نشریات

دغدغه‌ای به نام نواندیشی در حوزه

حامد صادق زاده

مقدمه
نوگرایی یکی از گرایش‌های فکری و فرهنگی در ایران معاصر بوده که گاهی در زمینه‌های فرهنگی و گاهی با زمینه‌های فکری، به تولید محتوا و ترویج خود می‌پردازند. نوگرایی در فضای حوزه به جریاناتی اطلاق می‌شود که با مرزبندی با جریان سنتی حوزه، مؤلفه‌های فکری و میدانی و اقتضائات زمانه را در مبانی فهم و اجرای دین اثرگذار می‌دانند.
نوگرایی در حوزه و روحانیت را می‌توان در سه فضا تصویر نمود:
1. نوگرایی متأثر از انقلاب اسلامی که شامل جریاناتی است که پس از انقلاب اسلامی و عمدتاً در فضای مراکز و مؤسسات حوزوی به یادگیری انتقادی غرب پرداخته و تلاش کردند در نسبت بین سنت و مدرنیته، الگویی انتقادی و از سویی سازگار با مبانی انقلاب اسلامی ترسیم کنند. نوصدرائیان، نقطه ثقل این جریانات نوگرا هستند که در مقاطعی نظیر دهۀ هفتاد و نقد روشنفکرانی نظیر عبدالکریم سروش بروز و ظهور یافتند.
2. نوگرایی متأثر از مدرنیته که شامل جریانات حوزویِ متأثر از مدرنیته است و خروجی آن روشنفکرانی شده که گرچه صبغه دینی به خود گرفته‌اند؛ اما عملاً در چارچوب حوزه تعریف نمی‌شوند و در طیف دیگر آن حوزویانی هستند که تلاش دارند خود را در چارچوب حوزوی تعریف کنند؛ لکن نظام مسئله‌شناسی و فهم آنان مشابه روشنفکران است.
3. نوگرایان متأثر از اندیشه مردم‌گرایی که مدعی تداوم مسیر مرحوم نائینی در مشروطه هستند. مسائل این جریان عمدتاً نقد تمرکز در قدرت و تلاش برای اشراب دموکراسی در فقه است. بخشی از عناصر اصلی این جریان در سال‌های گذشته انقلابیونی فعال و پرحرارت بودند و هم‌اکنون با تأکید بر عنصر جمهوریت به‌عنوان پشتوانه تئوریکی جریان موسوم به چپ (سیاسی) در کشور تبدیل شده‌اند.
طی ماه‌های گذشته، برخی از رسانه‌ها و مکتوبات حوزوی به اصل موضوع نوگرایان و روشنفکری در حوزه علاقه نشان داده‌اند. موضوعی که گرچه اولویت اول حوزه و روحانیت نیست؛ درعین‌حال نیاز به پرداخت دارد. در این یادداشت تلاش می‌کنیم به این رخداد اشاره کنیم و تحلیلی در خصوص موضوع ارائه دهیم.

رخداد
طی تابستان و پاییز گذشته، دو مرکز اسباط و مباحثات و از سوی دیگر، نشریه قدیمی حوزه (وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی) پرونده روشنفکری/ نواندیشی حوزوی را به‌عنوان پرونده‌های جاری خود انتخاب کرده و تلاش نمودند طی مصاحبه و یادداشت‌هایی به تبیین بیشتر موضوع بپردازند.
مباحثات
نواندیشی در وب‌سایت مباحثات و نسخه مکتوب این مجموعه با مقاله‌ای با عنوان «روشنفکری حوزوی تا حوزویان روشنفکری» شروع‌شده و با مصاحبه‌هایی با اساتید احمد رهدار، ذبیح‌الله نعیمیان، سید عبدالمجید اشکوری، علی شیرخانی، مهراب صادق نیا و محمد محمدرضایی ادامه می‌یابد. وجه مشترک همه این مصاحبه‌ها، تلاش برای مفهوم‌شناسی نواندیشی در حوزه با رویکرد ایجابی و سلبی و از سوی دیگر، انذار نسبت به سوگیری نوگرایی در حوزه به‌سمت روشنفکری و از سوی دیگر، تأکید بر رویه آزاداندیشی در فضای حوزه بود. در مصاحبه اول، مهراب صادق‌نیا با مفهوم‌سازی روشنفکری سنتی و غربی به بررسی وضعیت روشنفکران حوزوی پرداخته است. وی معتقد به پروژه‌ای و پروسه‌ای بودن روشنفکری در حوزه است و معتقد است طلبه با ادبیات روشنفکری می‌تواند ذهنیت منفی جامعه نسبت به روشنفکری را اصلاح کند. در مصاحبه بعدی، نعیمیان با هشدار نسبت به اینکه باید مراقب بود عناوینی مانند نواندیشی حوزوی ما را فریب ندهد، سلفی‌گرایی را پلی برای روشنفکری می‌داند. اشکوری، مفهوم نواندیشی را برای معرفی جریان‌های حوزوی گویا تلقی نکرده و درنهایت، شیرخانی مدیر انجمن مطالعات سیاسی حوزه، انقلابی‌گری و نواندیشی را در حوزه قابل‌جمع دانسته و تأکید می‌کند که فقه برای اداره جامعه نیازمند نوآوری است. در آخرین مصاحبه این پرونده، رهدار بر این باور است که عقلانیت حوزه انتزاعی و مواجهه حوزه با غرب غالباً با یک مواجهه غیرِ زیسته است.
نشریه حوزه
نشریه حوزه که یکی از نشریات موفق و دارای سابقه در دفتر تبلیغات بوده، اخیراً یکی از پرونده‌های خود را به همین موضوع و البته با رویکردی ایجابی اختصاص داده است. این پرونده در اوایل مهرماه و با عنوانِ «نماد روشنفکری حوزوی» منتشر شد. این پرونده برخلاف نظر برخی که عنوان که روشنفکری و حوزوی بودن را متناقض‌نما تلقی می‌کنند با رویکردی مثبت به این کلیدواژه، خود را «مولود حوزه پس از انقلاب که پرچم روشن‌فکری حوزوی را در سال‌های نخست انقلاب اسلامی برافراشت»، می‌داند.
سخن سردبیر، روحانیت و چهل‌سالگی انقلاب اسلامی، عبدالرضا ایزدپناه و دیدار آفتاب، دیدار اعضای هیئت‌امنا، رئیس و مدیران دفتر تبلیغات اسلامی با رهبر معظم انقلاب، سوم دی ۱۳۹۷ از مطالب آغازین بخش مقاله‌ها است. «وضعیت‌شناسی حوزه علمیه در چهل‌سالگی انقلاب اسلامی، احمد واعظی»؛ «چالش‌های کنشگری حوزه علمیه در تدوین سیاست‌های فرهنگی، مهدی مولایی آرانی»؛ «مطالعات تمدنی در حوزه‌های علمیه ایران بعد از انقلاب، حبیب‌الله بابایی»؛ «الزامات و اقتضاهای جهانی‌شدن حوزه علمیه، محمدعلی میرزایی»؛ «تحول فقه سیاسی بعد از انقلاب اسلامی، سید سجاد ایزدهی»؛ «تحولات مرجعیت شیعه در عصر جمهوری اسلامی، علی اشرف فتحی»؛ «روحانیت و تهافت علوم شرعیه و علوم جدیده، عبدالوهاب فراتی»؛ «دیوان‌سالاری در حوزه، مهدی سلیمانیه» و «چالش‌های حوزه علمیه در عصر جدید، محمود ذکاوت» از مقالات چاپ‌شده در این فصلنامه است.
گزارش میزگرد روشنفکری حوزوی با حضور اساتید مهـدوی زادگان، پورفرد و جبارنژاد از دیگر بخش‌های این نشریه است.
همان‌طور که اشاره رفت، مراد از کلیدواژه‌های مرتبط با روشنفکری در این نشریه کاملاً با مفاهیمی که در سایر رسانه‌های پیگیری شده است، متفاوت بوده و با نوعی استحاله مفهومی آن بر اساس بار ارزشی مثبت تلقی کرده‌اند. مستند این مسئله نیز جملۀ معروف رهبری انقلاب در خصوص دفتر تبلیغات است که «دفتر تبلیغات نماد روشنفکری در حوزه است.»
اسباط
مؤسسۀ بعثت ازجمله مؤسسات حوزوی است که طی سال‌های گذشته در زمینه صهیونیسم‌پژوهی فعال بوده و با گردآوری اساتید فعال در زمینه روحانیت‌پژوهی، وب‌سایت اسباط را راه‌اندازی کرده است. وب‌سایت اسباط که با عنوان پایگاه تخصصی جریان‌شناسی فعال است، در تلاش است به جریان‌شناسی جریان‌های مختلف کشور پرداخته و در این میان، روشنفکران یکی از پرونده‌های ثابت این مجموعه بوده است. اسباط طی چند ماه گذشته چندین بار موضوع روشنفکران در حوزه را پردازش نموده است. در این راستا، مصاحبه‌هایی با اساتید ممدوحی، صبوری، اسکندری، برهان و مهدی نصیری پرداخته است. رویکرد این مجموعه بیشتر رویکرد هشدارگونه نسبت به نفوذ جریان روشنفکری در فضای حوزه است. رویکردی که از نظر مفهومی کاملاً با رویکرد نشریه حوزه در تضاد بوده و درنهایت، با مصداق‌یابی در خصوص آن سخن گفته می‌شود و بعضاً اسامی مراکز و مؤسساتی به‌عنوان ترویج‌کنندۀ دیدگاه‌های روشنفکری در آن مطرح می‌شود.

تحلیل
زاویه نگاه هریک از مراکز فوق نسبت به مسئله نواندیشی/ روشنفکری در حوزه بسیار متفاوت است که می‌توان مجموع نگرش‌ها را ذیل سه دیدگاه بدبینانه (اسباط)، خوش‌بینانه (نشریه حوزه) و نگرش توصیفی- هشداری (مباحثات) نسبت به مقوله فوق در حوزه توصیف کرد؛ اما درنهایت، هر سه رسانه آن را مسئله‌ای مهم تلقی کرده‌اند. علت ورود این سه مرکز به این موضوع چه بوده است؟ آیا طی سال‌های گذشته رخداد خاصی افتاده که چنین نیازی احساس شده است؟ به نظر می‌رسد دو مسئله طی سال‌های گذشته باعث حساسیت نسبت به موضوع نوگرایی در حوزه شده است:
1. علوم انسانی جدید: یکی از زمینه‌های جدی ورود و تقویت جریان غرب‌گرا یا روشنفکر در فضای حوزه، علوم انسانی است که طی سال‌های گذشته به‌تبع فضای علمی کشور، در بین طلاب رشد یافته است. امروزه طیف‌های مختلفی از طلاب، علاقه‌مند به یادگیری علوم جدید همچون روان‌شناسی، علوم سیاسی، جامعه‌شناسی و فلسفه غرب هستند. علومی که می‌توان از آن‌ها به‌عنوان گرانیگاه‌های ورود اندیشه‌های مدرن نام برد. در شرایط فعلی، بخشی از حوزه- دانشگاه‌ها، این علوم را در مقاطع مختلف تحصیلی ارائه می‌کنند و از سوی دیگر، طیف‌های مختلف طلاب به‌صورت شخصی یا کنکور علاقه‌مند به یادگیری این علوم هستند. علومی که به تعبیر رهبری انقلاب، غیرالهی و غیرتوحیدی است و خیزش طلاب و روحانیون برای یادگیری آن‌ها گرچه فرصتی برای نقد و بررسی و کمک به پروژه بومی‌سازی علوم است؛ درعین‌حال، می‌تواند تهدیدی هویتی برای حوزه‌های علمیه تلقی شود.
2. رفتارشناسی طلاب: امروزه در سطح کشور، فضای مجازی تنها یک بستر ارتباطی صرف نیست؛ بلکه زمینه‌ای برای تبادلات فکری و تأثیرگذاری و تأثیرپذیری است. امروزه در شبکه‌های اجتماعی مختلف، شاهد حضور طلابی هستیم که مطالب، تصاویر و اظهاراتشان همسو با جریان روشنفکری است و در ارائه مطالب و محتوای تولیدی خود، به‌جای ارجاع به تراث حوزوی و حدیثی، به اظهارات و آورده‌های اندیشمندان غربی ارجاع داده و تلاش دارند همسو با سلبریتی‌های علمی و رسانه‌ای به مباحث و گفتگوهایی رو آورند که سنخیتی با هویت حوزوی و اجتماعی آن‌ها ندارد و خروجی این سبک زندگی همان است که روشنفکران و نگرش‌های فردگرایانه ترویج و تفسیر کرده‌اند.
روشنفکری به‌مثابه دیگریِ جریان انقلابی
طی سال‌های گذشته، در مقابل حوزه انقلابی دو گرایش به‌عنوان دیگریِ این گفتمان مطرح شده‌اند:
1. حوزه سنتی: این جریان با اتخاذ مبنای فکری متفاوت همواره منظومه فقاهتی خود را در تردد بین طهارت و دیات در حوزه‌های فردی نگه داشته و دغدغه‌ای در حوزه فقه حکومتی و مفاهیمی همسو با آن ندارد که درنهایت، با عدم بسط فقه به حوزه‌های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، خروجی حوزه را تنها فقه و اصول موجود و نه مطلوب تلقی می‌کند. این جریان با طرح این معنا که شأن روحانیت اجل از مسائل سیاسی است، به بهانه استقلال حوزه، حاضر به حضور در عرصه‌های فکری، سیاسی و فرهنگی همسو با سیاست‌های نظام اسلامی نیست. نمایندگان این سطح از سکولاریسم که عمدتاً شعارشان استقلال حوزه است، معتقدند در حوزه «نیازی به‌جز تحصیل و تهذیب احساس نمی‌کنیم، البته مسائل کشوری و سیاسی وجود دارد که افراد صاحب نفوذ و صاحب‌منصب، رهبر و دیگران وجود دارند و در موقع لزوم ابراز می‌فرمایند و هرکس که وظیفه دارد، باید عمل کند».
2. جریان روشنفکری در حوزه: همان‌طور که در مقدمه گذشت نوع دوم از نوگرایی بوده و متأثر از مدرنیته است. مهم‌ترین شاخصه‌های آن عبارت‌اند از: انفعال در برابر غرب (اندیشه و عمل)، تأثیرپذیری از جریانات روشنفکری خارج از حوزه، بر هم زدن روش فقه جواهری در فهم دین، کنار گذاشتن ابعاد اجتماعی اسلام. ازجمله شاخصه‌های این جریان تبدیل مسئله‌نما به مسئله است. این جریان، مسائلی را که در الهیات و کلام مسیحیت، مسئله بوده، نظیر مسئله عقل و دین، به الهیات و کلام شیعی سرریز می‌کند. همچنین به ترویج سؤالاتی می‌پردازد که اساساً سؤال جامعۀ ایرانی-اسلامی نیست و بیشتر وارداتی است. بر این اساس، همان‌طور که روشنفکری ایرانی در مواجهه با مسائل و نیازهای فکری کشور، به سمت سؤالاتی حرکت کرده که در کشور مسئله نیست و در غرب به دلیل دوگانگی‌های بین علم و دین، تعبد و تعقل، عقل و ایمان مطرح بوده، سکولاریسم حوزویِ برخاسته از مدرنیته نیز به سمت سؤالات و دغدغه‌هایی حرکت می‌کند که بیشتر مسئله‌نما بوده و در شرایطی که حاکمیت اسلامی در حوزه‌های مختلف، نظیر اقتصاد اسلامی، فقه سیاسی و… دچار مشکلات و خلأ تئوریک است، به سمت موضوعاتی حرکت می‌کند که یا دغدغه نیست و یا اولویت‌های دسته چندم است. ایجاد پشتوانۀ فقهی برای بیانیه‌های حقوق بشری و تبعیت دین و سیاست از خواست ملت‌ها، ازجمله پروژه‌هایی است که همچنان توسط این جریان پیگیری می‌شود برخی دیگر نیز به‌صراحت از مفاهیمی همچون فقه سکولار یا الزامی بودن سکولاریزاسیون در فقه سخن می‌گویند.

جمع‌بندی و نتیجه‌گیری
نگاهی به فعالیت‌های سه رسانه حوزوی مباحثات، اسباط و نشریۀ حوزه، نشان از دغدغه‌مندی به موضوع روشنفکری است. گو اینکه رویکرد نشریه حوزه، رویکردی مثبت نسبت به مفهوم روشنفکری است و آن را در چارچوب پروژه‌های نوگرایانۀ ارزش‌مدار تلقی کرده و رسانه اسباط رویکردی هشداری و مباحثات توصیفی و هشداری داشته‌اند. نگاهی به فضای فعلی و مشخصاً دو محور ترویج علوم انسانی غربی و از سویی، رفتارهای برخی از طلاب در فضای مجازی نشان از زمینه ایجاد گرایش‌های روشنفکرانه در حوزه است. این گرایش در کنار حوزۀ سنتی یکی از دیگری‌های حوزۀ انقلابی تلقی شده و با توجه به اجتناب‌ناپذیر بودن برخی از مؤلفه‌های مدرنیته، می‌تواند در بلندمدت ریزش‌هایی را در حوزه ایجاد کند.

پست های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
برای ادامه، شما باید با قوانین موافقت کنید

فهرست