ماجرای شش کلاس سواد!
عباس صفائی حائری[1]
مقدمه
مروری اجمالی بر تاریخ علوم دینی در حوزههای شیعی، حجم انبوهی از دستآوردهای علمی را پیش روی قرار خواهد داد. حوزههای علمی شیعه در طول تاریخ، از مدینه تا کوفه، از بغداد تا جبلعامل و نجف و اصفهان و تهران و خراسان و در نهایت حوزه علمیه قم، در طول قرون و در مسیر تحصیل علوم دینی و به واسطه مجاهدات علمای شیعه گامهای بلندی در شکلدهی به علوم اسلامی برداشتند. شاخههای گوناگونی از ریاضیات و نجوم تا تفسیر و فقه و اصول و کلام و فلسفه در این بستر رشد کرده و آثاری ماندگار تألیف شده است.
با آغاز دوران جدید و رسیدن دامنه آن به کشورهای اسلامی، چالشهای پیشاروی علوم دینی از جنسی دیگر شده و میدانهایی تازه در برابر علمای شیعه قرار گرفت. ورود به این میدانهای تازه نیازمند پژوهشهایی نو و تدوین افقهایی مطابق با نیازهای جوامع جدید است و این مهم از دوران بعد از مشروطه دغدغه خاطر بسیاری از علمای دین بوده است. چرا که با گذشت زمان، علم متولیان بسیار یافته و حوزههای علمیه لازم است تا برای آنکه در عرصه تولید و فرآوری علوم باقی بمانند و از کیان معارف وحیانی دفاعی درخور داشته باشند، تلاشی مضاعف کنند.
شاید همین دغدغه خاطر باعث شد تا بسیاری از علمای معاصر به سمت موضوعاتی تازه بروند و تلاش کنند تا حوزههایی را مورد توجه قرار دهند که پیش از آن مورد توجه مستقل سلف صالح نبود. کتبی مانند «تنبیهالأمه» مرحوم نائینی و «اقتصادنا»، «فلسفتنا» و «البنک اللاربوی فیالاسلام» شهید محمدباقر صدر و آثار مرحوم علّامه طباطبایی و شهید مطهری و برخی از الهیدانان معاصر، در پاسخ به این حوزههای نوپدید و نیازهای نو بودند.
در سالهای بعد از انقلاب مؤسسات حوزوی و مراکز متعددی برای پاسخگویی به نیازهای جهان جدید شکل گرفتند و با این حال به نظر میرسد که نیازها بسیار بیشتر و کارآمدی شیوه و مواد آموزشی دروس حوزوی نسبت به آن محل تردید است. تردیدی که از طلاب محصّل تا اقشار مختلف از فرهیختگان و اهل علم را درگیر خود کرده است. در این پرونده به مناسبت تعریض محسن مهرعلیزاده در جریان مناظرات انتخابات ریاست جمهوری به تحصیلات ابراهیم رئیسی، به این موضوع و واکنش حوزویان پرداخته خواهد شد و سپس درباره ریشههای انگاره ناکارآمدی علمی حوزه در قبال مسائل و معضلات جدید، تحلیلی مختصر ارائه خواهد شد.
ماجرای شش کلاس سواد و واکنشهای حوزویان
در جریان برگزاری مناظرات انتخابات ریاست جمهوری، روز شنبه پانزدهم خردادماه، محسن مهرعلیزاده خطاب به ابراهیم رئیسی سطح تحصیلات کلاسیک و غیرحوزوی وی را پایین خواند و به همین خاطر او را فاقد صلاحیت لازم برای اظهار نظر و ورود به مسائل اقتصادی دانست.
انتقاد مهرعلیزاده از اعتبار مدرک تحصیلی ابراهیم رئيسی، کمتر واکنشی را در میان مراجع وقت و یا اساتید طراز اول حوزه برانگیخت. از مهمترین واکنشها، واکنش آیتالله اعرافی به این سخنان بود. وی در جمع مردم ورامین، رویکرد حوزه در قبال تحصیلات دانشگاهی را گشوده و همراه با خوشبینی توصیف کرد و در عین حال از وزانت و اعتبار مدارج حوزوی دفاع کرد.[2]
همچنین عبدالحسین خسروپناه با انتشار بیانیهای سخنان مهرعلیزاده را تهمت و افترا دانست و اظهار کرد که او ادبیات مغرورانه بنیصدر را زنده کرده است که رجایی را بیسواد میخواند.[3] علیرضا پناهیان نیز، در چند مورد، با انتقاداتی تند نسبت به جریان اصلاحات از یکسو و حوزههای علمیه از دیگرسو، عمل مهرعلیزاده را مصداق منکر دانست و سکوت حوزویان را خلاف وظیفه سنگینشان در قبال فقه دانست؛ وی با استناد به سخنی که از امام خمینی نقل کرد فقه را علم اداره جامعه دانست و اظهارات مهرعلیزاده را متوجه فقه و کیان حوزههای علمیه دانست.[4] همچنین حسین شریعمتداری سخنان مهرعلیزاده را «ناشیانه و سخیف» توصیف کرد و از اعتبار مدرک ابراهیم رئیسی دفاع کرد؛ او ابراهیم رئيسی را مجتهد و دارای مدرک دکتری دانست.[5]
در این میان ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی با انتشار گزارشی تفصیلی از سیر تحصیلی ابراهیم رئیسی به انتقاد مهرعلیزاده پاسخ گفت. در این بیانیه تصویری از مدرک دکتری فقه و حوق ابراهیم رئیسی از «مدرسه عالی شهید مطهّری» نیز منتشر شد.[6] انتشار این مدرک و توجه به همزمانی اخذ آن با اشتغال ابراهیم رئیسی به مناصب قضایی، باعث شد تا بعضی از فعّالان شبکههای اجتماعی تحصیلات این نامزد انتخابات ریاستجمهوری را بر خلاف قانون بدانند؛ قانونی که از اشتغال به تحصیل، همزمان با عهدهداری مشاغل دولتی منع میکند. بر اساس تصویر مدرک دکتری منتشر شده توسط ستاد انتخاباتی ابراهیم رئیسی، وی در سال ۹۲ فارغالتحصیل شده و در همان زمان معاون اول قوه قضائیه نیز بوده است. در برابر، مدافعان ابراهیم رئيسی با اشاره به قانون مذکور، تحصیل همزمان مدیران و مسئولان در زمان خارج از اوقات کاری را بدون اشکال خوانده و تحصیلات ابراهیم رئیسی را نیز اینگونه توصیف کردند.
متقابلاً محسن مهرعلیزاده هم در واکنش به انتقاداتی که به اظهاراتش شده بود ابراز کرد که به تحصیلات حوزوی ابراهیم رئیسی احترام میگذارد، ولی نقد او متوجه عدم تخصّص دانشگاهی وی در موضوع اقتصاد بوده است.[7]
مسأله تحصیلات حوزوی و چالش ساختارهای مدرن
انتقاد محسن مهرعلیزاده به تحصیلات ابراهیم رئیسی و تناسب آن با معضلات کلان اقتصادی یک مغالطه آشکار بود؛ چرا که هیچ ضرورتی ندارد که ریاست جمهوری کشور، خود مدرک تحصیلی و تخصصی مناسب با یک ساحت از معضلات پیشاروی آن کشور را داشته باشد. ریاستِ جمهور با انواعی از مشکلات روبروست که نمیتوان توقع داشت درباره هر کدام یک مدرک تخصصی داشته باشد. همانطور که دیگر رییسجمهورهای بعد از انقلاب و حتی بیشتر متولیان ریاست جمهوری در دیگر کشورهای پیشرفته هم چنین ادعایی ندارند. جالب آنکه سید محمدخاتمی، رییس جمهور محبوب محسن مهرعلیزاده که از او بسیار تمجید میکرد، فوق لیسانس الهیات و فلسفه از دانشگاه اصفهان دارد و تخصص او ربطی به مسائل اقتصادی و یا معضلات دیگر پیشاروی یک رئیس جمهور نداشت.
اما با اینحال، واکنشهای حوزویان به اظهارات مهرعلیزاده را نمیتوان دارای نمرهای قابل قبول دانست. چه اینکه جز ارائه برخی مدعیات کلی مانند تأکید بر اعتبار علمی حوزههای علمیه که به نوعی تکرار مدّعی در برابر مخالف شباهت داشت، هیچ پاسخ واضح و شفّافی مبنی بر وجود تولیدات علمی مرتبط و اشارهای به آمار این تولیدات دیده نشد. هرچند انتقاد مهرعلیزاده فاقد ادبیاتی شایسته بود و در پی اغراضی یکسره سیاسی ایراد شد؛ اما به نظر میرسد که او بر بُعدی مبهم از مقوله آموزش و تحصیلات علمی در حوزههای علمیه دست گذاشت. نسبت تحصیلات حوزوی و مواد درسی رایج در مسیر آموزشی طلّاب با دغدغهها و مشکلات و مسائل جاری در جهان امروز از جمله مسائلی است که از دیرباز گریبانگیر نظریهپردازان آموزش حوزه و طلّاب مشغول به تحصیل بوده است. احساس ناکارآمدی دروس متداول فقه و اصول در فضاهای مدرن و ساختارهای جهان جدید، احساسی آشنا برای بسیاری از طلّاب جوان است. هرچند نمیتوان برای این دست از انتقادات تریبونی رسمی جستجو کرد، ولی برای کمتر استاد و یا طلبهای پیش آمده که درگیر با این معضل نشده باشد و یا شاهد درگیری دیگران نبوده باشد.
شاید یکی از ریشههای این احساس ناکارآمدی و ابهام میزان اثرگذاری معارف دینی و دستاوردهای تاریخ علوم اسلامی این باشد که داشتههای حوزههای علمیه در حد کلاننظریهها و موضوعات انتزاعی باقی ماندند و به حوزههای انضمامی نرسیدند. هنوز دستی پیدا نشده تا آن همه نظریات دقیق و کلانی که در شاخههای علوم انتزاعی شکل گرفته است را بر موضوعات و مسائل تازه تطبیق دهد؛ یا اگر هم چنین شده باشد حاصل بسیار ناچیز است و در برابر حجم و هجوم نیازها آنچنان چشمگیر نیست. پژوهشهای انضمامی نیازی جدی است که در این سالهای گذشته کمتر مورد توجه متولیان علوم اسلامی قرار گرفته است. پرداختن به کلاننظریهها تا جایی موجه است که در میدانی دیگر تطبیقشان بر جزئيات را دنبال کرده و کاستیها درک شوند. در فرض فقدان پژوهشهای انضمامی نمیتوان حتی به توفیق کلاننظریههای انتزاعی هم امیدی داشت.
از دیگرسو نسبت میان علوم حوزوی و علوم جدید روشن نیست. در برابر پرسش از نسبت میان این علوم و مواد آموزشی رایج در حوزه و ساختارهای جهان جدید نمیتوان پاسخی واضح یافت که دیدگاه رسمی حوزههای علمیه را معرفی کند. معرکه آرای اندیشمندان حوزوی در این موضوع حتی به طلّاب هم تصویری واضح از این نسبت نمیدهد. عدهای در مقام نفی حداکثری دستاوردهای جهان جدید بوده و بر لزوم تولید علومی یکسره اسلامی تأکید میکنند. عدهای نسبتی میان ساختارهای مدرن و بیانات عرفی نصوص شرعی نمیبینند. دیدگاههایی هم که در میان این دو سر طیف شکل میگیرند، آنچنان تصویر واضحی از تعامل این علوم و دستاوردهای علوم دینی ارائه نمیدهند.
هر چند موضوعی به این اهمیت را نمیتوان در یک فصل بررسی کرد و زمانی مقتضی و طرحی جامع میطلبد تا حوزه این دیدگاههای مختلف را به گفتگو دعوت کند و با تهیه مقدماتی امکان نظرورزی و پژوهش را فراهم کند و نتیجهای درخور به جامعه طلاب و جوامع علمی ارائه دهد. با این همه، به نظر میرسد که حوزه علمیه فرصتهای پیش روی خود را نمیبیند و در مقام دفاع عقلانی از عملکرد خود نیست. انتقادات مهرعلیزاده و جنجال رسانهای پیرامون آن، میتوانست فرصتی باشد که حوزه با برگزاری برخی نشستها و انتشار مطالب مرتبط، گزارشی از عملکرد خود در رابطه با موضوعهای اقتصادی و نظامهای مالی ارائه کند. روشن است که در این سالها فهرستی قابل توجه از آثار حوزوی در این موضوع منتشر شده است و کارگروهها و مؤسسات متعدّدی به این موضوع مشغولاند که گزارش عملکردشان میتوانست راه را بر سوءفهمها و انتقادات بیمورد ببندد و نیازها و کسریهای حوزه را نیز برای عملکرد بهترش مشخص کند.
منابع
www.mehrnews.com
rasanews.ir
www.entekhab.ir
fararu.com
www.isna.ir
www.ensafnews.com
[1] دانش آموخته حوزه علمیه قم و کارشناس ارشد فلسفه دین.
[2] . خبرگزاری مهر، ۲۱/۳/۱۴۰۰.
[3] . خبرگزاری رسا، ۱۶/۳/۱۴۰۰.
[4] . خبرگزاری انتخاب، ۱۶/۳/۱۴۰۰.
[5] . خبرگزاری فرارو، ۱۷/۳/۱۴۰۰.
[6] . خبرگزاری ایسنا، ۱۵/۳/۱۴۰۰.
[7] . خبرگزاری انصاف، ۱۷/۳/۱۴۰۰.