 1398)

با عنایت به این پیشینه، در 26 شهریورماه گذشته، مهدی نصیری در مناظره‌ای تلویزیونی با حضور حسین سوزنچی، استادیار دانشگاه باقرالعلوم در خصوص مناسبات حجاب و سیاست به گفتگو نشستند. گفتگویی که برخی آن را بی‌سابقه عنوان کردند و واکنش‌ها به این گفتگو نیز از خاص بودن آن حکایت داشت.

نگاهی درجه دوم به این مناظره نشان می‌دهد که استدلالات آقای نصیری مبتنی بر کلان نظریه او مبتنی بر عصر حیرت است. وی مکرراً تأکید داشت که حجاب اجباری جامعه را دوقطبی کرده و در زمانه فعلی امکان‌پذیر نیست. یکی از استدلالات آقای نصیری این است که ما با امر به «معروف» مواجهیم و نه امر به «واجب» و از این گفته نتیجه می‌گیرد که پس الزام به واجب نداریم. وی با تفکیک کردن دو حوزه معنایی التزام و الزام معتقد است که التزام به حجاب صحیح است و نه الزام.

اظهارات و سخنان نصیری بلافاصله پس از مطرح‌شدن در رسانه ملی موجی از واکنش‌ها را به همراه داشت که می‌توان این واکنش‌ها را در دو دسته خلاصه کرد:

الف) طیفی بر این باور بودند که این رفتار صداوسیما باید در حوزه‌های دیگر نیز امتداد یابد و چالش‌های فکری، فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی و سیاسی را در رسانه داخلی به گفتگو بگذاریم تا بدخواهان سوءاستفاده نکنند و آن روز که درباره مسائل گذشته، امروز و آینده جمهوری اسلامی حرف نزنیم آسیب‌شناسی و راه‌حل پیدا نکنیم فاتحه ما خوانده است. (معینی پور، 1399) از این منظر، بحران اصلی جمهوری اسلامی همین عدم گفتگوی مستقیم و بی‌پرده است که نسل‌های ما را دارد چندپاره و دشمنی‌ها را افزایش می‌دهد و راه‌حل آن بازگشت به مسیر صحیح و اصیل خودمان در مباحثات و مناظرات علمی متقن است، آن‌هم با حضور صاحبان اندیشه.

ب) طیف دوم معتقد بودند که مسئله حجاب اختیاری و اجباری ازجمله موضوعاتی بوده که رهبری انقلاب ورود کرده و صراحتاً نظر داده‌اند و نباید در این خصوص آن‌هم به‌صورت علنی و در یک شبکه تلویزیون سخن گفت. این طیف این قبیل اظهارات را تنش برانگیز و در شرایط فعلی یک مسئله‌نما تلقی می‌کند و معتقد است که اولویت امروز جامعه مسائل دیگری همچون عدالت، وضعیت اقتصادی و… است.

به نظر می‌رسد که رویکرد شبکه چهار در بلندمدت، پتانسیل بالایی برای طرح بحث در بسیاری از دوگانه‌های موجود و البته جذب مخاطب بالا خواهد داشت.

 

منابع

  1. مرکز پژوهشی مبنا (1398)، معرفی مؤسسات خارجی فعال در زمینه دین، روحانیت و ولایت‌فقیه، انتشارات افق مکث.
  2. محمد حیدری (1399)، آینده روحانیت، انتشارات آسو.
  3. خمینی، روح‌الله (1385)، صحیفه امام، جلد 17، انتشارات عروج.
  4. صانعی، یوسف (1368)، سخنان آیت‌الله صانعی در حرم حضرت معصومه، روزنامه جمهوری اسلامی ایران تاریخ 22/3/68.
  1. حسینی، امید (1392)، بازخوانی دیدگاه‌های فقهی و سیاسی آیت‌الله صانعی، انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
  2. وب‌سایت جامعه مدرسین (1388)، نظر جامعه مدرسین حوزه علمیه قم درباره مرجعیت آقای حاج شیخ یوسف صانعی چیست؟ https://www.jameehmodarresin.org/2014-01-23-07-32-22/1595-849.html
  3. فراتی، عبدالوهاب (1398)، جریانات فکری حوزه علمیه قم، نشریه پیرامون انتشارات افق مکث.

 

 

 

 

یادداشت پشت جلد:

نشریه پیرامون تلاش کرده در این شماره به دو موضوع در کنار یکدیگر بپردازد. موضوع اول بحث اقتصاد در حوزه و دیگری رصد رخدادها در حوزه با تمرکز بر کروناست. در بخش اول سه یادداشت در خصوص اقتصاد دین، حوزه اقتصادی و اقتصاد حوزوی و مسئله بورس به تحلیل وضعیت به وجود آمده در اقتصاد حوزه و کشور پرداخته است و در بخش دوم یک یادداشت تحلیلی در خصوص کرونا و عزاداری و درنهایت یک یادداشت به بررسی برخی از رخدادهای مهم سه ماه گذشته پرداخته است.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست