درگذشت علامه حسنزاده آملی و مواجهه مجدد موافقان و مخالفان فلسفه و عرفان
وحید فراهانی
مقدمه
علامه حسنزاده آملی، یکی از شخصیتهای بینظیر حوزوی و مشهور به ذوفنون، در مهرماه سال جاری دار فانی را وداع گفت و درگذشت ایشان تبدیل به بزنگاهی برای مواجهه مجدد مخالفان و موافقان فلسفه و عرفان در حوزه علمیه قم و مشهد گردید.
شخصیتهای حوزوی و مراجع تقلید با تفکیک اختلافات درونحوزوی از شخصیت علامه حسنزاده آملی، در همان روزها و ساعات اولیه پیامهای تسلیت صادر نمودند که از جمله مهمترین آنها میتوان به پیامهای دفاتر آیات شبیری زنجانی، نوری همدانی و مکارم شیرازی اشاره داشت. در سطحی دیگر و بر اساس همین سنت حوزوی، در مدرسه فیضیه مراسمی از سوی رهبری انقلاب و با حضور شخصیتهای مختلف حوزوی برگزار شد. بیانیهای نیز از سوی ۱۲۰ تن از شخصیتهای حوزوی در مقام تکریم شخصیت ایشان منتشر شد که در بیانیه مذکور، نام اساتیدی به چشم میخورد که منش علمی متفاوتی در زمینه فلسفه و عرفان با علامه داشتهاند.
در اکثر این پیامها، تفکر علامه محور نبوده و حتی در مراسم بزرگداشت در فیضیه نیز بیشتر بر اخلاق حسنه، مطالعات و پرکار بودن ایشان تأکید شد و بهموازات این فضا و تجلیل از ایشان از سوی قاطبه حوزویان، بخشی از جریانات حوزوی زبان به طعنه و انتقاد از منش فکری و عملی علامه حسنزاده گشودند. این انتقادات از اظهارات برخی روحانیان ساکن خارج از کشور و با عنوان «حسن حسنزاده آملی عالِمی از دوران سپری شده» تا طرح مسائلی همچون دوری ایشان از توحید اهلبیت(ع) را شامل میشود.
اظهارات و سخنان علیه علامه حسنزاده تا بیان اتهامات شخصی پیش رفت؛ تا جایی که در نهایت تکذیبیههایی منتشر شد. از جمله این موارد، فایلی صوتی بود که از سوی مخالفان ایشان مبنی بر عدم زیارت امام رضا(ع) در مشهد و ادعای «ولی حی بودن» مطرح شد. در این فایل صوتی، گوینده مدعی میشود که آقایان دکتر یثربی و دینانی در مشهد در معیت ایشان بودهاند و علامه در مدت اقامت خود در مشهد، به زیارت امام رضا(ع) نرفتهاند. در نهایت این ادعا با بیانیه دکتر یحیی یثربی تکذیب شد. وی در بیانیه خود آورده است: «من دهها بار با آقای حسنزاده آملی در قم و تبریز و شهرهای دیگر ساعتها نشسته و گفتگو کردهام، و هرگز چنین ادعای صوفیانهای نشنیدهام. خداوند ایشان و همه ما را بیامرزد.»
منازعه تاریخی بر سر فلسفه و عرفان
منازعه مخالفان فلسفه و عرفان در حوزه علمیه قم قدمتی طولانی دارد و درگذشت علامه حسنزاده بزنگاهی بود برای عرض اندام دو جریان فلسفی و ضدفلسفه که طیفهای مختلفی هستند. اگر این مواجهه در گذشته در قالب کتابها و مناظرات سنگین شکل میگرفت، امروزه در قالب شبکههای اجتماعی و فضای مجازی امتداد یافته و دارد. نگاهی گذرا به این منازعه در فضای حوزه علمیه قم نشان میدهد که حداقل سه دوره در این میان طی شده است:
دوره اول: خاطرهای که امام خمینی در کتاب شرح اربعین بدان اشاره کرده، بهخوبی میتواند فضای دوره اول را تبیین نماید. میرزا علیاکبر حکمی یزدی از بزرگان فلسفه و حکمت در حوزه علمیه قم، در ۱۳۰۴ش از دنیا میرود. با آنکه بسیاری از شخصیتهای حوزوی از جمله مرحوم آیتالله محمدتقی خوانساری و حضرت امام(ره) در درس او شرکت داشتهاند، اما واعظی در مجلس بزرگداشت و ترحیم ایشان اشاره میکند که ایشان قرائت قرآن هم داشته است. امام در این رابطه مینویسد:
«الی الله المشتکی که واعظ شهر با آنکه اهل علم و فضل است، در بالای منبر، در محضر علما و فضلا میگفت فلانی با آنکه حکیم بود، قرآن هم میخواند. این به آن ماند که گوییم فلانی با آنکه پیغمبر بود، اعتقاد به مبدأ و معاد هم داشت.» در همین دوره است که آب کشیدن کوزه از سوی مخالفان فلسفه، پس از نوشیدن آب از سوی یکی از فرزندان امام خمینی مطرح میشود. این دو ماجرا گویای فضای سنگینی است که در حوزه علمیه قم در خصوص فلسفه و حکمت حاکم بوده است.
دوره دوم: در این دوره که با زعامت آیتالله العظمی بروجردی همراه بوده است، علامه طباطبایی تلاشهایی برای بسط فلسفهورزی در حوزه علمیه قم انجام داد؛ تلاشهایی که با مخالفت بزرگان حوزه مواجه و در نهایت به علامه ابلاغ شد که در زمینه فلسفه تنها فلسفه مشاء تدریس کنند و فلسفه صدرایی ممنوع اعلام شد، و در نهایت برخی از دروس علامه تعطیل و بهصورت مخفیانه برای تنی چند از شاگردان تدریس میشد.
دوره سوم: با شروع کرسی تدریس طیفی از شاگردان علامه طباطبایی در فضای قم و تقارن انقلاب اسلامی، دورهای جدید از فلسفه و حتی عرفان در حوزه حاکم شد. بهصورت مشخص امام خمینی(ره) بر اساس سنت حوزه علمیه تهران و بهتبع از مرحوم شاهآبادی، تلاش نمود تا مباحث عرفانی و معنوی نهتنها بین حوزویان، بلکه در بین مردم نیز مطرح شود؛ مسئلهای که در حوزه تهران مسبوق به سابقه بوده و این حوزه و دانشآموختگان آن در زمینه علوم عقلی بهگونهای متفاوت با قم رفتار میکردهاند. در وقفنامه مدرسه سپهسالار، بهعنوان یکی از مهمترین مدارس آن زمان آمده است: «تدریس مدرسه مذکوره نوعاً به عالمی مفوض شده که در علوم عقلیه الهیه و طبیعيه ماهر و در علوم نقلیه، از فقه و تفسیر و حدیث ناظر باشد.»
امام خمینی(ره) بهعنوان یکی از دانشآموختگان این حوزه، حتی در نامه به گورباچف، آخرین رهبر شوروی سابق، فراتر از مباحث حکمی و فلسفی، سخن از عرفان و ابنعربی مطرح و اشاره میکنند:
«دیگر شما را خسته نمیکنم و از کتب عرفا بهخصوص محییالدین ابنعربی نام نمیبرم که اگر خواستید از مباحث این بزرگمرد مطلع گردید، تنی چند از خبرگان تیزهوش خود را که در اینگونه مسائل قویاً دست دارند، راهی قم گردانید تا پس از چند سالی با توکل به خدا از عمق لطیف باریکتر ز موی منازل معرفت آگاه گردند که بدون این سفر، آگاهی از آن امکان ندارد.»
از دیگر تلاشهای امام که البته با فشارهای مخالفان تعطیل شد، تفسیر سوره حمد بود که کاملاً با رویکرد عرفانی و معنوی در صداوسیمای رسمی جمهوری اسلامی منتشر گردید.
این گشایشها در نهایت منجر به این گردید که در فضای حوزه قم نیز آیات مصباح یزدی، انصاری شیرازی، حسنزاده آملی و جوادی آملی نهتنها تدریس فلسفه و حکمت، بلکه آموزش عرفان را هم در پیش گیرند. در حوزه فلسفه، مرحوم آیتالله مصباح یزدی با تأسیس مؤسسه امام خمینی(ره)، این خیزش را ساختارمند و نسلی از شاگردان با رویکرد فلسفی و حکمی را در حوزههای مختلف تربیت نمود. آیتالله جوادی آملی با شکلگیری تفسیر بزرگ تسنیم و مؤسسه اسراء، این رویکرد را ادامه داده و آیتالله حسنزاده نیز گرچه هیچگاه مؤسسهای تأسیس ننمودند و شکل سازمانی به پروژه خود ندادند، اما به شکسته شدن فضای سنگین دورههای قبلی در زمینه عرفان کمک شایانی نمودند. کتابهایی همچون تمهید القواعد، فصوص الحکم و مصباح الانس که از جمله متون ممنوعه در دورههای قبلی بود، توسط ایشان بارها و بارها تدریس شد و فایلهای صوتی آن ماندگار شد. در کنار اینها، علامه حسنزاده همچون سنت عرفا و حکمای تهرانی، مباحث فلسفی و معنوی را در بین مردم مطرح و با ادبیاتی متفاوت تبیین مینمودند.
فضای فعلی منازعه حامیان و مخالفان فلسفه
نگاهی به وضعیت فعلی حوزه علمیه قم و مطالب منتشره در جریان درگذشت مرحوم علامه حسنزاده نشان میدهد که چالشهای موجود در این حوزه، پس از سالها تلاش امام خمینی(ره) و بزرگان فلسفی و عرفانی جدی است و جریانات ضدفلسفه و عرفان در فضای فعلی قم، حامیان جدی فکری و میدانی دارند و بهموازات تلاشهای صورتگرفته توسط حامیان، مخالفان نیز که پشتوانه تاریخی برای خود دارند، فعالیتهای خود را شروع کرده و از حذف کلمه فلسفه از «انجمن کلام و فلسفه»، تا رویکردهای خاص کلام منهای فلسفه را در دروس و متون حوزوی پیگیری نمودهاند. جریان ضدفلسفه در حوزه علمیه قم بر این باور است که اساس این حوزه، حوزه محدثان بوده و فلسفه و عرفان و علوم عقلی جایگاهی در تاریخ این حوزه نداشتهاند و برخی از فعالان رسانهای ایشان مدعیاند که «در مقطع فعلی نیز بسیاری از مراجع و فقهای عظام کنونی مخالف فلسفه، بهخصوص از نوع صدرایی آن -که با عرفان یونانی و تصوف ممزوج است- میباشند.»
این مخالفان را میتوان بهشکل ذیل صورتبندی نمود:
۱. پیروان مکتب میرزا مهدی اصفهانی: این عده امروزه در مؤسسات و مراکز مختلف علمی و پژوهشی در سطح حوزه علمیه قم تلاشهایی برای احیای پروژه کلام منهای فلسفه را پیگیری میکنند. در این فضا تلاش میشود علم کلام به فضای قبل از خواجه نصیر برگشته و بدون اتکا به مباحث فلسفی، از طریق تاریخ و روایات، بازخوانی و هویتیابی شود. نقطه قوت این جریان حضور دانشوران و برخی از فضلا و علمای فرهیخته در متن آن بوده است؛ تا جایی که نظریهپرداز، شارح و رسانههای لازم برای شکلگیری این جریان بهشکل فعالی در سطح حوزه قم وجود دارد.
۲. جریانات فقهی سنت گرا: یکی از نکات مهم و بهنوعی برگ برنده جریان ضدفلسفه در حوزه علمیه قم، همراهی طیفی از مراجع بزرگوار در دورههای مختلف با این جریان است؛ از چالشهای مرحوم آیتاﷲ بروجردی با علامه طباطبائی تا ممنوعیت تدریس فلسفه در یکی از مدارس منسوب به مراجع. یکی از مراجع معظم تقلید در این خصوص مینویسد: «لا موجود الا لله باعث شرمندگی است… صحابه عالیقدر، محمد بن مسلمها، ابان بن تغلبها و صدها صحابه بزرگ، شیخ مفیدها، طوسیها و علامه حلیها با این مبانی آشنا نبوده و متهم به داشتن آنها نشدهاند. آنان نه فصول و شروح آن و نه اسفار خواندهاند… آنان در همان مکتب اهلبیت(ع) کسب علم و معرفت کرده بودند.»
۳. برخی ظاهرگرایان که هم فلاسفه و هم تفکیکیان را به چالش میکشند: طی چند سال گذشته طیفی از ظاهرگرایان که تلاش دارند بهجهت هویتی با فلاسفه متمایز و حتی از تفکیکیان نیز هویتی متفاوت را به نمایش گذارند ظهور و بروز کردهاند که بیشتر تحرکات این جریان با رویکردی عملگرایانه، و در راستای حضور در همایشها و نشستهای تخصصی در حوزه فلسفه و برهمزدن این جلسات بوده است.
۴. طلابی که هیچ تمایلی به حوزه فلسفه نداشته و بیشتر به فقه و اصول گرایش دارند: امروزه در بین بخشی از طلاب اساساً فلسفه یا مخالفت با فلسفه مسئله نیست. این عده بهسان سلف خود در حوزه معاصر، در صدد بازیابی هویت خود از میان اینگونه منازعات نیستند. در این بخش از حوزه همچنان فقه و اصول رایج بهعنوان گفتمان هژمونیک نقشی تعیینکننده دارد. در این میان گرچه مراکز و دروس فلسفه کم نیستند، لکن همچنان در معادلات قدرت فکری در سطح حوزه علمیه قم نقش چندانی ندارند و طلاب حتی در برخی از امتحانات پایان سال بهجای دروسی از جمله بدایه و نهایه میتوانند شرح تجرید را امتحان بدهند.
جمعبندی و پیشنهادها
به نظر میرسد علیرغم تلاشهای ستودنی و درخور توجه شخصیتهایی همچون علامه طباطبایی و امام خمینی(ره)، برخی از تلاشها برای حذف فلسفه و عرفان از فضای حوزه علمیه قم جدی است؛ اتفاقی که به قوت گرفتن دو جانشین در فضای فعلی خواهد انجامید:
۱. روشنفکری دینی که دارای گرایشهایی غیرهمسو با ماهیت اصلی حوزه و فضای فکر دینی حاکم داشته و در غیاب حکیمان و فیلسوفان حوزوی، بهراحتی میتواند اندیشهها و افکار را جهتدهی کند. نگاهی به مواجهههای فکری صورتگرفته با کسانی همچون عبدالکریم سروش در دو دهه گذشته نشان میدهد که اغلب این افراد از خاستگاهی در علوم عقلی برخوردارند. بسیاری از بزرگان فلسفه اقل فایده فلسفهورزی در فضای حوزه را ایجاد قابلیت برای مواجهه با جریانات غیرهمسو تلقی کردهاند.
۲. در غیاب عرفان اسلامی منبعث از شخصیتهای علمی و حوزوی، خط صوفیگری و عرفانهای کاذب در جامعه تشدید خواهد شد. نیاز به معنویت و عرفان همواره در جامعه ایرانی وجود داشته و با حذف این مسئله از فضای حوزه، دکانداران معنویت و عرفان بهجای علمای ربانی هزینههای زیاد فکری، اجتماعی و حتی امنیتی خواهند داشت.
منابع و ماخذ
امام خمینی، سید روحالله، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام(ره)، ۱۳۹۴ش.
امام خمینی، سید روحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ۱۳۶۷ش.
خبرگزاری تسنیم، آیا علامه حسنزاده آملی به زیارت امام رضا (ع) نمیرفت؟! / سید یحیی یثربی تکذیب کرد، در نشانی: https://www.tasnimnews.com/fa/news/1400/07/12/2583783
صافی گلپایگانی، لطفالله، نگرشی در عرفان و فلسفه، قم، انتشارات دلیل ما، ۱۳۹۷ش.
طیبنیا، محسن، کلیپ منتشره نامبرده علیه علامه حسنزاده، سایت آپارات، ۱۴۰۰ش، در نشانی: https://www.aparat.com/v/xNIov/
کازرونی، عمادالدین، وقفنامه مسجد مدرسه سپهسالار قدیم (تهران)، نشریه وقف میراث جاویدان، بهار و تابستان ۱۳۸۰ش.
نصیری، مهدی، بسیاری از مراجع و فقهای عظام کنونی مخالف فلسفه هستند/ نگاهم به مدرنیته سطحی نیست، خبرگزاری مهر، ۶ مهر ۱۳۹۲، در نشانی: http://mehrnews.com/xpdYK