لباس روحانیت؛ مناظره‌ای در باب مشروعیت لباس رسمی روحانیون

نشریات

لباس روحانیت؛ مناظره‌ای در باب مشروعیت لباس رسمی روحانیون

عباس صفایی حائری[1]

 

 

مقدمه

لباس روحانیت در زمره مسائلی است که در سال‌های اخیر محل مناقشات بوده و عده‌ای از طلاب تمایلی به پوشیدن این لباس ندارند؛ ولی برخورد سازمان اداری حوزه با چنین طلابی وجهه‌ای نیمه‌رسمی به ایشان می‌دهد. وصل شهریه رتبه سه و امکان تحصیل در سطح سه و ارائه پایان‌نامه و برخورداری از امتیاز منازل مسکونی حوزه و مواردی دیگر، همگی متوقف بر پوشیدن این لباس است. علاوه بر این، جوّ عمومی حوزه نیز نسبت به طلابی که گاه بنا بر ضرورت‌هایی لباس به تن می‌کنند و گاه نمی‌کنند مثبت نیست؛ تعابیری مثل «طلبه دوزیست» اصطلاحاتی مرسوم در ادبیات غیررسمی حوزه نسبت به این افراد است. از طرفی، برخی از علما نسبت به عدم اهتمام طلاب به لباس روحانیت ابراز نگرانی کردند. در سال‌های اخیر برخی از چهره‌های نواندیش حوزه مانند «محمد مجتهد شبستری» و «محسن کدیور» از پوشیدن این لباس امتناع ورزیدند. مدتی پیش هم یکی از طلاب فعال در عرصه محیط‌زیست و فعالیت‌های اجتماعی که در برخی شبکه‌های مجازی چهره‌ای شناخته شده است، از پوشیدن این لباس اعلام انصراف کرد و البته پس از چندی به جهت تکدّر خاطر پدرش دوباره آن را پوشید.

در تاریخ ۱۵ مهر ۱۳۹۸، جلسه مناظره‌ای میان دو تن از اساتید حوزه علمیه قم توسط رسانه «مباحثات» برگزار شد. در این جلسه، «ابوالقاسم سیفی مازندرانی» و «محمدتقی اکبرنژاد» رودررو قرار گرفته و در رابطه با «لباس روحانیت» به گفت‌وگو نشستند. محمدتقی اکبرنژاد، مدیر «مؤسسه فقه و تمدن‌سازی اسلامی»، ازجمله شخصیت‌های شناخته شده و جنجالی این سال‌های حوزه علمیه قم است. نقدهای او بر محوریت آموزشیِ کتبی مثل رسائل شیخ انصاری و آنچه عدم تمرکز دروس حوزوی بر مسائل مورد ابتلای جامعه و جدا افتادن روحانیت از متن جامعه تلقی کرده، واکنش‌هایی در بدنه طلاب جوان و جریان سنتی و از سویی مراکز رسمی حوزه علمیه برانگیخت. ابوالقاسم سیفی مازندرانی نیز از اساتید دوره سطح حوزه و فرزند آیت‌الله سیفی مازندرانی از اساتید دروس خارج حوزه علمیه است.

محمدتقی اکبرنژاد بر این مدعی اصرار دارد که لباس روحانیت فاقد مشروعیت و مانع از ارتباط موفق و کامیاب روحانیت در جامعه امروز شده است. در برابر او، محمدجواد سیفی مازندرانی با استناد به روایاتی چند در این باب، مثل روایاتی که بر استحباب عمامه دلالت دارد، بر حسن ذاتی آن تأکید می‌کند. به نظر سیفی مازندرانی، مشکلاتی که اکبرنژاد برای لباس روحانیت از جهت اجتماعی برمی‌شمارد، فاقد پشتوانه اطمینان‌بخش هستند و نمی‌توان بر اساس چنین سخنانی به سنتی که از سالیان دور در حوزه‌های علمیه مرسوم است دهن‌کجی کرد.

هدف این نوشتار، نه پرداختن به این مسئله از منظری کلی، بلکه ارائه گزارشی روشن از محتوای مناظره و اشاره به برخی بازخوردهای آن و در پایان تحلیلی از آنچه حاصل شده است.

 

رخداد

در شهریور ۱۳۹۸ سایت ایکنا با محمدتقی اکبرنژاد مصاحبه‌ای را ترتیب داد. اکبرنژاد، لباس فعلیِ روحانیون را فاقد پشتوانه شرعی دانست. سخنان او واکنش‌هایی را در میان برخی از اهل علم در حوزه علمیه برانگیخت. او در ادامه از آیت‌الله سیفی مازندرانی درخواست مناظره کرد تا در رابطه با لباس روحانیت به گفت‌وگو بنشینند. آیت‌الله سیفی مازندرانی در پاسخی که در تاریخ ۸ مهرماه ۱۳۹۸ منتشر شد، درخواست اکبرنژاد را نپذیرفت و پیشنهاد کرد تا با پسر ایشان؛ یعنی محمدجواد سیفی مازندرانی مناظره برگزار شود. به همت سایت مباحثات، این مناظره در پانزده مهر ۱۳۹۸ برگزار شد. طرفین در رابطه با موضعی که از قبل مشخص بود، به تبیین دیدگاه و ادله خود پرداختند.

به‌طورکلی هر دو نفر ادله خود را از متن روایات و آیات ارائه دادند. بنا بر ادعای اکبرنژاد، سازوکاری که برای نشان دادن عدم مشروعیت لباس فعلی روحانیان به آن استناد می‌کند کاملاً فقهی است. او در ابتدا به آیاتی از قرآن اشاره می‌کند که هدف از بعثت پیامبران را تعلیم و تزکیه امت اسلامی می‌داند. با حفظ این مقدمه و برقراری این‌همانی میان رسالت پیامبران و روحانیت در جامعه امروز، هدف از کار طلبگی هم به نظر اکبرنژاد چیزی بیش از تعلیم و تربیت دینی جامعه نیست. به نظر او، اگر یک طلبه بخواهد بر اساس رسالتش در جامعه عمل کند باید انسی با مردم داشته باشد؛ اما لباسی که امروز بر تن طلاب است، مانع از نزدیک شدن مردم به ایشان است. اکبرنژاد بر تأثیر منفی این لباس در جامعۀ امروز بسیار تأکید می‌کند. به نظر او، مردم با این لباس احساس راحتی ندارند. تفاوتی که میان لباس مرسوم جامعه و لباس روحانیان به چشم می‌خورد، موجب دوری‌گزینی طلاب و مردم از همدیگر است. هم طلاب امکان رفت و آمد آسوده در میان اجتماعات انسانی را ندارند و هم مردم احساس نزدیکی و صمیمیت با طلاب برایشان مشکل است.

اکبرنژاد با تأکید بر تفاوتِ لباس روحانیت از پوشش مرسوم جوامع امروزی، به روایاتی اشاره می‌کند که در آن‌ها مسلمانان از پوشیدن لباس شهرت نهی شده‌اند؛ و یا روایاتی که بر هم‌شکلی لباس و پوشش اهل‌بیت با پوشش عمومی مردم زمانه خودشان دلالت دارند. به نظر او، پیامبر هیچ حساسیتی در قبال لباس و شکل خاصی از پوشش نداشت و مانند مردمان زمان خودش لباس می‌پوشید. همچنین دلالت روایات بر لزوم هم‌شکل بودن لباسِ پیشوا با مردمان یک جامعه روشن است و اگر نگوییم که نوع لباس روحانیان، به‌اصطلاح فقهی، «لباس شهرت» است و درنتیجه حرام، باید آن را فاقد جنبه شرعی و حسن ذاتی دانست.

در مقابل، محمدجواد سیفی مازندرانی دلایلی که طرف دیگر مناظره ارائه داده است را فاقد قوت و اطمینان‌بخشی می‌داند. سیفی مازندرانی معتقد است که روایات، در باب لباس مؤمن به‌صورت ایجابی سخن دارند. به نظر او، لباس روحانیت حُسن ذاتی دارد و این نیکویی را مستند به روایاتی می‌داند که به نظر او برای به سر گذاردن عمامه ثواب بسیار شمرده است و عمامه را تاج ملائک شمرده و فضیلتی والا برای آن اثبات می‌کند. به نظر سیفی مازندرانی این لباس قرن‌هاست که در میان روحانیان شیعه مرسوم است و سنت علما در اهمیت بدان بر دیگران محرز است. او دوری‌گزینی مردم از روحانیون، چنان‌که اکبرنژاد بر آن تأکید می‌کند را امری اثبات‌شده نمی‌داند و می‌گوید که طرف دیگر مناظره باید برای اثبات مدعای خود به آمارهای رسمی و اطمینان‌بخش در این باب استناد کند.

در مقابل، اکبرنژاد روایاتی که در فضیلت عمامه وارد شده است را مخالف با مدعای خود نمی‌شمارد. به نظر او، این روایات را اگر در کنار روایاتی قرار دهیم که به ادعای او عمامه را تاج عرب می‌شمارند، می‌توان نتیجه گرفت که روایات فضیلت به سر گزاردن عمامه، ناظر به پوشش محلی اعراب است. البته او می‌گوید که حتی اگر این روایات فضیلتی برای به سر گذاردن عمامه اثبات کنند، میان عمامه‌ای که در این روایات از آن سخن رفته است با عمامه‌ای که امروزه طلاب به سر می‌گذارند تفاوت فاحشی وجود دارد. عمامه‌ای که در روایات به آن سفارش شده است، شکل متفاوتی از عمامه‌های امروزی طلاب دارد.

سیفی مازندرانی در برخی مستندات اکبرنژاد تردید روا می‌دارد و به نظر او، مستندات روایی اکبرنژاد به اندازه کافی از استحکام برخوردار نیست. از دیگر سو، اکبرنژاد سیفی را به عدم مراعات برابری در مناظره متهم می‌کند و می‌گوید که سیفی مازندرانی گویی که در مجلس درس نشسته و ما شاگردان او هستیم و به همین خاطر اجازه نمی‌دهد تا سخنانش به‌خوبی شکافته و بررسی شود. سیفی مازندرانی نیز اعتقاد دارد که اکبرنژاد دعواهای طلبگی را به رسانه‌ها کشانده است و حرمت حوزه را نگه نداشته است. اکبرنژاد بازتاب رسانه‌ای سخنانش را خاصیت دوران جدید می‌شمارد و از این بابت ایرادی برای خودش نمی‌بیند.

 

بازخورد

مناظره در رابطه با لباس روحانیت، با برخی واکنش‌ها از سوی طلاب حوزه علمیه و مخاطبان آن همراه شد. سایت مباحثات مشروح این مناظره را منتشر کرد. در قسمت نظرها، کاربرانی که نظراتشان را ثبت کرده بودند از میزان همدلی و یا مخالفت خود با طرفین مناظره گفته بودند. اگرچه بیشتر کاربران با اکبرنژاد موافق بودند. این مناظره در اینستاگرام نیز به‌صورت خصوصی و زنده منتشر شده و نظرات در این بستر نیز شایان توجه بود.

از دیگر سو، یکی از طلاب حوزه علمیه قم یادداشتی را به نام «پایه‌های ویران یک استدلال» در سایت مباحثات منتشر کرده و اشکالات اکبرنژاد را در مقام استدلال یاد آورد شد. به ادعای او، وزن استدلال‌های اکبرنژاد در برابر مدعای او ناچیز است. او از یک کنش اجتماعی در برابر لباس روحانیت سخن می‌گوید و مستند او بیشتر تجربه‌های شخصی خودش است. او نمی‌تواند به آماری متناسب با این ادعا استناد کند و نشان دهد که چگونه مردم از لباس روحانیت فاصله گرفته‌اند. علاوه بر این، این یادداشت اکبرنژاد و رویکرد او در نشان دادن وجوه تاریخی در زندگی پیامبر و نوع پوشش او را با رویکرد کسانی همچون عبدالکریم سروش، روشنفکر و دیگراندیش ایرانی، مقایسه کرده است. در برابر، یکی دیگر از طلاب حوزه علمیه، در یادداشتی به نام «نقدی بر پایه‌های ویران یک استدلال» پاسخ نقد مزبور بر اکبرنژاد را داده است. در این یادداشت، نویسنده که از شاگردان اکبرنژاد است،[2] معتقد است که کار اکبرنژاد بر اساس سازوکاری فقه‌الحدیثی استوار است و پاسخ‌ها و نقدها بیشتر به‌جای آنکه بر استنادات روایی او تمرکز داشته باشند، به چند نکته حاشیه‌ای پرداختند و اصل ادعا را مورد مداقه قرار ندادند.

محمد عالم‌زاده نوری، از اساتید اخلاق حوزه علمیه قم و عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، در یکی از درس‌های اخلاق خود، بدون ذکر نامی از محمدتقی اکبرنژاد، سخنان او را در قبال لباس روحانیت ناچیز شمرده و بر وزانت این لباس و نیکویی ذاتی آن تأکید کرده است.

 

تحلیل

به نظر می‌رسد در این مناظره هر دو طرف در پی اثبات نوعی روش فقهی در اثبات مدعای خود هستند. این نشان از این معناست که در حوزه‌های علمیه همچنان نص، محوری‌ترین مسئله است و هر جریانی که تلاش کند خارج از نص و یا در تضاد با نص به تولید محتوا بپردازد فاقد مشروعیت حوزوی است.

اکبرنژاد مدعای خود را از نظر‌گاهی فقهی ارائه می‌دهد و سیفی مازندرانی هم ادعا می‌کند که سخنان اکبرنژاد فاقد مستندات اطمینان‌آور است. هر دو استاد خود را فرزند حوزه علمیه معرفی می‌کنند و معتقدند که سخنانشان از احساس مسئولیتی ناشی است که در قبال حوزه علمیه دارند. محمدتقی اکبرنژاد معتقد است که چنین لباس مانع ارتباط مؤثر میان طلاب و مردم جامعه است. او خود را دارای هویتی حوزوی می‌داند و حتی در پاسخ به پرسش دبیر جلسه که چرا خود او لباس طلبگی را از تن درنیاورده است؟ می‌گوید که به دنبال تغییر و تحول صنفی حوزه است و تا حل نشدن این معضل خودش را از آنچه در این صنف ضروری و بایسته است مستثنا نمی‌کند. سیفی مازندرانی هم مدعی است که بازتاب سخنان اکبرنژاد تهدیدی برای حیثیت حوزه است و خود را مدافع سیره علما در رابطه با لباس روحانیت می‌داند.

نقطه اشتراک هر دو طرف مناظره، توسل به نصوص و ظواهر روایاتی است که به نظر ایشان با موضوع بحث مرتبط است. سیفی مازندرانی به روایاتی استناد می‌کند که بنا بر گفته او برای عمامه و یا عبا انداختن بر دوش فضیلت و ثواب می‌شمارند. او سعی می‌کند میان موضوع مناظره و موضوع این روایات این‌همانی برقرار کند. اکبرنژاد نیز تلاش دارد که تفاوتی به مسافت تاریخ میان موضوع این روایات و لباس امروزی روحانیت ترسیم کند و دلالت روایات را با آنچه امروز به‌زعم او معضل روحانیت است، بیگانه بشمارد.

اکبرنژاد از تجربه‌های متنوع طلاب سخن به میان می‌آورد و ناکامی‌های آنان را در فضاهای مختلف اجتماعی به دلیل پوشیدن این لباس یادآور می‌شود. این‌که طلاب با این لباس در تفریح راحت نیستند و احساس ناراحتی مضاعفی نیز به اطرافیان و مردم تحمیل می‌کنند. این‌که با این لباس یک طلبه نمی‌تواند به‌راحتی در یک سالن سینما حضور یابد و با مردم فیلم سینمایی تماشا کند. این‌ها اگرچه از جانب سیفی مازندرانی به دلیل نبود یک آمایش متمرکز بر چنین موضوعی قابل استناد نیست.

اما بااین‌همه، به نظر می‌رسد که این مناظره به نقطه گفتگو و حل معضل لباس روحانیت نرسید. چرا؟ شاید یکی از نقاط ضعف، همین تأکید طرفین مناظره بر رویکرد فقهی در مسئله بود. این لباس بیش از آن‌که توصیه‌ای از جانب روایات باشد و پوشیدنش به حسن و نیکویی ذاتی آن بازگردد، نوعی پوشش صنفی و هویتی شده است. نکته شایان توجه اینجاست که محتمل است که بخشی از طلاب این لباس را به خاطر ضرورت‌های اداری مرکز مدیریت حوزه‌های علمیه به تن می‌کنند. وصل شهریه رتبه سه و امکان نوشتن رساله سطح سه، تنها برای طلاب معمم میسر است. منازل سازمانی حوزه علمیه تنها به کسانی داده می‌شود که لباس روحانیت را به تن کرده باشند و به‌طورکلی، طلبه بدون لباس رسمی حوزه، در حالتی نیمه‌رسمی قرار دارد و از بسیاری حقوق خود محروم است. این رویکرد سازمانی حوزه علمیه قم در قبال لباس در گوشه‌ای از مناظره توسط اکبرنژاد طرح می‌شود، اما سیفی آن را مشکل مدیریت حوزه می‌شمارد و به نظرش این نه به او، بلکه به علما بی‌ارتباط است. درحالی‌که ابعاد این‌چنینی لباس طلبگی برای طلاب بیشتر دغدغه‌زا بوده و هست.

معضل بعدی در این مناظره، سازوکار جدلی آن است که مشکلی دیرینه در بسیاری از مناظرات است و بخشی از آن اساساً به ساختار مناظره مربوط است که هر دو طرف برای اثبات مدعای از پیش تعیین‌شده خود به میدان آمدند. یک طرف اصرار دارد که موضعی شرعی و عقلانی اختیار کرده است و دیگری منکر آن است تا از کیان حوزه و سنت نیکوی علما در ارتباط با لباس دفاع کند. کمتر جایی در مناظره به چشم می‌خورد که حس دلسوزی و همدلی طرفین را با معضلی که وجود دارد، به مخاطب نشان دهد. گویی دو شخص از دو فرقه مجزا آمدند و از کیان مذهبشان دفاع می‌کنند.

اکبرنژاد تأکید بسیاری بر مانع بودن این پوشش در ارتباط‌گیری طلاب با جامعه دارد. این در حالی است که امروز مردم هم طلاب را با این لباس می‌شناسند. یک فرد غیرمعمم را به امامت جماعت یک مسجد نمی‌پذیرند. سخنان یک فرد دارای لباس بر روی منبر تأثیری دوچندان در خاطر و منظر مردم دارد. خود طلبه هم اگر با پوشش صنفی خود مشکلی نداشته باشد، به‌راحتی با مردم ارتباط می‌گیرد و در موارد بسیاری تجربه شده است که مردم هم به او ‌زود اعتماد می‌کنند. البته در برابر، مواردی از زبان طلاب شنیده شده است که از فاصله مردم با لباس گلایه کرده‌اند و دست و پا گیر بودن لباس را به‌عنوان مانعی برای حضور مؤثر در جامعه خاطرنشان نموده‌اند.

 

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری

به نظر می‌رسد که امروزه نه‌تنها در مسئله لباس روحانیت، بلکه در بسیاری از مسئله‌ها از فقدان دو مقوله می‌توان سخن گفت:

  • اول، نبود آمارهای روشن و اطلاعات و داده‌های واضح برای فهم بحران‌ها و مشکلاتی که هویت صنفی و رسالت اجتماعی روحانیت را با مخاطره روبه‌رو کرده است.
  • دوم، نبود ظرفیت گفتگو و هم‌فکری جهت حل مسائل و مشکلات: غالباً جریانات فکری در سنگرهایی جا می‌گیرند و پس از آن تنها در پی اثبات حقانیت خود هستند؛ نظیر این مناظره که می‌توانست به ساحتی برای همفکری دو استاد حوزه علمیه جهت ارائه راهکارهایی مفید برای لباس روحانیت در شرایط فعلی باشد و مع‌الاسف، مجادله‌ای صورت گرفت که هر دو طرف بی‌رحمانه به دنبال افهام خصم مقابل بودند، اگرچه اکبرنژاد در دو جای مناظره از نوع حضور سیفی مازندرانی گلایه می‌کند؛ اما آنچه روشن است، رویکرد خود او نیز چیزی بیش از تلاش برای اثبات حقانیت مدعایش را نشان نمی‌داد.

یکی از راهکارها برای مناظراتی این‌چنینی، ایجاد استراتژی کارآمد برای پرثمرتر شدن گفتگو است. برگزاری نظرسنجی توسط متولی گفتگو در شبکه‌های اجتماعی می‌تواند داده‌هایی واضح‌تر و اطلاعاتی روشن‌تر برای تحلیل فراهم کند. مشخصاً در این ادعا که لباس روحانیت باعث دوری از مردم شده می‌توان داده‌هایی را از بین خود طلاب جمع‌آوری نمود.

 

منابع

  1. استعفا از اینستاگرام؛ چرا؟! (18 آبان 1398). بازیابی شده از سایت مباحثات http://mobahesat.ir/22101
  2. اکبرنژاد: اصل بر عدم مشروعیت پوشش متمایز است/ سیفی مازندرانی: لباس روحانیت فی حد نفسه فضیلت دارد. (1 آبان 1398) بازیابی شده از سایت مباحثات http://mobahesat.ir/21864
  3. پایه‌های ویران یک استدلال. (23 آبان 1398). بازیابی شده از سایت مباحثات http://mobahesat.ir/22182
  4. نقدی بر «پایه‌های ویران یک استدلال». (4 آذر 1398). بازیابی شده از سایت مباحثات http://mobahesat.ir/22234
  5. رد درخواست مناظره «لباس دین» اکبرنژاد از سوی آیت‌الله سیفی مازندرانی. (8 مهر 1398). بازیابی شده از سایت ایکنا https://iqna.ir/fa/news/3845968
  1. زندگی‌نامه استاد محمدتقی اکبرنژاد. (18 تیر 1398). بازیابی شده از سایت مؤسسه فقاهت https://feghahat.com
  2. مصاحبه خبرگزاری ایکنا با استاد اکبرنژاد در موضوع بررسی فقهی لباس روحانیت. (شهریور 1398) بازیابی شده از کانال موسسه فقاهت در سایت آپارات https://www.aparat.com/v/PYUac
  3. حرمت لباس روحانیت را نگه دارید. (4 مهر 1394). بازیابی شده از سایت خبرگزاری رسمی حوزه http://www.hawzahnews.com/news/359149/
  4. واکنش استاد حوزه به برخی نسنجیده‌گویی‌ها درباره لباس روحانیت (12 آبان 1398). بازیابی شده از سایت خبرگزاری رسا http://rasanews.ir/fa/news/625748/

[1]. دانش‌آموخته حوزه علمیه قم؛ دانشجوی کارشناسی ارشد فلسفه دین

 

[2]. نویسنده یادداشت از محمدتقی اکبرنژاد با عنوان استاد یاد می‌کند.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست