هیئتهای عزاداری در میانه غلو و تقصیر و انحراف
عبدالله پایدار
مقدمه
اهمیت هیئتهای عزاداری در میان شیعیان بر هیچکس پوشیده نیست. از دیرباز مجالس ذکر اهلبیت(ع) مهمترین وسیله ارتباط میان روحانیت و شیعیان بوده است. با این حال مهمترین دغدغه عالمان دین مقابله با هر گونه انحراف و افراطگرایی در مجالس دینی و مذهبی بوده است. کتابهایی مانند «لؤلؤ و مرجان» تألیف مرحوم نوری طبرسی و کتاب «التنزیه لأعمال الشبیه» تألیف مرحوم سید محسن امین عاملی شواهدی بر این مدعا است. در دهههای گذشته نیز شهید مرتضی مطهری با نگارش کتاب «حماسه حسینی» برجستهترین شخصیتی بوده است که رویکردی انتقادی و اصلاحی به نوع برگزاری مجالس عزاداری داشته است.
از سوی دیگر عدهای از مجتهدان برجسته و مراجع تقلید که در اغلب موارد دارای رویکرد سنتی حوزوی هستند، این رویکرد اصلاحی را نوعی تفریط قلمداد کردهاند که منجر به تضعیف شعائر حسینی میشود. پررنگترین رویداد در این زمینه را میتوان استفتا از مرحوم محقق نائینی دانست که مورد تأیید جمع کثیری از فقیهان شیعه قرار گرفت.
در دهه هفتاد شمسی و با اعلام حرمت و ممنوعیت برخی از مظاهر عزاداری چون قمهزنی و قفل بستن بر بدن از سوی مقام معظم رهبری، این دو جریان بار دیگر در برابر هم قرار گرفتند که این مسئله تا به امروز ادامه دارد و با رسیدن ماه محرم و صفر اوج میگیرد.
اما امر نوپدید آن است که در چندین سال گذشته دو دیدگاه متفاوت در میان قشر هیئتی و شعائری به وجود آمده است. نقطه اشتراک این دو جریان در چندین مسئله است؛ مسئله اول این است که هیچکدام رویکردی انقلابی و ولایی ندارند؛ بدین معنا که یا درباره نظام اسلامی خنثی هستند و یا دیدگاهی منفی دارند. دومین وجه اشتراک دو گروه فوقالذکر، نحوه تعامل با دیگر مسلمانان است که وجهه برائتی قویتری دارند و میانه چندانی با تقریب میان مذاهب و مسئله وحدت اسلامی ندارند. بدین صورت که یا از اساس منکر تقریب میان مذاهب اسلامی هستند و آن را ناممکن میدانند و یا در نهایت آن را تنها در دایره محدود وحدت سیاسی و لزوم حسن معاشرت با اهلسنت تعریف میکنند.
با این حال در فضای مجازی و هیئات مذهبی دو دسته به وجود آمدهاند که یکدیگر را در بعد نظری رمی به «غلو» و «تقصیر»، و در بعد عملی متهم به انحراف در مجالس مذهبی میکنند. هدف این یادداشت ارائه گزارشی کوتاه از این نزاع، معرفی افراد برجسته و بررسی خطرات و نیز پیشنهادهایی به نهادهای تبلیغی و دینی است. انتباه به این نکته ضروری است که این نزاع امری تازه است و بهلحاظ محتوا، منبع مکتوب ناچیزی دارد، اما با مراجعه به فضای مجازی میتوان اطلاعات مهمی به دست آورد.
بررسی مسئله مورد نزاع
با پیشرفت تکنولوژی و ورود فضای مجازی به جوامع مذهبی شیعه، مجالس سخنرانی و مداحی بهصورت گسترده منتشر گردید. شیوع بیماری کرونا هم به این امر دامن زد. از این جهت محتوای دینی که در قالب سخنرانی و مداحی به مخاطب عرضه میشد و همچنین سبک و فرم مجالس در دسترس همگان قرار گرفت. دستهای از سخنرانان مذهبی و برخی از ذاکران اهلبیت رویکردی انتقادی در برابر نوع برگزاری مراسمات و همچنین مضامین مطرح در این مجالس اتخاذ و فعالیتهای خود را آغاز کردند.
شاید معروفترین سخنرانی، بهعنوان آغازگر این فعالیت، سخنان حجتالاسلام حامدرضا معاونیان، رئیس شبکه جهانی ثامن بود. وی از جمله خطبای معروف در قم، مشهد، تهران و اصفهان است که ارتباطی نیز با بیوت علما و مراجع دارد و مدتی است فعالیتهای خود را در جهت مقابله با انحرافات در مجالس اهلبیت قرار داده است. ارتباط وثیق و رفاقت دیرینه میان وی و مرحوم حاج حسن جمالی از ذاکران اهلبیت، منجر به همفکری این دو تن در مقابل جریان موسوم به «انحراف و نفوذ» در هیئتها گردید؛ بهصورتی که مرحوم جمالی علاوه بر سخنانی که در میانه مجالس مداحی اظهار میکرد، در مصاحبهای اختصاصی به این موضوع پرداخت.
معاونیان علاوه بر سخنرانیهای مختلف و سرودن اشعاری در مذمت انحراف و نفوذ در مجالس مذهبی، در میزگردی بههمراه حجتالاسلام سید عبدالحمید شهاب و حجتالاسلام محمود ریاضت در خبرگزاری فارس، به برخی انحرافات در هیئتها پرداخت. اظهارات قاطع وی در واکنش به مداحی یکی از مداحان درباره حضرت قاسم(ع) نیز بازتاب بسیاری در فضای مجازی داشت. حجتالاسلام حسن احمدی اصفهانی و حجتالاسلام بندانی نیشابوری نیز از جمله خطبایی بودند که به برخی انحرافات در مجالس اهلبیت(ع) واکنش نشان دادند. حجتالاسلام میرزامحمدی نیز در اظهاراتی منتقد برخی فعالیتها در مراسمات مذهبی بود. اگرچه مجموعه منتقدان منبری و حوزوی بیش از این تعداد است، اما میتوان این افراد را بهعنوان شخصیتهای شاخص مطرح کرد. عمده اشکالات مطرح شده در دو بخش بیان میشود:
الف. اشکالات نظری، علمی و محتوایی
این بخش ناظر به محتوایی است که توسط برخی سخنرانان یا مداحان و در برخی موارد توسط برخی صاحبان مجالس عزاداری به مخاطب القا میشود. عمده این انتقادات موارد زیر است:
۱. نواخباریگری و زیر سؤال بردن تقلید و علوم حوزوی همچون علم کلام، علم رجال و علم اصول فقه
این مسئله بهعنوان امری زیربنایی مورد تأکید افرادی است که تلاش میکنند خود را «نواخباری» جلوه دهند. به باور این افراد، برای بیان فضائل اهلبیت(ع) هیچ نیازی به بررسی سندی و حتی وجود سند نیست. بنابراین علومی که در حوزههای علمیه خوانده میشود، همچون علم کلام، علم رجال و علم اصول فقه فاقد کاربرد و فایده است. با این ضابطه، هر شخصی خود میتواند بدون بهرهگیری از روشهای فهم نصوص دینی، با صرف خواندن روایات بهصورت مستقیم از دین آگاهی یابد. پرواضح است که تجویز چنین روشی امری نابخردانه است و افرادی که چنین ادعایی داشتهاند، خطاهایی بس مبتذل داشتهاند. ناتوانی از ترجمه صحیح، آشنا نبودن با اصطلاحات، عجز از جمع میان روایات متعارض و… برخی از مواردی است که باعث برداشت ناصواب از متون دینی میشود.
۲. تطهیر غلات
در فضای مجازی صفحاتی ایجاد شده است که عدهای در آن به تطهیر برخی شخصیتهای قرون اولیه اسلام میپردازند که متهم به غلو بودهاند؛ افرادی چون محمد بن نصیر نمیری (پایهگذار فرقه نصیریه)، محمد بن ابیزینب مقلاص اسدی (معروف به ابوالخطاب) و حسین بن حمدان خصیبی مؤلف کتاب الهدایة الکبری. از سوی دیگر انتقاداتی متوجه عالمان شیعه چون شیخ صدوق، شیخ مفید، سید مرتضی و شیخ طوسی میکنند. چهرههای شاخص فعال در فضای مجازی بهخصوص اینستاگرام، محمدمهدی حبیب پور، مسعود سلطانی و فردی به نام بهرامی هستند. محمدمهدی حبیبپور ساکن پاریس بوده و طبق اطلاعات صفحه اینستاگرام وی، دارای مدرک فوقدکترای متدولوژی علوم انسانی است. وی با برگزاری نشستهای مجازی زنده به موضوعاتی چون مسئله خمس و تصرف در مال امام، عقلانی بودن رجوع به اعلم، تقلید در عصر غیبت و… پرداخته و با برخی روحانیان گفتگو داشته است.
فرد دوم مسعود سلطانی نام دارد که خود را دارای مدرک فوقلیسانس برق معرفی میکند و اهل زنجان است. وی معتقد است مکتب کلامی بغداد باعث انحراف شیعه شده است. ذکر نکردن شهادت ثالثه نهتنها در اذان و اقامه بلکه در تشهد، ماجرای نزاع میان اصولی و اخباری و مسئله قتل میرزا محمد اخباری در بغداد و دور شدن از روایات اهلبیت، دیگر مسائلی است که توسط سلطانی مطرح شده است. سلطانی نشستی مجازی با بهرامی پیرامون موضع مشیت و اراده داشته است. این افراد همچنین از کلیپهای عبدالحلیم غزّی نیز استفاده میکنند که فردی عراقی است و منتقد جریان مرجعیت شیعه بهخصوص مرجعیت حوزه نجف است و از جمله منادیان وجوب تشهد ثالثه در اذان و اقامه و تشهد است.
۳. به کار بردن تعابیر کفرآلود و غلوآمیز
مضامینی چون نسبت دادن خلق و آفرینش و رزق به اهلبیت بهصورتی که موهم رابطه استقلالی میان اهلبیت با ذات پروردگار است و نیز استفاده از تعابیری چون «علیاللهی»،«زینباللهی»«علی خدا، خدا علی» «آفریدگارم حیدر، پروردگارم حیدر» و… در میانه سینهزنی، علاوه بر اینکه با مضامین توحیدی قرآنی و روایی منافات دارد، بهانهای به دست دشمنان شیعه میدهد تا تصویری نادرست از مکتب تشیع به جهان ارائه دهند؛ تصویری نادرست از شئون معرفتی و مقامات اهلبیت(ع) که منجر بهنوعی «تفویضانگاری» شده است که در لسان روایات شیعه تقبیح شده است.
۴. طرح مسائل نامأنوس
یکی از آفات مجالس عزاداری ارائه مطالبی است که مبتلابه نیست و بیان آن ضرورتی ندارد؛ از جمله سخن گفتن پیرامون طهارت یا عدم طهارت خون و بول معصومان(ع). پرواضح است که در دوران کنونی ثمرهای بر بیان چنین بحثی وجود ندارد. بهتعبیر مرحوم آیتالله ضیاءآبادی، این مسئله مبتلابه نیست و بهتعبیر مرحوم آیتالله شیخ جواد تبریزی در پاسخ به استفتائی پیرامون همین سؤال، پاسخ دادن به چنین موضوعاتی ضرورتی ندارد.
ب. انتقادات در نحوه اجرای مراسمات مذهبی
۱. ضعف محتوایی منابر
بخشی از مشکلاتی که در مجالس مذهبی به وجود آمده است، ناشی از ضعف محتوای ارائه شده توسط خطبا و اهل منبر است. ارائه مطالب نادرست، بدون سند، دروغ بستن به اهلبیت(ع)، رعایت نکردن ادب در سخن گفتن از ساحت مقدس معصومان(ع)، استفاده از مطالب با تکیه به خواب، رؤیا و مکاشفه، به کار بردن تعابیر ذوقی بدون پشتوانه دینی، عدم غنای قرآنی و روایی منابر، برخی مصادیق ضعف محتوایی در منبر است. بهطور مثال یکی از خطبای شناخته شده تهران ادعا کرده است که به حضرت زینالعابدین(ع) گفته شد که ۲۰۰۰ نفر کنار نهر علقمه مردهاند بدون اینکه اثری از جراحت در بدن داشته باشند. پاسخ امام این بوده است که با دیدن نگاه حضرت ابوالفضل قالب تهی کرده و مردهاند.
با این حساب زمانی که برخی روحانیان که سالها در حوزههای علمیه درسخواندهاند، از این تعابیر نادرست و بدون پشتوانه استفاده میکنند، نباید توقع زیادی از دیگران داشت.
۲. آفت اشعار آیینی
در گذشته مضامین اشعاری که در جلسات یاد اهلبیت(ع) خوانده میشد دارای مضامین عالی، پرمحتوا و دربردارنده روایات و حکایات اخلاقی و موعظه و فضائل معصومان(ع) بود، اما در حال حاضر استفاده از تعابیر نامفهوم، مهملگویی،هرزهخوانی، به کار بردن افراطی تعابیری چون می، شراب، معشوق، خطاب نمودن معصومان بدون استفاده از القاب و در نهایت مراعات نکردن تعابیر مناسب برای مخدرّات و فاطمیّات و فقدان مضامین فوقالذکر، علاوه بر از بین بردن خلوص و صفای مجالس مذهبی، باعث کاهش رعایت ادب در برابر معصومان(ع) شده است.
۳. نفوذ برخی مظاهر تصوف و صوفیگری از خانقاه به هیئات
رقص سماع و استفاده از آلات موسیقی و برگزاری مجالس ذکر جلی از جمله مظاهر فرق صوفیه است. با این حال در دوران کنونی شاهد نفوذ این مظاهر به جلسات عزای آلالله(ع) هستیم. هو کشیدن در هنگام ذکر فضائل امیرالمؤمنین(ع)، انجام حرکات موزون (خم و راست شدن، بالا و پایین پریدن)، جلو و عقب رفتن هنگام سینهزنی، و به وجد آمدن در مراسمات مولودی بهصورتی که منجر به تشابه به رقص میشود، از جمله مسائلی است که متأسفانه در حال حاضر در هیئتهای مذهبی دیده میشود.
۴. ماجرای صله گرفتنهای نامتعارف
اذعان به این نکته شایان توجه است که صله دادن توسط صاحب مجلس به مدیحهخوان یا منبری فینفسه اشکالی ندارد، اما آنچه مورد اشکال است و منجر به تنزّل شأن مجلس اهلبیت(ع) میشود، طی کردن مبلغ برای حضور سخنران یا مداح است. اینکه شخصی مبلغی را معیّن کند تا در جلسهای حضور پیدا کند، وجهه بسیار نامطلوبی دارد. مرحوم حاج حسن جمالی در مصاحبهای تصریح کرده است که متأسفانه برخی افراد (اعم از مداح یا سخنران) برای خود مدیر کاری انتخاب میکنند و این شخص بهعنوان رابط، مبلغ مشخص شده را به اطلاع صاحب مجلس میرساند و پس از انتقال وجه و ارسال پیامک واریز وجه، فرد دعوت شونده در مجلس حاضر میشود.
۵. فرم اجرای مداحی و سینهزنی و عزاداری
در گذشته سبکهای مداحی بسیار سنگین و بامتانت بوده است. در چند دهه گذشته سبک جدیدی با نام سبک «شور» وارد عزاداری شد. این سبک بهخودیخود خالی از اشکال بود، اما افراط در سینهزنی به سبک «شور» در چند سال گذشته باعث ایجاد انتقاداتی شده است. در سالهای گذشته علاوه بر مداح «شورخوان»، فرد دیگری بهعنوان «ذاکر» مشغول ذکر شریف «حسین» بدون القاب امام میشود. آنچه مورد اشکال است آن است که در وهله اوّل فرد ذاکر بهدلیل تکرار بسیار، گاهی اوقات ذکر «حسین» را نادرست ادا میکند؛ علاوه بر اینکه در نحوه ادای کلمات نیز با زمخت کردن صدا بهاصطلاح از نوع خوانندگی «اگزوزیخوانی» استفاده میکند.
۶. استفاده از ابزار موسیقی و الحان غنایی در موسیقی
تأکید مراجع معظم تقلید بر خودداری از هر گونه ورود الحان غنایی و طرببرانگیز و استفاده از آلات موسیقی در جلسات مذهبی بوده است. بهتعبیر آیتالله وحید خراسانی «هیئتهای عزاداری باید بر اساس تقوا باشد.» با این حال برخی به این توصیهها توجه نکرده و از الحان غنایی و آلات موسیقی استفاده میکنند که زنگ خطری برای ابتذال در مداحی به شمار میرود.
۷. رجوع به افراد غیرمتخصص
در طول قرون متمادی، محوریت مجالس دینی با روحانیت و واعظ بوده است. مردم دین خود را از روحانی اخذ میکردهاند و روحانی نیز فردی وارسته و آشنا به دین بوده که در اولین آفت، به ضعف محتوایی به وجود آمده در دوران کنونی اشاره شده است. نکته حائز اهمیت این است که در حال حاضر نقش محوری روحانی کمرنگ شده و در موارد بسیاری مداح و در برخی موارد صاحب مجلس مسئول آموزش مسائل دینی به مخاطبان میشود. به عبارت دیگر کسی که منبر میرود مداح یا صاحب جلسه است.
آفت این امر روشن است؛ چرا که فردی بدون داشتن تخصص مشغول اظهارنظر میشود و با توجه به عدم رعایت منهج علمی، مطالب نادرستی را به خورد مخاطب میدهد. بهعنوان نمونه، مسئول هیئت معروف «دیوانگان کاشان» فردی معروف به «رضا قصاب» است. نامبرده از جمله افرادی است که با مرحوم سید جواد ذاکر ارتباط نزدیکی داشت و در دوران کنونی در میانه جلسات سینهزنی مشغول سخنرانی میشود و برخی مضامین غلوآمیز توسط وی در این سخنرانیها ارائه شده که خود منشأ آثار منفی است.
۸. مرید و مرادبازی (آقاجونبازی)
از جمله آفاتی که دامنگیر مجالس عزای اهلبیت(ع) شده است، مسئله مرید و مرادبازی است. این امر در عرف امروزی با اصطلاح «آقاجونبازی» به کار میرود. کلمه «آقاجون» بیشتر درباره شخصی به نام «کربلایی سید احمد نجفی» به کار میرود که فردی معمّم است و برخی مریدان از او با لقب «آیتالله» یاد میکنند. مخالفان ایشان اتهاماتی از جمله ارتباط با دراویشی چون صوفیان خاکساری، قرائت اشعار غلوآمیز، و بیان برخی اظهارات نادرست را متوجه وی کردهاند. طرفداران آقای سید احمد نجفی در کانالی در تلگرام با نام «شراب طهور» آثار وی را عرضه میکنند.
نتیجهگیری و پیشنهادها
مهمترین مسئله با توجه به نکات مطرحشده، پررنگ شدن فعالیتهای فرهنگی در قالب تشکیلات و بهصورت شبکهای است. به همان مقدار که کارهای فرهنگی و علمی مثمر ثمر است، برخورد قهرآمیز و مستقیم بیفایده و مشکلزا است. این مسئله باعث شد فرصتی پیش آید تا نظام و جریان روحانیت همسو با نظام بتواند با دیگر جریانهای حوزوی که در برابر نظام بیتفاوت و حتی مخالف هستند، ارتباط برقرار کند و میان آنان نزدیکی و همدلی در مواجهه با عقاید غلوآمیز و انحرافی به وجود آورد.
با توجه به آنچه ذکر شد، پیشنهادهایی مطرح میشود:
۱. فعال شدن ارگانهای تبلیغی و جهت دادن به فعالیتهایشان با هدف تبیین دیدگاه صحیح مکتب تشیع پیرامون مسائل مطرح شده، لازم و ضروری است. بجا است که دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان اوقاف، امور مساجد و دیگر ارگانهای مرتبط، آستین همت بالا بزنند و با برگزاری نشستها و دعوت از کارشناسان خبره، مفاهیمی چون غلو، تفویض، تقصیر، مشیت، اراده و مقامات اهلبیت را تبیین کنند. دفتر تبلیغات میتواند موضوعات کتاب «رهتوشه» را در این جهت غنیسازی و منتشر کند. مبلغان مجازی ارگانهای تبلیغی نیز باید ضمن تجهیز محتوای علمی، حرکتی هماهنگ و شبکهای انجام دهند و ضمن تبیین صحیح مفاهیم موردنظر، پاسخگوی شبهات و سؤالات مطرح در فضای مجازی باشند.
۲. سازمان تبلیغات اسلامی میتواند با توجیه مسئولان هیئتهای عزاداری، دست به اقناعسازی بزند. البته مثمر ثمر بودن این قبیل فعالیتها نیازمند پیشبینی و تدبیر است.
۳. این انتظار از حوزه علمیه میرود که برنامهای مدون برای استوارسازی بنیانهای عقیدتی طلاب در دوران تحصیل در حوزه، بهخصوص در سطوح مقدماتی طراحی و اجرایی کند. این امر موجب میشود طلاب علاوه بر غنای مطالبی که در منبر ارائه میکنند، آمادگی لازم را برای پاسخ به شبهات داشته باشند.
۴. ضروری است که نظرات صریح و واضح مراجع معظم تقلید گردآوری و بهصورت گسترده توزیع شود. به این صورت که مجموعه سؤالاتی خدمت همه مراجع تقلید قم و نجف ارسال شود و پس از پاسخ حضرات، گردآوری شود. همچنین علاوه بر انتشار مکتوب، در فضای مجازی با زبانهای مختلف منتشر شود. اثر این امر علاوه بر نشان دادن وحدت نظر مراجع معظم تقلید، خروج مردم از سردرگمی خواهد بود.
۵. رسانه ملی تأثیر بسیاری بر توده جامعه دارد؛ از این رو اولاً نباید از اشعار سخیف و مداحیهای سبک استفاده کند و ثانیاً باید با استفاده از کارشناسان خبره و توانمند، مضامین صحیح اعتقادی شیعه را به مردم عرضه کند، و ثالثاً ستایشگران و مرثیهخوانان متعهد، توانمند و مقیّد را به مردم معرفی کرده و از آنان تقدیر به عمل آورد تا این افراد اسوه و الگویی برای مداحان جوان شوند.